چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۲
نظرات: ۰
۰
-
تلاش هزار ساله برای دفع «پساب»‌ها

دیگر خبری از آلودگی‌ها در جلوی چشمانمان نیست و بدون آن که بفهمیم، هر روز و هر ساعت و هر دقیقه حجم بالایی از پساب‌ها که منشاء انواع آلودگی‌هاست از محیط زندگیمان دور می‌شود!

زهره شریفی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: به اصطلاح معمول روزگار ما «سرویس بهداشتی» یا «دستشویی»، مجموعه‌ای از توالت و روشویی است که بر حسب نیاز در طول شبانه‌روز از آن استفاده می‎شود؛ اصطلاحی که در گذشته‌های دور در ایران معروف به «آبریزگاه» و در دوران نزدیک‎تر به ما، میان مردم به نام‌های دیگری، چون «مستراح» و «توالت» معمول بوده است. از زمانی که زندگی شهرنشینی شکل گرفت و در پی آن با مهاجرت گسترده روستاییان و دیگر ساکنان طبیعت به مناطق شهری، هر روز جمعیت شهر‌ها بیشتر شد، ناخودآگاه استفاده از چنین مکان‌هایی چه در خانه و چه در محیط شهری بیشتر شد و این‌جا بود که مسأله‌ای نگران‌کننده یعنی چگونگی دفع «پساب»‌ها یا همان «فاضلاب»‌ها خود را نشان داد.  

ز آن‌جایی که مردم ایران از همان زمان باستان در مواجهه با چنین مشکلاتی راهکار‌هایی خلاقانه ابداع کرده و از آن‌ها استفاده می‌کردند، برای دفع پساب‌ها هم به راه‌حلی رسیدند تا محیط زندگی خود را پاک نگه داشته و از چنین آلودگی‌هایی دور کنند. در کنار مدیریت حفظ آب‌های شرب، راه‌اندازی سیستم فاضلاب یکی از شیوه‌هایی بود که آنان طراحی کردند.  

آب‌رسانی و مدیریت آب در ایران باستان با روش‌های متفاوتی انجام می‌شد. یکی از قدیمی‌ترین فاضلاب‌های کشور در تخت‌جمشید پیدا شده است؛ به این ترتیب که آب‌های ناشی از بارش باران و نیز آب‌هایی که از کوه جاری می‌شدند از طریق ناودان‌هایی در درون سنگ‌ها به پایین سرازیر شده و از طریق کانال‌هایی که ایجاد کرده بودند، به خارج از محوطه هدایت می‌شدند.

قدیمی‌ترین اسناد مربوط به این طرح از زمان داریوش هخامنشی باقی مانده است. هخامنشیان پیش از طرح‌ریزی صفه سنگی تخت‌جمشید، ابتدا فاضلاب آن را طراحی کرده بودند و شاید یکی از دلایلی که اکنون پس از بارش باران، آب در این محوطه جمع می‌شود، فعال نبودن این سیستم باشد. البته آنچه در تخت‌جمشید وجود دارد سیستم دفع سیل و آب باران است و نه فاضلاب.  

تخت‌جمشید دارای سه سیستم متفاوت آب‌گردانی بود که یکی از آن‌ها آب را از بالای کوه به آب‌انبار‌های زیرزمینی برای استفاده و شستشو می‌برد. علاوه بر این، دو سیستم فاضلاب نیز داشت که یکی برای دستشویی‌ها و دیگری برای دفع آب باران استفاده می‌شد. آب ناشی از بارندگی از روی سقف‌ها با لوله و تنبوشه (لوله)‌های سفالی به فاضلاب وصل می‌شد.  

البته مدیریت فاضلاب‎ها به مفهوم آنچه امروز می‌شناسیم در مناطق باستانی چون «تپه حسنلو»، «تپه یحیی» و «گودین‌تپه» قابل مشاهده است. با این حال مهم‌ترین و پیشرفته‌ترین سیستم را در منطقه باستانی «شهر سوخته» در استان سیستان و بلوچستان با کشف ردیف‌های پیوسته و منظمی از لوله‌های سفالی می‌توان دید که قدمت آن به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد؛ به‌طوری که قدیمی‌ترین سیستم اصولی فاضلاب شناخته‌شده در ایران به شمار می‌آید. البته وجود چنین سیستم‌هایی در کشور‌ها و تمدن‌های کهن دیگر مانند مصر باستان، هند و رم باستان هم قابل مشاهده است.  

تمدن «دره سند» در هندوستان، دو هزار و پانصد سال قبل از میلاد نخستین تمدن جهان بود که در آن خانه‌ها به سیستم سیفون توالت مجهز بودند و تمامی آن‌ها در انتها به یک شبکه پیشرفته فاضلاب متصل می‌شدند.  

اما با گذشت زمان و گسترده‌تر شدن هرچه بیشتر زندگی شهرنشینی، نیاز به یک شبکه سراسری پیشرفته برای دفع پساب‌ها احساس شد. انسان در کنار تلاش برای تأمین نیاز‌های اساسی برای رفع گرسنگی و تشنگی لازم بود به این مسأله هم توجه داشته باشد که روشی برای دفع درست پساب‌های ناشی از فضولات انسانی و به مرور زمان با پیشرفت صنایع، فضولات صنعتی یا به صورت کلی فاضلاب‌ها طراحی کند، چرا که تجمع این همه آلودگی در محیط زندگی بدون دفع درست آن می‌توانست باعث بروز و شیوع انواع بیماری‌های خطرناک و واگیردار شده و سلامتی او را به خطر بیندازد.  

در اوایل قرن بیستم، فاضلاب‌های اغلب جوامع مستقیما در جویبارها، رودخانه‌ها و دریا‌ها تخلیه می‌شد که حاصل این کار تجمع لجن، ایجاد بو‌های نامطبوع و مزاحم و شرایط زشت و بد ظاهری و از همه بدتر گسترش بیماری‌های مختلف بود. در نتیجه مدیران شهری به صورت جدی جهت یافتن راه‌حلی ماندگار برای حل این معضل به تکاپو افتاده و توانستند روش‌هایی را طراحی و اجرا کنند.  

از جمله قدیمی‌ترین نظام‌های اگوی شهری (اتصال فاضلاب‌های خانگی به شبکه فاضلاب سراسری در هر شهر) را می‌توان در آثار هندیان یافت. این آثار هفت هزار ساله نشان می‌دهد هندیان برای هدایت فاضلاب خود، کانال‌هایی با دیواره‌های آجری یا سفالی می‌ساختند.  

در خرابه های شهر‌های تاریخی  «بابل» و «نینوا» هم آثاری از مجرا‌های فاضلاب و آبریزگاه‌های همگانی باقی مانده است. شهر‌های قدیم یونان و روم نیز فاضلاب‌رو‌هایی به قطر دو تا سه متر داشتند.  

پاریــس در قــرن هجــدهـم، لنــدن و قبــل‎تــر شهــرهای بزرگ اروپا در اواسـط قـرن نوزدهـم از این سیستــم شهـــری بــرای دفــع فاضــلاب برخــوردار بــودند.

در کشور خودمان هم تا همین اواخر موضوع فاضلاب بسته به وضع سطح آب زیرزمینی و نفوذپذیری زمین، به دو روش حل می‌شد.  

در شهر‌هایی که سطح آب زیرزمینی بالا و نفوذپذیری زمین کم بود، باید چاه‌های فاضلاب هرچندوقت یک‌بار تخلیه و به بیرون شهر انتقال داده می‌شد. اما در شهر‌هایی مانند تهران که سطح آب زیرزمینی پایین و نفوذپذیری زمین زیاد بود، فاضلاب با کندن چاهی در کنار خانه جذب زمین می‌شد که می‌توانست نتایج نامطلوبی داشته باشد.  

«لرد کرزن» از اروپاییانی که در زمان قاجار فرصت حضور در ایران را داشت، درباره رسوبی بودن خاک تهران و نفوذ فاضلاب به چاه‌های آب آشامیدنی و آب‌انبار‌ها هشدار داده بود: «معمولا در خانه‌های تهران یکی دو چاه به عمق ۱۵ تا ۲۰ متر می‌کَنَند و همین که این‌ها پر شد چاه‌های دیگری حفر می‌کنند، چون خاک تهران رسوبی و قابل نفوذ می‌باشد سرایت محتویات این چاه‌ها به آب‌های نوشیدنی و آب‌انبار‌های خانگی و حوض‌ها بدبختی‌های زیاد ایجاد می‌کند.»

بر اساس گزارش‌های برخی سیاحان اروپایی که در عصر قاجار به ایران سفر کردند در شهر‌های ایران «گنداب‌رو» (محل عبور آب‌های گندیده) وجود نداشت، بلکه به جای آن چاه‌هایی عمودی می‌زدند و پس از این که به عمق معینی می‌رسید آن را به صورت افقی می‌تراشیدند و خزانه ایجاد می‌کردند.  

به گزارش «یاکوب ادوارد پولاک»، پزشک فرنگی دربار ناصرالدین‌شاه، در اصفهان و دیگر نواحی کشاورزی نیز لوله فاضلاب مستراح به زیرزمینی کم‌عمق با طاق قوسی ختم می‌شد و دهقانان از آن‌جا مدفوع را که با کاه و زباله آمیخته شده بود، برای مصرف کود به صحرا می‌بردند که البته با توجه به شرایط آن روز قابل قبول بود، ولی عیب کار این بود که روز‌ها و دیر به‌دیر انجام می‌شد؛ در صورتی که اگر شب‌ها و زود به‌زود انجام می‌شد هم برای کشاورزی و هم برای سلامت اهالی مفید بود.

از آن‌جا که در آن زمان خبری از وسایل یا ابزار‌های پیشرفته ماشینی برای انتقال فضولات نبود انتقال فاضلاب به بیرون شهر توسط گروه مخصوصی به نام «کناس» انجام می‌شد که از این طریق امرار معاش می‌کردند. آنان حتی به دولت بابت این کار مالیات می‌پرداختند، زیرا دفع فاضلاب یک سرمایه‌گذاری پرسود و حق پاکسازی مستراح‌های عمومی بالا بود. برای مثال مسجد شاه تهران با ۴۰ مستراح، دارای سرقفلی معادل حداقل ۳۰ هزار تومان در سال بود. البته این پول به جیب رفتگران فاضلاب نمی‌رفت و بیشتر کسانی که آن‌ها را استخدام کرده بودند، پول‌ها را می‌گرفتند. در این میان برخی از کشاورزان خود همراه با الاغی به شهر می‌آمدند و فضولات را بار کرده  و با خود می‌بردند تا به‌عنوان کود در مزارع کشاورزی از آن استفاده کنند.  

اهمیت توجه به مسأله مدیریت فاضلاب‌ها و از همه مهم‌تر دفع فضولات انسانی در محیط زندگی تا به امروز باعث شده انسان همیشه به دنبال راه حلی برای رفع این مشکل، آن هم با وارد شدن کمترین آسیب به محیط زیست و خودش باشد؛ تا جایی که تلاش برای بازیابی و تصفیه این پساب‌ها هم چندسالی است به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. البته مردم کشور خودمان در گذشته، بازیابی فاضلاب را به روش‌های خاص انجام می‌دادند که یکی از آن‌ها استفاده از لجن به‌دست‌آمده از چاه‌های جذب‌کننده فاضلاب به‌عنوان کود کشاورزی بود.  

درحال حاضر آنچه که جای شکر دارد تلاش گذشتگان برای رسیدن به امروز است که دیگر خبری از آن آلودگی‌ها در جلوی چشمانمان نیست و بدون آن که بفهمیم، هر روز و هر ساعت و هر دقیقه حجم بالایی از پساب‌ها که منشاء انواع آلودگی‌هاست از محیط زندگیمان دور می‌شود!

نظرسنجی

آیا حل موضوع رجیستری آیفون جزو اولویت‌های مردم بود؟

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی