اقتصاد۲۴ نوشت: سرنوشت بورس با توجه به افت و خیزهای عجیب در سال ۱۴۰۲ به یک معما تبدیل شده و فعالان بازار برای ترسیم استراتژیهای معاملاتی سال آینده با اما و اگرهای زیادی روبرو هستند.
نرخ بهره بالا، تصمیمات خلق الساعه، کمبود نقدینگی در بازار تحت تاثیر سیاستهای انقباضی بانک مرکزی و... دست به دست هم داده و بازار سرمایه را به کُما برده است؛ اما این وضعیت در سال ۱۴۰۳ نیز ادامه دارد؟
خطا در راهبری بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در همین رابطه در گفتگویی با بیان اینکه سال ۱۴۰۲ یکی از بدترین سالها برای بورس از نظر تلاطم بود، گفت: نوع مدیریت، نوع نظارت و نوع حکمرانی در بازار سرمایه در حال حاضر تفاوت بسیار اندکی دارد نسبت به ۱۰ یا ۱۵ سال پیش که تنها دو تا سه میلیون کد فعال بورسی داشتیم.
وی ادامه داد: افراد محدودی در ۱۵ سال پیش در هیات مدیره کارگزاران بورس اوراق بهادار بودند و تنها دو، سه بانک دولتی، بازار سرمایه را مدیریت و راهبری میکردند. این در حالی است که از سال ۱۳۸۴ قانون بازار، تصویب و به عبارتی بازار سرمایه، قانونمندتر شد؛ اما طی همه این سالها همچنان همان نگاه و شیوه حکمرانیِ دخالت دولت از طریق ارکان بورس بر بازار حکمفرماست.
چالشهای زیرساختی بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه هیات مدیره کارگزاران بورس اوراق بهادار همچنان تمکین میکنند یعنی هماهنگی کامل با مقام بالادستی شان دارند که همان دولت باشد، گفت: بنابراین مدیریت بازار سرمایه هیچ تفاوت محسوسی طی این سالها نکرده است.
به گفته آقابزرگی، بورس در مدیریت هیچ تفاوتی در این سالها نکرده است، زیرا مقایسه روند و پیش بینی وقایع بازار سرمایه در آینده تماما به این زیرساخت اولیه برمی گردد.
همه موانع رشد بورس
این کارشناس بازار سرمایه در مورد موانع رشد بورس در سال ۱۴۰۲ گفت: تا زمانی که دولت به صورت انحصاری تسهیلاتی مثل نرخ خوراک پتروشیمی، نرخ خوراک پالایشگاهیها یا نرخ بهره ۳۰ درصد و یا امثال آن را به یکباره خارج از بودجه به صورت مبالغ بسیار هنگفتی به طور مثال ۳۰۰ همت اوراق منتشر میکند، نمیتوان انتظار رشد بورس را داشت.
آقابزرگی ادامه داد: تا زمانی که ساختار مقام ناظر بورس و شورای عالی بورس، قابلیت و به عبارتی خاصیت اصلی خود را نداشته باشد، ما هیچ انتظاری نمیتوانیم داشته باشیم که تحول چشمگیری به یکباره در بازار سرمایه ایجاد شود. تنها اتفاقی که میتوانیم انتظار آن را داشته باشیم آن است که بورس به صورت دورهای در یک بازه چهار یا هشت ساله به واسطه همسویی با بازدهی سایر بازارها، بازدهی داشته باشد و خود را با آنها تطبیق دهد.
راه نجات بورس از مهلکه فعلی
این کارشناس بازار سرمایه راه نجات بورس از مهلکه فعلی را مشارکت بخش خصوصی دانست و گفت: تحول یا انقلاب در بازار سرمایه و حکمرانی در بازار سرمایه را میتوان از طریق مشارکت بخش خصوصی و تشکلهای خودانتظام محقق کرد تا دچار چنین وقایع و چنین تلاطمی نشویم که موجب بی اعتمادی در بازار سرمایه میشود.
آقابزرگی سال ۱۴۰۲ را یکی از بدترین سالهای بورس دانست و گفت: بازدهی شاخص کل در سال ۱۴۰۲ تنها ۱۰ درصد بوده است که یکی از بدترین سالهای بورس از حیث تلاطم محسوب میشود. این در حالی است که شاخص کل بورس در دو ماه ابتدایی سال ۳۰ درصد بازدهی داشت و به یک باره ریزش کرده و دچار رکود شد. در حال حاضر نیز در حال درجا زدن است.
رکوردشکنی شاخص کل در سال ۱۴۰۳ محتمل است
این کارشناس بازار سرمایه در مورد دلایل درجا زدنهای مکرر بورس در ماه های اخیر گفت: مدیریت بازار سرمایه دارای اشکال است؛ یعنی واحدی به عنوان زیرمجموعه وزارت اقتصاد به نام سازمان بورس تشکیل شده و وزارت اقتصاد به عنوان ناظر فعالیت میکند.
آقابزرگی افزود: سال ۱۴۰۳ بعد از چهار سال دوره رکود جزو محتملترین سالهایی است که پیش بینی میشود که مثل سال گذشته رکورد شاخص کل بورس شکسته خواهد شد. انتظار داریم شاخص کل بورس از ۳ تا ۳.۵ میلیون واحد عبور کند، زیرا هم از حیث بازدهی از سایر بازارها عقب است و هم سایر بازارها اشباع شده اند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، تحول اساسی در اقتصاد و بورس، اولین و مهمترین خواسته فعالان بازار است. نوع نگاه دیکته شده به سهامداران بورسی به ویژه سهامداران خرد به جز افزایش بی اعتمادی در سرمایه گذاری و دفع سرمایه گذاری در کشور هیچ نتایجی نخواهد داشت.