ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: رکود، نشانه ناامیدی است. وقتی انسان به آینده امیدی نداشته باشد، انگیزه هایش را برای تلاش از دست میدهد.
اگر تعداد قابل توجهی از جمعیت یک جامعه، چشم انداز روشنی از آینده نداشته باشند و دست از تلاش بشویند، رکود در همه ابعاد آن بر آن جامعه حاکم می شود. برای همین، یکی از برنامه های تبلیغاتی همه نامزدهای انتخاباتی در همه جای دنیا، ارائه چشماندازی از آینده است. آنها از برنامه هایی که برای آینده دارند سخن می گویند تا توجه مردم را جلب کنند.
مشخص است که هیچ نامزد انتخاباتی نخواهد گفت «سفره مردم کوچکتر خواهد شد»، «تورم افزایش پیدا خواهد کرد»، «مبلغ اجاره بها کمر مردم را خواهد شکست»... بلکه همه از آینده روشن و سفره های پر و پیمان و کاهش هزینه ها می گویند و قول می دهند به وعده هایشان عمل کنند. آنچه در این میان فراموش می کنند این است که مردم دیگر به راحتی زیر بار این حرف ها نمی روند.
مردم پیش از این بارها دیده اند که کسانی آمده اند و وعده داده اند و عمل نکرده اند و رفته اند. حتی یک کاسب خرده پا یا یک کارمند جزء هم با یک حساب و کتاب ساده درمی یابد که باتوجه به شرایط فعلی کشور، کدام وعده ها قابلیت عملی شدن را دارند و کدام وعدهها صرفا به عنوان تبلیغات به کار می روند.
چگونه ممکن است درحالی که قیمت ارز و سکه و طلا و خودرو و خانه، هر روز بالاتر می رود، بتوان وعده های چرب و نرم اقتصادی داد و آنها را عملی ساخت؟ مردمی که در تأمین هزینه های روزمره زندگی خود درمانده اند چگونه باور کنند آیندهای روشن در برابر آنهاست؟ کسانی که صرفا به فکر سیرکردن شکم خود و اطرافیانشان هستند، چطور می توانند برای فردایشان برنامه ریزی کنند؟ وقتی ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست، کارآفرینان و تاجران چگونه سرمایه های خود را وارد بازار کنند؟ آیا اصولا در این شرایط، سخن گفتن از برنامه ریزی اقتصادی بلندمدت و حتی کوتاه مدت، عاقلانه است؟
مسئولان باید توجه داشته باشند که با حلوا حلوا گفتن، کام ملت شیرین نمی شود. مردم تا وقتی عملی شدن وعده ها را به چشم خود نبینند و نتیجه تلاش مسئولان را بر سر سفره خود مشاهده نکنند، زیر بار هیچ وعده و وعیدی نخواهند رفت. در این شرایط، انگیزه ای هم برای پشتیبانی از تصمیمات خرد و کلان دولت و مجلس نخواهند داشت و مشارکتهای اجتماعی روزبه روز کمتر خواهد شد. اگر کاری از دستتان برنمی آید، دستکم دست از دادن وعده های تحقق ناپذیر به مردمی که زیر بار فشار زندگی خرد شده اند بردارید.