ابراهیم جعفری در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: ۱۶آوریل(۲۷ فروردین)هرسال، زادروز چارلی چاپلین، بازیگر، کارگردان، فیلمنامهنویس و اسطورۀ بی بدیل دنیای کمدی است. او در دوره فیلم صامت به شهرت رسید و از طریق شخصیت سینمایی خود ولگرد کوچولو، به یک نماد جهانی بدل شد.
چاپلین از سنین پایین شروع به اجرا کرد و بعدها بهعنوان بازیگر روی صحنه و با عناون کمدین، مشغول به کار شد. در ۱۹ سالگی با شرکت معتبر فرد کارنو قرارداد امضا کرد و این شرکت او را به آمریکا برد. چارلی چاپلین در زمینههای سینما و تئاتر ۷۷ سال (۱۸۹۹-۱۹۷۶) فعالیت کرد.
شروع بازیگری های وی از سالن ویکتوریای انگلستان در حالی که پسربچهای فقیر بود، آغاز شد و تا سن ۸۷ سالگی ادامه یافت. چاپلین که یکی از محبوبترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینماست، در طول دوران فعالیت هنریاش، سه بار موفق به دریافت جایزه اُسکار شد.
آدولف هیتلر با این که میدانست چارلی چاپلین برای مسخره کردن او سبیل مسواکی میگذارد، اما از طرفداران فیلمهای او بود. چاپلین سرانجام در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ در سن ۸۸ سالگی در سوئیس درگذشت.
و اما فیلم«عصر جدید» چارلی چاپلین، گواهی بر این است که او نه تنها یک نابغۀ سینمایی بوده، بلکه نگاهی تاریخی و جامعهشناختی به انسان معاصر هم داشته است. فیلم عصر جدید او در سال ۱۹۳۶ میلادی ساخته شد. در آن زمان هنوز انسان مدرن مانند امروز از مصائب تکنولوژی و زندگی نوین خبر نداشت و گویی با این فیلم به پیشگویی مشکلات جهان جدید و در واقع نقد مدرنیته پرداخته است. نقدی تصویری از آنچه که مکتب فرانکفورت نسبت به جهان صنعتی داشته است.
در واقع چارلی چاپلین در این فیلم به استحالۀ انسان در تکنولوژی و جهان ماشینی پرداخته که مصادیق نمادین آن را میتوان در جایی جستجو کرد که او در لای چرخ دندههای دستگاه کارخانه گیر میکند. این صحنه، روایتی از بلعیده شدن انسان توسط فناوری های صنعتی است.
در این فیلم، ازخودبیگانگی انسان مدرن را می توان در سازو کارها و مکانیسم های اقتصادی نظام سرمایهداری ردیابی کرد. در جایی که او به عنوان یک کارگر، هر روز باید پیچ و مهرهها را سفت کند، آن قدر در این کار غرق می شود که به تدریج دچار استحاله هویتی شده و خود به بخشی از همان فرایند کار بدل میشود. خودش ماشینی میشود که گویی از سویههای انسانیاش دور گردیده و به قول هربرت مارکوزه، به انسان تک ساحتی بدل شده است. زیرا هر چیزی را که شبیه به پیچ باشد، میچرخاند و چفت و بست میکند.
ساخت «عصر جدید» چهار سال طول کشید و به یکی از بهترین کارهای چاپلین تبدیل شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اندیشههای اصلی این فیلم از بحران مالی ۱۹۲۹ آمریکا گرفته شده است. در این فیلم، چارلی چاپلین همانند بقیه فیلمهایش در نقش فقیر ولگردی ظاهر میشود که طبقۀ بورژوازی را به نقد میکشد.
در واقع «عصر جدید» به هجو جهان ماشینی میپردازد. جهانی که ماشین و تکنولوژی در خدمت جهان سرمایهداری، تنها به سود میاندیشید و در این زمینه همه چیز حتی خود انسان به عنصری در فرایند خط تولید بدل شده و صرفاً به عنوان بخشی از سود تعریف میشود. با این که نزدیک به یک قرن از این فیلم میگذرد، اما همچنان میتوان عصر جدید چارلی چاپلین را تصویری از جهان امروز دانست که در آن انسان در شمایل تازهتری از تکنولوژیزدگی گرفتار است و همچنان لابه لای چرخ دندههای آن دست و پا میزند.
به عبارت دیگر، چاپلین در عصر جدید، به اسارت انسان توسط ماشین و تراژدی ماشینیسم اشاره می کند و از مسخ شدن انسان توسط ماشین سخن میگوید. در حقیقت او تصویر رومانتیک یا ایدئالیستی از جهان مدرن را میشکند و واقعیتهای ناخوشایند آن را برجسته می سازد.
بدون تردید، عصر جدید، یکی از کمدیهای ماندگار تاریخ سینمای جهان است که هنوز نیز طراوت و تازگی خود را از دست نداده و همچنان میتوان با تماشای آن، هم خندید و هم خردمندانه به آن اندیشید. این فیلم، سرشار از تأویل های تاریخی و جامعه شناختی است. یک نمونۀ موفق از کمدی اجتماعی نقادانه که در هر عصر و دورهای میتوان به تماشای آن نشست.
پس از سال های ۱۹۲۹ که رکود اقتصادی در آمریکا به اوج رسیده بود، چارلی چاپلین در لندن، ماهاتما گاندی رهبرفقید هندوستان را ملاقات کرد. چاپلین به گاندی گفت: «جایگزینی ماشین آلات به عنوان نیروی کار، انسان را به بدبختی و بیچارگی کشانده است.» درحالی که استفاده از فن آوری مدرن باید در جهت خدمت و سود رسانی به انسانیت باشد.
پس از این گفت و گو، ایدۀ ساختن فیلم عصر جدید در ذهن چارلی چاپلین شکل می گیرد. عصر جدید، آیندۀ زندگی بشر در عصر مدرن را به خوبی پیشبینی کرده است. این فیلم نقطۀ اوج کارنامۀ سینمایی چاپلین و هنر متعهد است. او در عصر جدید، رسالت کمدی را تمام و کمال به انجام رساند.