اکو ایران نوشت: خطر فزاینده جنگ بین روسیه و چین مهمترین چالش برای ثبات جهانی در این دهه است. در واقع، تا پایان دهه 2020، یک درگیری مسلحانه بین دو کشور بر سر ادعاهای وقیحانه ارضی چین علیه روسیه، یک احتمال قابل توجه به نظر میرسد.
برای مدتی شراکت «بدون محدودیت» بین مسکو و پکن و در پی جنگ اوکراین و روابط تجاری و نظامی-امنیتی رو به رشد بین آنها را نادیده بگیرید.
همچنین دوستی شخصی دیرینه بین ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ و همسویی ایدئولوژیک و ژئواستراتژیک عمدتاً مصلحتآمیز آنها در برابر قدرت و نفوذ مستمر آمریکا در امور جهانی را کنار بگذارید.
اعتقاد بر این که اکنون زمان چین برای از بازیافتن جایگاه تاریخی و مقدس خود به عنوان «پادشاهی آسمانی»، حاکم آسیای شرقی است، تضمین میکند که افزایش فشار ارضی علیه همه همسایگان، اکنون قابل پیشبینیترین و تسلیم ناپذیرترین عنصر در سیاست خارجی معاصر چین است.
در کنار تسخیر دریای چین جنوبی توسط پکن در سالهای اخیر، تداوم تخاصم نظامی روزانه علیه تایوان و فیلیپین، و در جنوب غربی، وضعیتی شبیه به جنگ علیه سرزمینهای تاریخی هند در سراسر هیمالیا و طرح مطالبات ارضی انتقام جویانه علیه روسیه، به طور بالقوه مشکلسازترین عنصر در تصمیمگیری امروز چین است و احتمال درگیری مسلحانه مجدد بین دو کشور وجود دارد.
چین و روسیه در سال 1969 تقریباً وارد جنگ شدند
به هر حال، زمانی که روسیه و چین تقریباً به یک جنگ هستهای نزدیک شدند، هنوز در حافظهها زنده است. حملات خونین و برانگیخته نشده چین به سربازان شوروی مستقر در امتداد مرزهای مورد مناقشه رودخانه آمور و اوسوری در سرزمینهای یخزده خاور دور روسیه در سال 1969، بیتردید همچنان موضوع نگرانی و ترس تاریخی اسلاوها از چینیها است.
چنین ترسهایی را میتوان با این واقعیت ارزیابی کرد که ستاد کل روسیه- بر اساس افشای اطلاعاتی اخیر که احتمالاً توسط مسکو سازماندهی شده بود- تا یک دهه پیش برای جنگ هستهای با چین تمرین میکرد و به همین دلیل به احتمال زیاد همچنان برنامههای نظامی-عملیاتی دارد تا اگر شرایطی مانند آنچه در سال 1969 در آینده ایجاد شود، از سلاحهای استراتژیک علیه چین استفاده کند.
و از نگاه کرملین، این شرایط ممکن است از سال گذشته و با اولین نقشهکشی چین علیه روسیه به وجود آمده باشد، که تا حد زیادی مطابق با تکنیک معمول چین در چاپ نقشه و تاریخ ساختگی برای طرح ادعاهای ارضی علیه کشورهای همسایه است.
بنابراین، شهر بندری استراتژیک ولادیووستوک در خاور دور روسیه، اکنون در نقشههای چینی با نام هایشانوای شناخته میشود، که روش نه چندان ظریف چین برای طرح ادعای تاریخی بر بخشهایی از سرزمینهای کم جمعیت روسیه در مرز شمال شرقی چین و منچوری است -که در اواسط قرن نوزدهم از طریق آنچه پکن «معاهدات نابرابر» مینامد، در دوران سلسله چینگ به تزارها واگذار شد.
واکنش مسکو به نقشهکشیهای چین به طور علنی نبوده است. پاسخ مسکو به تلاشهای چین صرفاً بیان این بود که «روسیه و چین مکرراً عدم وجود ادعاهای ارضی متقابل را تأیید کردهاند» و بدین ترتیب بیسروصدا به پکن هشدار داده شد که از جاهطلبیهای ارضی علیه روسیه خودداری کند.
جنگ روسیه و چین چگونه میتواند آغاز شود؟
بنابراین روابط چین و روسیه یک پارادوکس است: با وجود اینکه روسیه تا حد زیادی منزوی است، مشمول تحریمهای شدید بین المللی است و در نتیجه از نظر اقتصادی و مالی تقریباً به طور کامل به چین وابسته است، همگرایی ژئوپلیتیکی کنونی بین دو طرف احتمالاً گذرا خواهد بود.
اول، اساساً به این دلیل که روسیه همچنان از نظر تاریخی نسبت به همسایه غول پیکر شرقی خود بی اعتماد و محتاط خواهد ماند، و ثانیاً، به این دلیل که بعید است چین از الزامات دیرینه خود برای گسترش سرزمینی در سراسر اوراسیا، از جمله روسیه، چشم پوشی کند.
یکی از سناریوها برای گشایش شکاف دیپلماتیک بین مسکو و پکن این است که چین به سادگی نقشه جعلی دیگری را منتشر کند که ولادی وستوک و مناطق حساس نظامی روسیه در اقیانوس آرام را بخشی از چین نشان دهد.
یا با محاسبه این که یک پنجره فرصت استراتژیک در برابر روسیه تضعیف شده برای بازپسگیری سرزمینهای امپراتوری «از دست رفته» چین وجود دارد، غیرقابل تصور نیست که پکن تا پایان این دهه نیروهای خود را به همسایگیاش اعزام کند تا برخی از سرزمینهای مهم استراتژیک روسیه را در مجاورت استانهای شمال شرقی چین تصرف کند.
تصمیم گیرندگان چین که اکنون مستعد ترکیبی سمی از ناسیونالیسم تهاجمی، کینهتوزی تاریخی و چشمانداز عظمت هستند، بعید است در برابر وسوسه درخواست برای بازنگری در مرزهای خود با روسیه برای اصلاح حدود سرزمینی نادرست تاریخی مقاومت کنند.
با این حال، نارضایتیها و جاهطلبیهای تاریخی چین هرچه که باشد، روسیه بدون شک مانند پنجاه و پنج سال پیش، علیه هرگونه تجاوز چینی با قدرت به سلاح متوسل خواهد شد.
بنابراین برای درگیری بین دو کشور مجهز به سلاح هستهای تا پایان دهه 2020 آماده شوید.