اطلاعات نوشت: این پژوهش که توسط دکتر امیرکرمانی دانشیار مدرسه کسب وکار "هاس" از دانشگاه برکلی و دکتر ناصر امان زاده ، محقق پسا دکترا درهمان موسسه انجام وتوسط آکادمی دانایان ؛ بازوی پژوهشی- آموزشی گروه مالی دانایان منتشر و نسخه ای از آن دراختیار اطلاعات قرارگرفته، یکی از پژوهش های منسجمی است که متکی براطلاعات آماری گسترده ، درباره مهاجرت نیروی انسانی متخصص وماهردرکشورهای مختلف انجام شده است.
این پژوهش که اطلاعات بخش های مربوط به ایران آن را جدا ودرقالب این مطلب منتشر کرده است، داده هایی جالب والبته تاسف برانگیز درباره ابعاد مختلف مهاجرت نیروی انسانی ماهرایرانی به دست می دهد که می تواند مورد توجه سیاست گذار قرارگیرد.همچنین ازاین طریق می توان تصویری به نسبت کامل از انگیزه ها ، مقاصد و میزان علاقه مهاجرین ایرانی نسبت به بازگشت به کشورخود به دست آورد که هر بخش متکی برتحلیل های آماری قابل اتکا می باشد.
در بخشی ازاین پژوهش ، با اشاره به اینکه دادهها حاکی از آن است که در طول زمان، نرخ مهاجرت ایرانیان بیشتر شده ،آمده است: در دوره سال های2005 تا 2009، شاهد بالاترین نرخهای مهاجرت در طول زمان در ایران بودهایم. در آن سالها، نرخ ارز بسیار پایین و مهاجرت و سفر به صرفه بوده است و افراد بدون بورسیه تحصیلی هم میتوانستهاند برای تحصیل به خارج از کشور سفر کنند.
در سالهای بعدی اما مشکلات ارزی کشور نمایان میشود و فارغالتحصیلان با نرخ ارز بالایی مواجه میشوند. در این سالها، نرخ مهاجرت کلی بسیار کمتر شده است. بنابراین، تأمین هزینه های تحصیلی موضوع مهمی در تصمیم به مهاجرت بوده و این بدان معناست که عدهی بیشتری مهاجرت خواهند کرد ؛ اگر از عهده مخارج سفر و دانشگاه برآیند.
این پژوهش درباره مقصد مهاجرت ایرانیان ادامه می دهد: دادههای تحقیق نشان میدهد درصد نیروی انسانی ایرانی که به ایالات متحده میرفته تا سال 2011-2012 در حال رشد بوده است، اما این نرخ از سال 2013 به بعد افت کرده و با شروع دولت ترامپ بهشدت کاهش یافته است.
در مقابل ، نیروی انسانی ایرانی که به سایر کشورهای توسعهیافته بهخصوص به کانادا مهاجرت کردهاند (که رقیب اصلی ایالات متحده بوده) بیشتر شده است. پس از آن، آلمان، استرالیا و انگلستان در رتبههای بعدی جلب مهاجران ایرانی قرار گرفتهاند. در رده بعدی، بخش بزرگی از نیروی انسانی ایران به کشورهای با اقتصاد نوظهور مهاجرت کردهاند که بزرگترین آنها ترکیه است.
براین اساس ،ایرانیان حدود ۵درصداز متقاضیان اقامت دائم در کانادا را تشکیل داده اند. دادههای تحقیق بیانگر آن است که در سال 2022، بیشترین نیروی انسانی ماهر ایرانی با حدود 75 هزار نفر در کانادا، ایالات متحده، آلمان، ترکیه، استرالیا و انگلیس اقامت گزیدهاند. در حال حاضر کانادا حدود یکچهارم، ایالات متحده حدود یکپنجم و آلمان حدود 10 درصد نیروی انسانی مهاجر ایرانی را درخودجای داده اند.
برجام ومهاجرت
درهمین حال این تحقیق نتایج جالبی از نوع رابطه میان دولت ها ونرخ مهاجرت ایرانیان یا بازگشت آنها به کشور منتشر کرده است.
براین اساس ،دادههای تحقیق یادشده بیانگر آن است که بعد از برجام، با کاهش جدی مهاجرت ایرانیان به سمت کشورهای با اقتصاد نوظهور و حتی اقتصادهای پیشرفته مواجه بودهایم. اما بعد از خروج ترامپ از برجام، با موج بعدی مهاجرت ایرانیان روبرو شدهایم.
همچنین دادهها نشان میدهد تا قبل از انتخاب محمود احمدینژاد، نرخ بازگشت نیروی انسانی مهاجر به کشور روند نسبتا ثابتی داشته و بعد از آن، نرخ بازگشت از ایالات متحده ودیگر اقتصادهای پیشرفته نزولی شده است.
این تحقیق نکته جالب دیگری را نشان میدهدوآن اینکه نرخ بازگشت مهاجرین به کشور در سالهای 2013 و 2014 همزمان با دوره ریاست جمهوری حسن روحانی بسیار افزایش یافته است.
این پژوهش بیانگر آن است که نیروی انسانی ایرانی مهاجر که برای تحصیل به کشورهای دیگر رفتهاند، جذب دانشگاههایی شدهاند که رتبههای آموزشی بالایی دارند.
براساس دادهها، حدود یکسوم دانشجویان ایرانی در دانشگاههایی تحصیل میکنند که رتبهی زیر۲۰۰دارند. از مهاجران ایرانی شاغل ، حدود 20 درصد در مراکز آموزشی و پژوهشی، حدود 20 درصد در حوزههای مختلف تولیدی،۱۰درصد در فنآوری اطلاعات، 5 درصد در رشته مالی، 15 تا 20 درصد در حوزهی مهندسی و بقیه هم عمدتاً در بخش درمان مشغول به کار هستند.
نکته مورد توجه آن است که اگر شرایط برای بازگشت نیروی انسانی به کشور فراهم شود، تعداد زیادی از نیروی انسانی تحصیلکرده ای به کشور مراجعت خواهند کرد که در دانشگاههای بسیار معتبر جهان درس خواندهاند.
ایرانیانی که باز نمی گردند
این گزارش می افزاید :درعین حال،آنچه برای ایران نرخ بسیار نامناسبی است، نرخ مهاجرت نیست، بلکه نرخ بازگشت نیروی انسانی است ؛ این نرخ به شدت از متوسط نرخ بازگشت نیروی انسانی در جهان کمتر است.
معمولاً در دنیایک سوم افرادی که مهاجرت میکنند، در یک بازه زمانی پنجساله به کشور خود برمیگردند.
اما در بررسی نرخ بازگشت ایرانیان پس از یک سال خروج از کشور، افرادی که در سال 2000 به ایالات متحده وارد شده اند، دو در صد احتمال دارد که سال بعد از آن به ایران برگردند. همین عدد در سال 2021 به کمتر از یک درصد رسیده که روند نزولی نرخ بازگشت به کشور از ایالات متحده را نشان میدهد.
همچنین با گذشت زمان، نرخ بازگشت نیروی انسانی ایرانی به کشور بهشدت کمتر شده است؛ 16 درصد افرادی که بین سالهای 2000 تا 2004 از ایران خارج شدهاند، بعد از پنجسال به ایران برگشته اند، ولی همین عدد برای همگروههایی که بین سالهای 2015 تا 2019 از ایران خارج شدهاند، کمتر از هشت درصد است.
براساس نتایج این تحقیق ، تمرکز روی الگوی مهاجرت فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف، نشان میدهند که در سالهای 2000 تا 2004، چهار سال بعد ازاخذ مدرک کارشناسی،یکسوم فارغالتحصیلان این دانشگاه از کشور خارج شده وحدود 60درصد همگروههایشاننیز بین سالهای 2015 تا 2019، از کشور مهاجرت کردهاند.
درنهایت این تحقیق نشان می دهد که مشکل جدی ایرانِ امروز آن است که بخش قابلملاحظهای از نیروهای انسانی مهاجر به کشور برنمیگردندحال آن که بازگشت آنان اثرات قابل توجهی برکشورخواهدداشت.
به علاوه ، برگشت مهاجران به ایران، تا حد زیادی به شرایط اقتصادی کشور وابسته است. وقتی شرایط اقتصادی رو به بهبود میرود، نرخ مهاجرت کُند و نرخ برگشت مهاجران شتاب میگیرد. در مقطع امضای سند برجام، این بهبود بسیار واضحتر به نمایش درآمده است.
دادههای این تحقیق همچنین بیانگر آن است که اگر در ایران بحث مهاجرت نیروی انسانی حذف شود، سرمایه انسانی کشور حدود 9 درصد افزایش مییابدو برعکس، کشورهایی که بیشترین نیروی انسانی مهاجر را جذب کردهاند، ضرر خواهند کرد.
درواقع اگر نیروی مهاجر حذف شود، بیشترین ضرر را چهارکشور همسایه ایران متقبل میشوند. چهار کشور از پنج کشوری که بیشترین مهاجرپذیری از جنس نیروی کار ماهر مهاجر را دارند، همسایه ایران هستند.
فرض کنید افرادی که از کشور خارج شده و مهاجرت کردهاند، در کشورهای مقصد بمانند، و مهاجرانی که از سایر کشورها به کشور مورد بررسی آمده اند، از آن کشور خارج شوند. در این صورت، متوسط کیفیت نیروی انسانی ایران تأثیر زیادی نخواهد داشت.
دراین باره، دادهها بیانگر آن است که با خروج مهاجران، ایران، هند و برزیل نیز بهترتیب کمترین تأثیر را میپذیرند، چرا که این کشورها نیروی انسانی ماهر مهاجر عمدهای در کشور ندارند و تقریباً تمام نیروی انسانی آنها بومی است.
اما قطر، امارات و عمان بیشترین بهره را از نیروهای مهاجر میبرند و لذا خروج نیروهای متخصص مهاجر از جمله ایرانیان زیان بزرگی برای آنان خواهد بود و البته بزرگترین زیان نیز در سطح بینالمللی احتمالا ازآنِ لبنان است.