روزنامه جوان نوشت: واقعیت تلخ تبعیض، تبعیضی که سالهاست قهرمانان، مدالآوران و ورزشکاران منهای فوتبال را آزردهخاطر و گاهی حتی برخی را دلسرد و دلزده کرده است، خصوصاً که صدای اعتراضهای گاه و بیگاهشان نیز به جایی نمیرسد.
شاید به همین دلیل هم بود که بعد از مصاحبه مدافع سرخپوشان، صدای خیلیها درآمد و نوک پیکان انتقادات خود را به سمت جامعه فوتبال گرفتند. درحالیکه مقصر اصلی این بلبشو نه فوتبالیستها که مسئولان فوتبالزدهای هستند که هرگز نتوانستند نگاه عادلانهای به موفقیتهای ورزشی داشته باشند، اما دود این بیعدالتی تنها به چشم منهای فوتبال نرفته و فوتبالیها را نیز درگیر خود کرده است. البته به شکلی متفاوت و با حس ناخوشایندی که اینطور مواقع خود را نشان میدهد.
درگیریهای لفظی در فضای مجازی و حتی رسانهها به شدت بالا گرفته و رسماً طی چند روز گذشته ورزشکاران به جان هم افتادهاند. هرچند که عدهای سعی در آرام کردن جو داشتند، اما اکثراً به جانبداری پرداختند و همین مسئله اوضاع را به شدت بههم ریخته، بهطوریکه اصل ماجرا رسماً فراموش شده است.
اینکه مشکل از کجا آب میخورد و چرا باید اوضاع به شکلی باشد که فوتبال و منهای فوتبال مقابل هم قرار بگیرند. حال و هوای این روزهای ورزش کشور مصداق بارز شخصی است که سنگی به چاه انداخت که ۱۰۰ نفر توان بیرون کشیدن آن را نداشتند. متأسفانه در این آشفتهبازار برخی نیز آدرس را اشتباه رفته و قدم در بیراهه گذاشتهاند.
انتقادهای مطرح شده در خصوص تبعیضی که وجود دارد بیهیچ تردیدی بجا و بحق است و مولای درزش نمیرود، اما مقصر نه کنعانیزادگان است و نه حتی جامعه فوتبال، مسئلهای که به دست فراموشی سپرده شده است. اصحاب رسانه کم از حوالههای داده شده به اعضای تیم ملی جهت کسب جواز حضور در جامجهانی انتقاد نکردند. در این مسیر رسانهها نیز بیشک همسو با ورزشکاران، مدالآوران و قهرمانان منهای فوتبال هستند، اما صرف گرفتن یقه فوتبالیستها دردی دوا نمیشود وقتی تصمیمگیرندگان اصلی نه فوتبالیست جماعت که مدیران فوتبالزده هستند. مدیرانی که سود خود را از این پرداختیهای تبعیضآمیز میبرند، اما تا زمانی که کنعانیزادگانها هستند برای تبدیل شدن به سیب انتقادات، کمتر کسی حواسش جمع آنها میشود.
اما جامعه فوتبال تا زمانی مقصر نیست که به دفاع بیمورد از این نگاه تبعیضآمیز نپردازد. زیر سؤال بردن موفقیت ورزشکاران سایر رشتهها تنها هیزم ریختن زیر آتش کینه و نفرتی است که نه فوتبالیست جماعت که مدیران نالایق و بیکفایت روشن کردهاند. پاداش فوتبال را آقایان مسئول تعیین میکنند. همانها که زمان پرداخت پاداش منهای فوتبال چرتکه میاندازند و حساب سود و زیان خود را فراموش نمیکنند، به همین دلیل است که هرگونه انتقادی از سوی ورزشکاران رشتههای دیگر نه به فوتبالی جماعت که به مدیران است و تصمیمگیرندگان. اما وقتی اهالی فوتبال با تصور اینکه زیر سؤال رفتهاند رخت رزم میپوشند و جبههگیری میکنند، نگاهها را به سمت خود جلب میکنند و باعث میشوند که مدیران تصمیمگیرنده و عاملان اصلی این داستان در سایه قرار بگیرند که این نه به سود جامعه فوتبال است و نه منهای فوتبالیها.
تردیدی نیست که تکتک ورزشکاران این کشور برای کسب موفقیت، نشاندن لبخند بر لبان مردم و به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار ایران بر فراز دنیا تلاش میکنند و گاهی نیز حتی از جان مایع میگذارند. این را حضور ورزشکاران در میادین با وجود مصدومیتهای خطرناک بارها و بارها ثابت کرده است. اتفاقی که هم در فوتبال و هم منهای فوتبال شاهد آن بودهایم. پس نمیتوان منکر زحمتی که تکتک آنها میکشند شد، اماای کاش همین ورزشکاران که تمام فکر و ذکرشان شاد کردن دل مردم است در اینگونه مواقع نیز با آنالیز درست، اصولی کار کنند، چه در حمله و چه در دفاع تا شاهد گل به خودی نباشیم.