بیشتر از یک نوشت: متأسفانه خیلی اوقات افراد به دلیل نداشتن درک مناسب از اینکه مفهوم درونگرایی و خجالت چیست، این دو کلمه را به اشتباه به یکدیگر ربط میدهند و برچسبهای زیادی به خود میزنند. برچسبهایی که میتوانند به آنها و شناختشان از خودشان آسیب بزنند. در این مقاله سعی میکنیم به تفاوت درونگرایی با خجالت بپردازیم. برای فهم بهتر تفاوت درون گرایی و خجالت تا انتهای مقاله با ما باشید.
۷ تفاوت درونگرایی با خجالت را میدانید؟
در ادامه برایتان ۷ مورد از مهمترین تفاوت درونگرایی با خجالت را آوردهایم.
درون گرایی برخلاف خجالت یک ویژگی شخصیتی است
درون گرایی یک ویژگی شخصیتی و متضاد برونگرایی است. خجالتی بودن اما، یک ویژگی شخصیتی نیست و احساسی است که فرد حین تجربه آن به شدت نگران قضاوت و ارزیابی دیگران از وجودش است. یک فرد درون گرا ترجیحات و انتخابهای خاص خودش را دارد، اما یک فرد خجالتی معمولاً بر اساس ترسها و نگرانیهایش عمل میکند.
یک فرد خجالتی میتواند درون گرا، میانگرا و یا برونگرا باشد
درون گرایی و برونگرایی یک دستهبندی از ویژگیهای شخصیتی محسوب میشوند و بهصورت کلی همه انسانها را میتوان به سه دسته درون گرا، میانگرا و برونگرا تقسیم کرد. یک فرد خجالتی میتواند در هرکدام از این سه دسته قرار بگیرد. در واقع هیچ لزومی وجود ندارد که یک فرد خجالتی حتماً درون گرا باشد و میتواند در هرکدام از این سه دسته قرار بگیرد.
واکنش افراد درون گرا و خجالتی نسب به قضاوت و ارزیابی دیگران متفاوت است
افراد درون گرا لزوماً نگران قضاوت دیگران نیستند؛ اما افراد خجالتی مدام نگراناند که دیگران آنان را زشت و بیارزش و ضعیف بپندارند. در واقع دغدغه و چالش ذهنی اصلی یک فرد خجالتی این است که دیگران تا چه حد او را به صورت منفی ارزیابی میکنند؛ اما یک فرد درون گرا ممکن است به قضاوت دیگران اهمیت بدهد و یا ندهد.
درونگراها مشکلی با دفاع از حقشان ندارند
رایجترین ویژگی افراد خجالتی، این است که نمیتوانند از حقشان دفاع کنند. البته شاید در نگاه اول خودشان این ویژگیشان را قبول نکنند! مثلا ممکن است وقتی یک نفر در صف پمپ بنزین حق آنها را خورده و جلویشان قرار میگیرد، آنها با بهانههایی مثل اینکه ارزشش را ندارد، حال و حوصله ندارم و… بیخیال گرفتن حقشان شوند!
این در حالی است که درونگراها اصلا از اینکه از حق خودشان دفاع کنند ترسی نداشته و بدون دِرنگ در مقابل افراد خاطی رفتار قاطعانه نشان میدهند. (منظور از رفتار قاطعانه، پرخاشگری و دعوا نیست)
ارتباط درون گرا با کمبود عزتنفس و اعتمادبهنفس
افراد خجالتی معمولاً به دلیل کمبود عزت نفس و اعتمادبهنفس در روابطشان دچار مشکلاتی میشوند. این افراد به راحتی نمیتوانند حقوق خود را بگیرند و شهامت کافی برای ابراز وجود ندارند. آنها معمولاً احساساتشان را پنهان کرده و آنان را بروز نمیدهند؛ اما یک فرد درون گرا ممکن است درجات متفاوتی از عزتنفس و اعتماد به نفس را داشته باشد.
افراد درون گرا همچنین لزوماً برای ابراز وجود مشکلی ندارند و بروز یا عدم بروز احساسات بیش از اینکه برای آنها یک «ترس» باشد، یک «ترجیح» است؛ یعنی خودشان انتخاب میکنند که احساساتشان را کجا بروز دهند و کجا بروز ندهند؛ اما افراد خجالتی معمولاً از ابراز وجود و احساساتشان میترسند.
نه گفتن برای افراد درون گرا سخت نیست
یک مورد دیگر از تفاوت درونگرایی با خجالت این است که افراد خجالتی ازآنجاییکه عزتنفس پایینی دارند خیلی سخت میتوانند به دیگران نه بگویند و نه گفتن برایشان بسیار سخت است؛ اما افراد درون گرا لزومی مشکلی با نه گفتن ندارند و ممکن است درجات متفاوتی از مهارت نه گفتن را داشته باشند.
حضور در جمع برای افراد درون گرا سخت نیست
حضور یا عدم حضور در جمع مانند سایر موارد برای افراد درون گرا یک ترجیح است؛ اما برای افراد خجالتی یک ترس است. در واقع یک فرد درون گرا به این دلیل در جمع حاضر نمیشود که علاقهای به حضور در جمع ندارد و جمع از او انرژی میگیرد؛ اما حضور در جمع برای یک فرد خجالتی یک ترس و تنش است و فرد خجالتی مدام نگران این است که در جمع به اندازه کافی خوب نباشد. یک فرد درون گرا ممکن است به راحتی در جمعهای صمیمی حضور پیدا کند؛ اما یک فرد خجالتی از حضور و صحبت کردن در جمعهای صمیمی نیز ترس دارد.
چطور بفهمیم که آیا من خجالتی هستم یا درونگرا
در این بخش از مطلب میخواهم مهمترین تفاوت درونگرایی با خجالت را به شما توضیح بدهم. با خواندن این قسمت میتوانید در مورد خجالتی بودن یا نبودن خودتان قضاوت کنید.
نکته: دوستان عزیز یادتان باشد خجولی یک ویژگی صِرف نبوده و دارای اندازه است. این یعنی ممکن است یک نفر به میزان کمی خجولی بوده و فقط یکیدوتا از ویژگیهایش را داشته باشد. اما در مقابل یک نفر بسیار خجول باشد و بیشتر ویژگیهای آن را در خودش ببیند.
آیا درونگرایی و خجولی شباهتی هم دارند
خب، این بخش از مقاله را از نظر و تجربه خودم مینویسم نه از منابع. ببینید، به نظر من درونگرایی و خجولی ۲ شباهت دارند:
شباهت اول اینکه افراد درگیر این ۲ ویژگی، در نهایت در جمع نیستند! البته که درونگراها کاملا با خواست خودشان از جمع دوری میکنند در حالی که خجولها بر خلاف خواسته خودشان و از سر ترس.
اما شباهت دوم و مهمتر: هر ۲ این ویژگیها در صورت کنترل نشدن، ممکن است روی آینده شما تاثیر منفی داشته باشد! یعنی چه؟ اجازه بدهید توضیح بدهم:
همانطور که ابتدای مقاله هم گفتم، ارتباطات نقش بسیار پررنگی در زندگی ما انسانها دارند. به عنوان نمونه اگر شما پای صحبت جوانان موفق بنشینید، خیلی از آنها به این اشاره میکنند که در دانشگاه چیز خاصی یاد نگرفتند، اما صرفا ارتباطات ایجاد شده در این محیط برای آنها باعث شده بتوانند زندگی کاریشان را به شدت پیشرفت داده و فرصتهای زیادی به دست بیاورند.
حالا با این توصیفات افراد خجول که کلا در معرض از دست رفتن فرصتهای زندگیشان در اثر دوری از جمع هستند. همینطور افراد درونگرا هم اگر تا حد زیادی به علاقهشان به تنها بودن پر و بال داده و اصلا در جمع حضور پیدا نکنند، قطعا بسیاری از ارتباطات سازنده را از دست خواهند داد. پس حتما باید فکری به حال هر ۲ این ویژگیها کنید.
سخن پایانی
درون گرایی و خجالت علیرغم شباهتهایی که دارند، از یکدیگر جدا هستند و نباید بهجای هم استفاده شوند. ما در این مقاله با معرفی مواردی از تفاوت درونگرایی با خجالت سعی در اثبات این موضوع داشتیم که درون گرایی یک ویژگی شخصیتی است و عمدتاً با ترجیحات افراد ارتباط دارد، اما خجالت احساسی است که عمدتاً با ترسها و اضطرابهای افراد مرتبط است.