فراز نوشت: علی نیکجو متخصص روان پزشکی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در واکاوی علل تبدیل زنی به نام کلثوم به قاتل زنجیره ای گفت: در ماجرای کلثوم ابعاد پنهان وسیعی وجود دارد. اگر بدانیم که روابط این خانم در دوران کودکی با خواهر و برادرانش چگونه بوده است؟ تحقیر را با پدر و مادر چگونه تجربه کرده و در مدرسه یا روستا و در محیط زیستی که در آن رشد کرده، چگونه تجربه کرده است؟ هر کدام از این موارد میتواند کمک کند تا بدانیم امروز این خانم کجا ایستاده است؟
وی افزود: در سنت قبیلهای و روستایی و همچنین به لحاظ عرفی و شرعی این امکان و فرصت برای مرد وجود دارد تا تعدد زوجات داشته باشد. اصل این ماجرا برای یک زن، پُر از تحقیر است. تحقیری که یک زن با ازدواجهای متعدد تجربه کرده میتواند در شیوههای مختلفی بروز پیدا کند.
این روانشناس گفت: زنی که تحقیر را تجربه کرده است یکجایی تصمیم میگیرد انتقام خودش و انتقام یک جامعه فرو کوفته از سنتهایی که براساس ناعادلانه بودن بنا شده را بگیرد. گویی این خانم در یک وضعیت روانی به این نقطه میرسد که دنیا به مثابه باغوحشی میماند و برای اینکه زننده بماند، باید یک سری ابزارهای مردانه مثل قدرت و ثروت داشته باشد . این این زن به دنبال این است با قدرت و ثروت یکی از طریق کشتن و یکی از طریق مهریه به دست میآید بتواند به لحاظ روانشناختی زندگی را تاب بیاورد.
به گفته وی در جامعهای که فرد به طور مداوم طرد و بهعنوان لکه ننگ شناخته شده و نمیتواند به صورتهای قانونی، عرفی و شرعی حقوق خود را به دست بیاورد، راهی برای او باقی نمیماند مگر اینکه از کیان و هویت خود دفاع کند. گویا فرد، در مرحلهای تصمیم میگیرد که برای احقاق حق خود قیام کند. اینکه قیام او با رفتارهای ناجوانمردانه و رفتارهای غیراخلاقی همراه میشود، کاملا درست است ولی صرفا دیدن ماجرا از این زاویه کمکی نمیکند.
وی افزود: براساس اخبار منتشر شده، گویا همسر دوم کلثوم، او را به اشتراک میگذاشت. از این بیشتر نمیشود یک زن را تحقیر کرد. خانمهایی با فساد اخلاقی، چارچوب مشخصی برای خود دارند ولی کسی که به عنوان همسر به اشتراک گذاشته میشود، از کسانی است که شغل فساد اخلاقی دارند، به مراتب آسیبزنندهترند.