وبگاه شبکه الجزیره در گزارشی نوشت: بایدن، بلینکن و نتانیاهو باید به یاد داشته باشند که بمباران کامبوج توسط آمریکا نتیجهای بهجز مرگومیر و مخروبههایی که هنوز هم آثار مشهودی از آنها به جای مانده، در پی نداشت. از دل این بمبارانها بدنامی و بدبختی شاید، اما پیروزی نظامی حاصل نمیشود.
این وبگاه در گزارش خود درباره ناتوانی رژیم صهیونیستی برای از بین بردن حماس و بیحاصل بودن بمباران غیرنظامیان در غزه نوشت:«میخواهم نفوذ کنند، به معنای واقعی کلمه. میخواهم هر چیزی که از زمین بلند میشود را به آنجا فرستاده و نابودشان کنید. از نظر بودجه و مسافت هم هیچ محدودیتی نیست. روشن است؟»
این فرمان ریچارد نیکسون، رئیسجمهوری سابق آمریکا در ۹ دسامبر ۱۹۷۰ به هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا بود.چند دقیقه بعد، کیسینجر این فرامین را به معاون خود، یعنی ژنرال «الکساندر هیگ» منتقل کرد و گفت: «او (نیکسون) دستور یک حمله هوایی عظیم به کامبوج را صادر کرده است. حوصله شنیدن هیچ حرفی را هم ندارد. این یک دستور است و باید انجام شود. با هر چیزی که به پرواز در میآید به هر جنبندهای روی زمین حمله کنید. فهمیدید؟»
بیش از ۵۰ سال پیش، نیروی هوایی آمریکا حملات هوایی گستردهای به کامبوج انجام داد که هدف آنها بیرون کردن ارتش خلق ویتنام از این منطقه بود.
این بمباران از نوع «اشباع» یا «فرشی» بود و هدف عملیاتی آن از بین بردن شبکههای گسترده ارتباطی و تونلها بود که ویتنام شمالی را از طریق کامبوج و لائوس، به جنوب متصل میکرد.
بمباران کامبوج از ۱۹۶۵ در دولت «لیندون بی. جانسون» آغاز شده بود و نیکسون تنها آن را تشدید کرد. بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۳، حدود ۲.۷ میلیون تُن بمب بر فراز کامبوج رها شد.
برای درک بهتر، باید توجه داشت که متفقین در تمام مدت جنگ جهانی دوم مجموعاً حدود دو میلیون تُن بمب استفاده کردند.شاید تا امروز هیچ کشوری بهشدت کامبوج هدف بمباران قرار نگرفته باشد؛ اما با در نظر گرفتن مساحت و قدرت انفجار، احتمالاً غزه گوی سبقت را در این حوزه دردآور از کامبوج ربوده است.
در روز بیستوپنجم جنگ غزه، یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که غزه با بیش از ۱۰ هزار بمب و موشک هدف قرار گرفته است.
به گزارش «ناظر حقوق بشر اروپا-مدیترانه»، مواد منفجره استفاده شده در حمله به غزه احتمالاً دو برابر بمب اتمی که آمریکا روی هیروشیما انداخت، قدرت انفجاری داشتهاند.
در پنجم نوامبر، وزیر میراث رژیم صهیونیستی حمله اتمی به غزه را یکی از گزینههای روی میز دانست. گرچه او در پی این اظهارات از کابینه نتانیاهو تعلیق شد، اما به نخستین مقام اسرائیلی تبدیل شد که علناً درباره زرادخانههای هستهای اسرائیل حرفی به میان آورده است.
نخستین تفاوت بمباران کامبوج با حملات اسرائیل به غزه در این است که حمله به کامبوج بدون اطلاع کنگره و مردم آمریکا انجام شد، اما حمله اسرائیل به غزه علناً توسط مقامات کابینه نتانیاهو اعلام شده و با تشویق و حمایت مالی و نظامی آمریکا و غرب همراه است.
تفاوت دیگر این دو بمباران در این است که غیرنظامیان کامبوج امکان ترک خانه و فرار به مناطق امن را داشتند، اما مردم غزه که عمدتاً پناهجو هستند، جایی برای پناه گرفتن ندارند.
در این میان، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا به شکلی تعجببرانگیز مدعی شده که آمار تلفات اعلامشده توسط وزارت بهداشت غزه را قبول ندارد و با این کار، به اظهارات مقامات اسرائیل در این باره صحه گذاشته است.
این در حالی است که کارکنان تحت امر بایدن در آمریکا نه تنها به این دادهها باور دارند، بلکه میگویند آمار کشتهشدگان واقعی در غزه از این هم بیشتر است!
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم این ادعای اسرائیل را که حماس در مدارس سازمان ملل، بیمارستانها، مساجد و کلیساها پنهان شده را تکرار کرده و در نتیجه، این مناطق را اهدافی مشروع برای حملات اسرائیل شناخته است.
با این وجود، حقوق بینالمللی بشردوستانه صراحتاً بیان میکند که حتی اگر ادعای اسرائیل درباره اختفای نیروهای حماس در مراکز غیرنظامی صحت داشته باشد، باز هم حمله به این مناطق قانونی نخواهد بود، زیرا «حملهای که جان غیرنظامیان را در خطر انداخته و به اهداف غیرنظامی آسیب برساند» قانونی نیست.
با وجود بیش از ۱۱ هزار تلفات غیرنظامی فلسطین از جمله ۴۵۰۰ کودک و نوزاد، اسرائیل نمیتواند توجیهی برای حملات خود ارائه دهد.
از این بدتر آنکه کابینه نتانیاهو و مقامات نظامی اسرائیلی مکرراً با تاکید بر این که «هیچکس در غزه بیگناه نیست» انگیزههای خود برای نسلکشی را آشکار کردهاند.
اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل تا آنجا پیش رفته که رانندگان آمبولانس و کادر پزشکی را هم عضو حماس دانسته تا کشتار بیش از ۱۰۰ تن از آنان به دست نظامیان خود و حمله عامدانه به بیمارستانها را توجیه کند.
با این وجود، بخش اعظم کشورها در جامعه جهانی در برابر این جنایات سکوتی شرمآور پیشه کردهاند. آنها چطور میتوانند در چنین وضعیتی، همچنان به روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با اسرائیل ادامه دهند؟
وقتی تلآویو میبیند که برای سرکوب و کشتار مردم فلسطین نیاز به پرداخت هیچ بهایی ندارد، معلوم است که دست از اشغالگری و تجاوز برنمیدارد!درخواست برقراری آتشبس بشردوستانه که دبیرکل سازمان ملل آن را مطرح کرده، یا برقراری آتشبس دائمی که او حتی جرات بر زبان آوردنش را هم نداشته، ضروری است؛ اما به هیچ وجه کافی نیست.
حال با گذشت بیش از یک ماه از آغاز حملات اسرائیل به غزه با هدف «از بین بردن حماس»، هیچ سندی مبنی بر این که نیروهای اشغالگر به هدف خود نزدیک هستند، وجود ندارد.از سوی دیگر، حماس تنها در غزه حاضر نیست. نیروهای حماس در کرانه باختری و دیگر مناطق سرزمینهای اشغالی هم حضور دارند. فرض کنیم که اسرائیل توانست حماس را با موفقیت در غزه از بین ببرد؛ بعد چه؟
حتی خود نتانیاهو هم به درستی پاسخ این سوال را نمیداند؛ اینطور نیست؟! شاید هم نمیخواهد آن را به زبان بیاورد. به گفته نتانیاهو، یک «جنگ طولانی و دشوار» پیش روی تلآویو است. این یعنی تداوم نسلکشی فلسطینیان تا زمانی که حامیان غربی یا ناظران عربی اسرائیل در لحن و عمل خود تغییری نشان دهند.
تا امروز، تنها بولیوی است که در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان، روابط خود را با اسرائیل قطع کرده است.
اگر مصر، اردن، امارات و مراکش نیز به خواست مردم خود گوش نداده و روابط خود را با اسرائیل قطع نکنند، اگر کشورهایی مانند ترکیه، آفریقای جنوبی و برزیل دیپلماسی خود را با اظهارنظر مستقل پیش نبرده و به حامیان غربی خود فشار نیاورند، تا وقتی که عربستان، امارات، قطر، جمهوری آذربایجان و دیگر صادرکنندگان بزرگ نفت و گاز از اهرم اقتصادی خود علیه حامیان کور اسرائیل استفاده نکنند، اسرائیل به نابود کردن غزه و مردمش ادامه میدهد. در آن روز، دیگر کسی نمیتواند بگوید که «نمیدانستیم»!
بایدن، بلینکن و نتانیاهو باید به یاد داشته باشند که «بمباران فرشی» کامبوج چه نتیجهای به دنبال داشت. فرمان به «هرچیزی که به پرواز در میآید» برای حمله به «هر جنبندهای روی زمین» به جز مرگومیر و مخروبههایی که هنوز هم آثار مشهودی از آنها به جای مانده، حاصلی در پی نداشت و از دل این بمبارانها «بدنامی و بدبختی» شاید، اما پیروزی نظامی حاصل نشد.