سجاد تبریزی خبرنگار اطلاعات نوشت: اگر سفر را یک ضرورت برای زندگی بدانیم، دو موضوع برنامهریزی برای سفر و هزینههای سفر از جمله موانع این ضرورت به شمار می روند، موانعی که در صورت مدیریت میتوانند از یک معضل بزرگ، تبدیل به یک روند قابل پذیرش شوند.
سفر شاید برای همه به یک اندازه جذابیت و زیبایی نداشته باشد، برخی از ما تمایلی به جابه جایی سریع نداریم و حتی اگر به مسافرت هم برویم، ترجیح میدهیم در محل اسکان بمانیم. بعضی دیگر در قطب مخالف، نهتنها علاقه بلکه نیاز به رفتن و دورتر رفتن دارند، از این رو شاید نتوان برای همه افراد یک جامعه در مورد مسافرت نسخه واحدی پیچید، با این همه داشتن اطلاعات درست در مورد سفر میتواند به بسیاری از افراد برای داشتن تجربه بهتری از گردش کمک کند.
هیچ کس در مورد مزیتهای بینظیر سفر شک ندارد، دور شدن از خانه در درجه نخست، یک آشناییزدایی از زندگی روزمره است که عمیقا در نوع نگرش انسان تأثیر میگذارد و زاویه دید ما را به شهر، کشور، قاره، دنیا و به هستی بازتر میکند؛ ما با «بسیار سفر»، تجربههایی ملموس از دنیایی که وجود دارد و همزمان با ما پیش میرود، به دست میآوریم تا «پخته شود خامی»!
سفر امروزه به شکلی تخصصی و با توجه به سلایق فردی دنبال میشود و فعالان عرصه گردشگری برای هر نوع سلیقه، برنامه مشخصی طراحی میکنند. برخی علاقه به حضور در مراکز تفریحی دارند، برخی دیگر آثار تاریخی و باستانی را هدف مسافرت خود قرار میدهند و بسیاری دیگر بهویژه شهروندان کلانشهرها ترجیح میدهند مقصد سفرشان طبیعت باشد تا از زنگار دودزده شهر بر روحشان اندکی کاسته شود.
اگر سفر را یک ضرورت برای زندگی بدانیم، دو موضوع برنامهریزی برای سفر و هزینههای سفر از جمله موانع این ضرورت به شمار می روند، موانعی که در صورت مدیریت میتوانند از یک معضل بزرگ، تبدیل به یک روند قابل پذیرش شوند.
خسرو لقمانیان، سالها در زمینه گردشگری فعالیت داشته و پس از بازنشستگی، سفرهای حرفهای و برنامهریزی شدهای را برای رسیدن به یک فرمول قابل ارائه ایرانگردی انجام داده است. وی با طراحی 14 سفر، تمام ایران را گشت و به اکثر شهرستان کشور سرک کشید.
ساخت راهنمای سفر
برای رفتن به سفر، لازم است زمان و هزینهها بررسی شود. خسرو لقمانیان، ایرانگرد و فعال گردشگری در این مورد میگوید: قصد دارم راهنمای ایرانگردی مربوط به استانهای مناسب سفر در نیمه اول سال را تا پایان امسال منتشر کنم و نیمه اول سال آینده نیز راهنمای سفر برای نیمه دوم را ارائه دهم.
این فعال ایرانگردی در مورد فعالیتهای خود توضیح میدهد: سالها نهفقط به عنوان یک علاقه، بلکه به عنوان یک تخصص به موضوع گردشگری پرداختم. دورههای تخصصی راهنمای گردشگری را گذراندم و بعدا در همین رشته مدرس شدم. در دهه هفتاد به عنوان راهنمای فرهنگی تورهای ورودی کار میکردم.
کار ما همراهی با تور برای ایجاد یک تصور فرهنگی از ایران در ذهن گردشگر بود. دهه هشتاد همین فعالیت را در تورهای خروجی انجام دادم. در آن دهه شرایط دریافت ویزا بهتر شد و فعالیتها افزایش پیدا کرد و مسافرت ایرانیها به جز جنوب شرقی آسیا به اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی هم ممکن شد. در دهه 90 فعالیتهای طبیعتگردی را آغاز کردم و فعالیتهای فرهنگی نیز به مسافرتهایم اضافه شد. حالا بعد از آن سه دهه و همزمان با بازنشستگی، همه توانم را در گردشگری گذاشتهام تا به برنامهای منسجم برای ایرانگردی برسم.
لقمانیان به سفر یکساله خود به 450 شهر ایران اشاره میکند و توضیح میدهد: در ابتدای سال 1401 تصمیم گرفتم با کولهپشتی و بدون وسیله نقلیه، تمام ایران را ببینم. به طور کلی این کار به تنهایی درست نیست و آن را به کسی توصیه نمیکنم، ولی چون تجربه داشتم و با دوستان میراث فرهنگی، فعالان گردشگری و اینفلئونسرها در تماس بودم، سفرم را شروع کردم.
وی میافزاید: 14 سری سفر در یک سال تا اردیبهشت 1402 انجام شد. دیدن 31 استان، اکثر شهرستان و روستاهای گردشگری جزو برنامههای من بود. میتوانم ادعا کنم اغلب جاذبههای گردشگری کشور را دیدهام و از آنها عکس و فیلم تهیه کردهام. هدفم این است که از این تصاویر برای معرفی جاذبهها استفاده کنم.
لقمانیان تأکید میکند: حالا سفرها به اتمام رسیده و به فکر تولید محتوا هستم. گام اول تولید پادکست به زبان فارسی و انگلیسی برای هر شهر به صورت مجزاست و بعد از آن برنامه راهاندازی سایتی را دارم که اطلاعات را به صورت مانا نگهداری کنم. همزمان تلاش میکنم از طریق شبکههای اجتماعی مختلف، فعالیت تبلیغی را شروع کنم.
ایران معنایی
حوزه تمدنی ایران بسیار گستردهتر از مرزهای کشورمان است؛ موضوعی که مورد توجه خسرو لقمانیان هم قرار دارد. وی میگوید: بعد از اتمام پروژه راهنمای ایرانگردی، قصد دارم سفرهایم را به ایران معنایی توسعه بدهم؛ یعنی هر جایی که رد پای تمدن ایران از پیش از تاریخ بوده، از هندوچین تا شمال آفریقا. بعد از آن نیز برنامه جهانگردی دارم که در آن ضمن معرفی ایران، مقاصد گردشگری جذاب را نیز به ایرانیها معرفی کنم.
سفر، موضوع لوکس نیست
هزینههای سفر از جمله مهمترین عوامل بازدارنده برای بسیاری از افراد جامعه است. این کارشناس گردشگری توضیح میدهد: شاید بالغ بر 80 درصد مردم ایران در شرایط کنونی، فرصت و اعتبار لازم را برای سفر ندارند. برای همین وقتی صحبت از سفر میشود، به نظر میآید سفر یک موضوع لوکس است. اما آن 20 درصد که فرصت و اعتبار دارند، با چالشهای دیگری مواجهند، از جمله انتخاب مقصد و زمان سفر؛ این که چه زمانی کجا بروند و آنجا از چه جاذبههایی دیدن کنند. در مطالبی که قصد دارم در پلتفرمها بازنشر کنم، به این سؤالات پاسخ خواهم داد.
اما در عین حال میخواهم برای آن 80 درصدی که فکر میکنند زمان و اعتبار لازم را ندارند، برنامهای طراحی کنم که بتوانند در زمان مناسب و با هزینه اندک به سفر بروند.
وی میافزاید: تقریبا همه ما علاقهمند به سفر هستیم اما چون برنامهریزی دقیق وجود ندارد، بسیاری از ما قید آن را میزنیم. اگر شرایطی باشد که در فصول مختلف سال، مقاصد به درستی انتخاب شوند، بخشی از مشکل حل میشود.
گردشگری مفهومی
مسافرت و گردش به طور کلی برای انسان شادابی به ارمغان میآورد، اما موضوع فقط شادابی نیست. خسرو لقمانیان میگوید: همه برنامهریزیها برای این است که گردشگری مفهومی داشته باشیم و زمانی که از سفر بر میگردیم، بار معنایی و فرهنگی جدیدی به ما اضافه شده باشد. ب
ه طور ویژه خوب است در سفر، از مردم منطقه، فرهنگ عامه مقصد، هنرها، آداب و رسوم، غذاهای محلی و صنایع دستی آشنایی به دست بیاوریم.
این کارشناس و فعال گردشگری تأکید میکند: بر اساس مطالعات مختلف، سفر نباید به عنوان یک کالای لوکس یا لاکچری تلقی شود. سفر بخش جداییناپذیر از زندگی است. سبک زندگی مردم باید به گونهای باشد که مسافرت در آن دیده شود تا هر کس با توجه به دغدغهها، فعالیتهای اجتماعی و مسئولیتهای اجتماعی که دارد، به بازیابی فیزیکی، روحی، روانی و ذهنی خود بپردازد.
کجا از همه جذابتر است؟
سؤالی که همه از یک گردشگر میپرسند! خسرو لقمانیان میگوید: همه جا را باید یک بار دید. بهتر است سؤال کنیم کجا را بهتر است بیشتر از یک بار ببینیم و این بستگی به علاقهمندی، سلیقه، زمان سفر و شناخت از مقاصد دارد و در مورد همگان یکسان نیست. مثلا اگر کسی بخواهد در نیمه اول سال تا پیش از مرداد به سفر برود، بهتر است از شمال غرب کشور آغاز کند.
وی میافزاید: تمامی تلاش ما بر این است که به کسی که میخواهد سفر کند بگوییم کجا برایش بهتر است و آنجا چه چیزهایی را میتواند ببیند.
برادران امیدوار
سالهای سال پیش، زمانی که هنوز مسافرت یک اقدام خطرآفرین محسوب میشد، برادران امیدوار با امکانات اندک، شروع به جهانگردی کردند. لقمانیان در اینباره میگوید: آنها پیشکسوتان سفر و اولینهای ماجرای سفر در ایران بودند. با امکانات محدودی که در آن زمان وجود داشت، ضعف رسانهها، محدودیت امکانات و مجموع شرایط، کارشان شاهکار بود و ارمغانهای زیادی برای ما داشت.
وی تأکید میکند: حالا سبک و سیاقها عوض شده است. میشود سفر را جذاب کرد، به شرط آن که راه و رسم آن را بدانیم.
وی در پایان گفتگوی خود با روزنامه میگوید: اگر کسانی علاقهمند هستند تا برای ایجاد یک برنامه منسجم سفر، همکاری کنیم به گرمی دستشان را میفشاریم. من سفر ایرانگردی را با هزینه شخصی خودم انجام دادم و حامی مالی نداشتم، برای به نتیجه رساندن اطلاعات به دستآمده، نیاز به حمایتهای معنوی کسانی دارم که به این موضوع علاقه دارند.