خبرآنلاین نوشت: رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران میگوید: «شهر بم حدود ۱۰۰ هزار نفر جمعیت داشت که در آن زلزله آمد، چرا در شهری که ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و برای هر ۴ نفر یک چادر استاندارد است، باید ۱۵۰ هزار چادر توزیع شود و باز هم چادر کم بیاید؟ توزیع ما منظم نیست، دستگاهها هماهنگ نیستند و هرکسی برای خودش عمل میکند.»
زمینلرزه تهران افسانه نیست، واقعیتی است که روزی خودش را به این شهر و آدمهایش نشان میدهد، اینکه چهروزی میآید هم معلوم نیست، اما اگر بیاید روزهای سختی رقم میزند، حساب و کتاب میزان خسارت آن روزها کار سادهای نیست، ولی هرچه هست یک کشور باید امداد کند تا تهران دوباره شهر شود؛ علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران به خبرآنلاین میگوید که «برآوردهایی از میزان تلفات احتمالی وجود دارد، اما محرمانه است.» با این وجود قبلتر پیروز حناچی، شهردار سابق پایتخت گفته بود: «اگر زلزله بالای ۷ ریشتر در بدترین شرایط یعنی زمانیکه مردم در خانههایشان خوابیدهاند فعال شود، پیشبینی شده در این زلزله ۴۰۰ هزار نفر کشته میشوند.» مرگهایی که عوامل زیادی میتواند داشته باشد، اما چیزیکه از همه بیشتر مدیریت بحران تهران را نگران کرده یک چیز است، وقتی «عدم هماهنگی میان دستگاههای مسئول» نتواند بحران زلزله را مدیریت کند.
علی نصیری میگوید: «نگرانی اصلی من عدم هماهنگی میان دستگاههای مسئول و بخشینگریها است، اینکه دستگاههای مسئول همه میخواهند رئیس باشند.»
وسط زلزله هرکس ساز خودش را میزند
ایران کم بهخود زلزله ندیده است، زلزلههایی که تلفات جانی و مالی زیادی برجای گذاشتند و رفتند، با این وجود نگرانی از زلزله نیامده تهران زبانزد است، زلزلهای که اگر قرار باشد با عدم هماهنگی دستگاههای مسئول گره بخورد میتواند خسارتی فراموش نشدنی برپا کند. رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران به خبرآنلاین میگوید: «کشور ما کمبود منابع ندارد، در بسیاری از زلزلهها ما تا ۵ برابر نیاز منابع توزیع کردیم اما باز به برخی امکانات نرسید، شهر بم حدود ۱۰۰ هزار نفر جمعیت داشت که در آن زلزله آمد، چرا باید در شهری که ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد ۱۵۰ هزار چادر توزیع شود و باز هم چادر کم بیاید درحالیکه هر ۴ نفر یک چادر داشته باشند، استاندارد است؟ توزیع ما منظم نیست، دستگاهها هماهنگ نیستند و هرکسی برای خودش عمل میکند، هرچند از قبل بهتر شدهایم اما عملکرد دستگاههای ما مانند تسبیحی است که نخ آن پاره شده است، مانند یک گروه ارکست بدون رهبر هردستگاه دنبال کار خودش است، بهنفع سلامت مردم باید از بتپرستی سازمانی خارج شویم و به نفع مردم همافزایی داشته باشیم، با هم کار کنیم نه اینکه بخواهیم خودمان قهرمان شویم.»
او با طرح پرسشهای متوالی درباره هماهنگی دستگاهها ادامه میدهد: «چرا باید در مراسم عید غدیرِ ۱۰ کیلومتری سه تا ستاد همزمان تشکیل شود؟ مگر ما قانون نداریم؟ چرا برای هر موضوعی وزارت کشور باید ستاد تشکیل دهد؟ مگر ما ستاد مدیریت بحران نداریم؟، چرا برای تجمعهای انبوه از ظرفیت ستاد بحران استفاده نمیکنیم؟ وقتی قانون داریم چرا آن را دور میزنیم، چرا دستگاهها به وظایف خودشان در قانون مدیریت بحران عمل نمیکنند؟ چرا آموزش و پرورش به روی خودش نمیآورد که دو واحد درسی بهنام آمادگی در برابر حوادث و سوانح باید داشته باشد؟ چرا وزات علوم توجه نمیکند؟ چرا همه نادیده میگیرند؟ فقط وزارت بهداشت این کار را انجام داده است.»
قطع نخاع کمتر در زلزله بم اگر مردم کمک نمیکردند
نگرانی از عدم هماهنگی مسئولین جای خود دارد، اما آموزش ندیدن مردم هنگام مواجهه با زلزله این نگرانی رو بیشتر میکند. علی نصیری میگوید: «نگرانی دوم من این است که آموزشهای مردم اندک است، مردم باید بدانند سه روز اول (بعد از وقوع زلزله) بهعهده آنها است، از روز چهارم به بعد است که دولتها در صحنه حوادث ورود میکنند، مردم سه روز اول خودشان باید به داد خودشان برسند، این استاندارد بینالمللی است، لذا مردم باید آموزش ببینند، کولههای نجات داشته باشند و بدانند در شرایط بحران چه کاری انجام بدهند و چه کاری انجام ندهند؛ نباید هیجان زده بشویم، برخی معتقدند در زلزله بم اگر مردم کمک نمیکردند قطع نخاع کمتری درست میشد، اینها را میشود با آموزشهای شهروندی انجام داد، مدارس بسیار مهم هستند، هرجایی در دنیا درباره مدیریت بحران موقف شدند آموزش در مدرسهها را جدی گرفتند، ما وقتی مدارس را جدی نگیریم، نسل بعدی هم بدون مهارتهای لازم خواهد شد.»
آمادگی تهران برای وقوع زلزله چقدر است؟
علیرغم همه این مشکلات تهران چقدر برای مواجهه با زلزله احتمالی آماده است، نصیری در پاسخ به این سوال میگوید: «مطالعه جدیدی برای سنجش میزان آمادگی تهران در برابر زلزله انجام نشده که بشود دقیق گفت، ولیکن مسلماً این آمادگی بالا نیست. با این وجود اوضاع ما از قبل بهتر شده اما با وظعیت مطلوب فاصله داریم.»
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران درباره این آمادگی توضیح میدهد: «آمادگی در برابر زلزله چند مورد را دربر میگیرد، یکی از آنها وجود سامانه هشدار سریع است، در دو سال گذشته یک پیشرفت ۱۰۰ درصدی دراینباره داشتیم، از ۵۰ شتابنگار پیشبینی شده برای تهران چهار شتابنگار اول را ژاپنیها نصب کردند و ۲۲ شتابنگار بعدی در طول ادوار شهرداری نصب شد، ۲۴ شتابنگار باقیمانده هم در این دو سال اخیر نصب شد. در صورت تکمیل این پروژه شتابنگارها میتوانند موج اولیه زلزله که خرابی ایجاد نمیکند را حدود ۱۰ ثانیه تا نهایت ۳۰ ثانیه زودتر به ما اطلاع دهد.»
او میگوید: «اگر مراحل نصب این ۵۰ شتابنگار تکمیل شود و سامانه نرمافزاری آن که بهعهده دانشگاه فردوسی مشهد است طراحی شود، که امیدوار هستیم تا آخر امسال بهپایان برسد، امکان ارائه اطلاعات وقوع اولیه زلزله به سایر دستگاهها آماده میشود، دستگاههای مربوطه (۳۵ دستگاه) هم برای اینکه بتوانند از اطلاع اولیه زلزله استفاده خوبی کنند باید یکسری زیرساختها ایجاد کنند، با تکمیل این مراحل در زمان اولیه وقوع زلزله یکسری از اقدامات باید اتوماتیک انجام شود و یکسری از اقدامات اتوماتیک انجام نمیشود. ما در این زمان اندک خیلی وقت اطلاع دادن به عموم مردم را نداریم، بلکه در مرحله اول باید از سیستم اتوماتیک استفاده کنیم، یعنی بتوانیم انتقال گاز یا آب را بهصورت اتوماتیک قطع کنیم، یا مثلاً درب ایستگاههای آتشنشانی بهطور اتوماتیک باز شود، یا دیزل ژنراتورهای بیمارستانها فعال شود که درصورت قطع برق بلافاصله ژنراتور وارد مدار شود. ۲۱ کشور برای راهاندازی این سامانه درحال کار کردن هستند اما فقط در ۸ کشور این سامانه راهاندازی شده است، بنابراین اگر ما بتوانیم این سامانه را راهاندازی کنیم نهمین کشور هستیم، کشورهایی مثل آمریکا، ژاپن، مکزیک، ترکیه این سامانه هشدار را راهاندازی کردهاند.»
از مخزن آب اضطراری تا امدادرسانی هوایی
نصیری بیان میکند: «گام بعدی که باید انجام بدهیم طرح جامع مدیریت بحران تهران است، سه برنامه شامل برنامه پیشگیری کاهش خطر، برنامه آمادگی و پاسخ، و برنامه بازسازی و بازتوانی درحال نوشته شدن است، این برنامهها وظایف همه دستگاهها را در شرایط زلزله مشخص میکند، البته این به آن معنا نیست که تا امروز برنامهای وجود نداشته است، بلکه به معنای بهروز رسانی برنامهها است.»
او ادامه میدهد: «استانداردی وجود دارد که براساس آن یک انسان در شبانه روز به ۳ لیتر آب نیاز دارد، با همین استاندارد سالها قبل از شورای شهر مجوز گرفتیم که برای تامین مخازن آب اضطراری از هر قبض آبی که شهروندان پرداخت میکنند هزار تومان بیشتر دریافت شود، مخازن ۱۰۰ متر مکعبی فولادی که در مناطق تهران نصب میشوند، مجموع این مخازن ۳۷۴ عدد باید بشود، روزی که من مسئولیت قبول کردم ۲۷ مخزن داشتیم ولی الان ۱۰۴ مخزن داریم.»
او میگوید: «۱۰۷ پایگاه بحران در شهر وجود دارد، نیمی از این پایگاهها در اختیار سازمان ورزش بود طوریکه حتی خود ما را هم راه نمیدادند، در این دوره مدیریت شهری کار انتقال مالکیت انجام شد، ۵۲ پایگاهی که بهطور کامل در اختیار سازمان ورزش بود، بدون اینکه ورزش بانوان تعطیل شود انتقال مالکیت آنها انجام شد، آقایان میتوانند در بیرون ورزش کنند اما چون بانوان بیشتر از سالنها استفاده میکنند تلاش شد این انتقال مالکیت به ورزش آنها آسیبی وارد نکند، فقط طبقات بالای این پایگاهها را تجهیز میکنیم آما بخش توپی چند منظوره آن در اختیار ورزش است.»
نصیری یادآور میشود: «۴۰۰ تمرین و مانور انجام دادیم، درحال تکمیل طرح جامع امداد هوایی هستیم چیزی که تا حالا نداشتیم بلکه فقط هر دستگاه برای خودش برنامهای داشته است، میخواهیم این طرح جامعه را تکمیل کنیم تا دستگاههایی که ظرفیتهای امداد هوایی دارند (اورژانس، هلال احمر، ارتش، سپاه) هماهنگ شوند، چراکه بار امدادرسانی در تهران هنگام بروز حادثه در سه روز اول به دوش امداد هوایی خواهد بود.»
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران بیان میکند: «ما تلاش کردیم علاوه بر آموزش شهروندی، آموزشهایی به کارکنان خودمان بدهیم، تلاش کردیم این آموزشها مهارتی شوند، مثلاً دورههای کار با پهباد، همچنین یک اردوی دو روزه در دریاچه مصنوعی فشافویه داریم و درباره مباحث مربوط به سیل تمرینهایی برگزار میکنیم»