رویداد۲۴ نوشت: پرونده بابک زنجانی، متهم معروف به «دور زننده تحریمهای نفتی»، بعد از گذشت یک دهه متحول شده است. در روزهای اخیر غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه، اعلام کرده که اموال آقای زنجانی در خارج از ایران شناسایی و به تهران منتقل شده است؛ او بر اساس کارشناسیهای اولیه گفته «این اموال، کفاف بدهیها و خسارتهای او را خواهد داد.»
یک روز بعد از اعلام رسمی انتقال داراییهای بابک زنجانی به ایران، محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی، تائید کرده که این اموال تماما به خزانه منتقل شده است. فرزین اموال بازگردانده شده زنجانی به ایران را «داراییهای ارزی» ایران خوانده است.
سپهر خلجی رئیس شورای اطلاع رسانی دولت هم از «اقدام جهادی بانک مرکزی، وزارت نفت، اطلاعات سپاه و قوه قضاییه بابت بازگشت اموال بابک زنجانی» تشکر کرده است. وکیل بابک زنجانی به رسانهها گفت که انتظار دارد با توجه به اینکه اموالی که قبلا از موکلش گرفته شده و اموالی که به تهران بازگردانده شده، بیش از مبلغی است که در حکم بابت «رد مال» ذکر شده، زمینه عفو و آزادی موکلش فراهم شود.
مقدار داراییهای شناسایی شده اعلام نشده و مشخص هم نیست که این داراییها چگونه به تهران منتقل شده است. بهمن ۱۳۹۲ محسنی اژهای از بدهی ۹۰۰۰ میلیارد تومانی زنجانی به وزارت نفت خبر داده بود. سال گذشته سخنگوی قوه قضائیه درباره این رقم، گفته بود که «حدود ۵۰۰ میلیون دلار» از اموال بابک زنجانی به وزارت نفت برگردانده شده و «مجموع رد مال متهم به شرکت نفت حدود یک میلیارد و ۹۶۶ میلیون یورو است.»
بابک زنجانی چطور ثروتمند شد؟
بابک زنجانی متولد ۲۱ اسفند ۱۳۵۲ است و این یعنی او به زودی در زندان پنجاه ساله میشود. زمانی که زنجانی بازداشت شد، جوانی چهل ساله بود که به اتهامهای افساد فیالارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی کشور، کلاهبرداری از شرکت ملی نفت، بانک مسکن و تامین اجتماعی، پولشویی، جعل ۲۴ فقره اسناد بانکی و صورت حسابهای بانکی، جعل حوالههای ارزی، جعل دستور انتقال بین بانکها، به اعدام محکوم شد.
یک دهه گذشته هربار نام بابک زنجانی مطرح شده، به تیتر یک اخبار تبدیل شده است. درباره ثروت افسانهای زنجانی خبرهای زیادی در این ده سال تولید شده. تنها در یکی از قطعنامههای تحریم اقتصادی اتحادیه اروپا که از او اسم برده شده، ۱۵ شرکت منتسب به او نام برده شدهاست. زنجانی در مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا در شهریور ۱۳۹۲ گفته بود که او ۶۴ شرکت داخلی و خارجی دارد و «هماکنون در ایران و دیگر کشورهای دنیا با ۱۷ هزار نفر پرسنل مشغول ارائه تجارت و خدمات مستقیم و غیر مستقیم هستیم.»
شهریور ۹۲ یعنی تنها چند ماه مانده به بازداشت ده ساله بابک زنجانی، هفته نامه آسمان گفت و گوی جالبی با او داشته است. این گفتگو یکی از منابع مهم درباره زندگی و نحوه ثروتمند شدن زنجانی از زبان خودش است.
از طلافروشی در زیرپله بازار تا تزریق ارزهای بانک مرکزی
به اعتبار این گفتگو، بابک زنجانی سال ۷۲-۷۳ (زمانی که ۲۰ سال داشته)، از هنرستان رسالت واقع در منطقه ۶ تهران فارغ التحصیل شده. او میگوید همزمان با تحصیل در دبیرستان، کار کردن در بازار را با کارگاه طلاسازی و خرید و فروش سکه، طلا و جواهر شروع کرده است.
اولین سود هنگفت زنجانی، خرید یک دهانه مغازه در زیرپله سبزه میدان بازار تهران بوده که به صورت قسطی، از پیمانکار شهرداری تهران به ارزش ۱۳ میلیون تومان خریداری کرده و بیش از ۱۰۰ میلیون تومان فروخته است.
زنجانی بعد از فروش ملک در بازار به سربازی رفته و به گفته خودش، این مرحله، نقطه عطفی در زندگی اوست. بابک زنجانی سال ۱۳۷۵ به عنوان سرباز به قرارگاه فرماندهی سپاه در تهران و از آنجا به بانک مرکزی اعزام شده است. در این مرحله بابک زنجانی به عنوان راننده نوربخش رئیس وقت بانک مرکزی انتخاب شده است.
بابک زنجانی در مصاحبه با هفته نامه آسمان میگوید زمانی که سربازی اش تمام شده، نوربخش از او خواسته به کار با بانک مرکزی ادامه بدهد، اما او قبول نکرده و گفته «دوست دارم کاسبی کنم». با این حال به گفته زنجانی، وقتی خدمت سربازی او تمام شده نوربخش ۵-۴ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند.
زنجانی میگوید «آن وقتها دلار رسمی ۳۰۰ تومان بود و بیرون قیمت دلار در حال رشد بود و همه میگفتند ارزش یک دلار میخواهد معادل یک هزار تومانی شود... به خاطر اینکه قیمت دلار بالا نرود آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند کار میکنند [دلار به بازار تزریق میکنند]و ۴ یا ۵ نفر بودند کار کن. به من اعتماد پیدا کرده بود.»
طبق ادعای زنجانی، نوربخش رئیس وقت بانک مرکزی تا سقف ۲۰ میلیون دلار را به بابک زنجانی میداده تا به بازار تزریق کند و مانع از بالا رفتن قیمت ارز در بازار آزاد شود.
بابک زنجانی میگوید اولین کارمزدی که از تزریق ۱۷ میلیون دلار در بازار آزاد گرفته، معادل ۱۷ میلیون تومان (به ازای هر دلار، یک تومان) بوده که با آن پول ملکی برای دائر کردن دفتر در میرداماد خریده است. به گفته زنجانی این روند تا زمان فوت نوربخش در فروردین ۱۳۸۲ به مدت ۶-۷ ماه ادامه داشته است.
زندان قصر چگونه زندگی بابک زنجانی را متحول کرد؟
بابک زنجانی مدعی است که سرمایه حاصل از دلار فروشی اش را وارد بازار تجارت خارجی کرده و چرم گوسفندی صادر میکرده و آدامس و شامپو وارد میکرده. زنجانی میگوید سال ۱۳۷۴ از محل تجارت خارجی، سه تا چهار میلیارد تومان سرمایه جمع کرده بود که ناگهان ورشکست شد و به خاطر چک برگشتی معادل ۳۱۲ میلیون تومان، به دو سال حبس در زندان قصر محکوم شد.
بابک زنجانی در زندان قصر هم مسئول سوپر مارکت زندان شده و از محل فروش اقلام ساده ای، چون نوشابه، کیک، تن ماهی، خیار و گوجه، پول خوبی در آورده است، اما به گفته خودش زمانی که از زندان بیرون آمده، چیزی از اموالش باقی نمانده به همین دلیل تصمیم میگیرد با کمک یک قاچاقچی کالا که در زندان با او آشنا شده، به صورت قاچاقی از مرز خارج شود. او میگوید «به سختی تا استانبول رسیدم». هدف زنجانی از رفتن به ترکیه، زنده کردن پولهایش در این کشور بود؛ هدفی که میگوید محقق شد و حدود ۴۰۰ میلیون تومان از طلب هایش را در یک مرحله وصول کرد.
بابک زنجانی میگوید، کارخانه لوازم آرایشی «سورینت» که اولین کارخانه او بوده را سال ۱۳۸۰ با ال سی مدت داری که «یک فرد ترک» برای او در یکی از بانکهای ترکیه باز کرده، تاسیس کرده است. مشخص نیست این فرد ترک چه کسی است، اما سالهای بعد نام بابک زنجانی در پرونده رضا ضراب، ایرانی دستگیرشده در ترکیه به اتهام قاچاق طلا مطرح شد و مشخص شد او تحت فرمان زنجانی عمل میکرده.
بابک زنجانی در مصاحبه سه ساعته خود با هفته نامه آسمان، هیچ گاه ارتباط خود با کارگروه نفت دولت احمدی نژاد را تایید نمیکند.
او میگوید هواپیمایی قشم را در سال ۱۳۸۵ زمانی خریده که یکی از هواپیماهایشان در ساری سقوط کرد و عدهای کشته شدند و قرار شد نهاد متولی هواپیمایی دیگر ایرلاین داری نکند. در آن زمان بابک زنجانی از طریق دوستی که مالک یک شرکت هواپیمایی بوده وارد عمل میشود و قشم ایر را میخرد.
قرارگاه خاتم، نقطه عطف پرونده فساد مالی بابک زنجانی
باب آشنایی بابک زنجانی با رستم قاسمی در سال ۱۳۸۹ باز شده است. در این سال قرارگاه خاتم به ریاست وقت رستم قاسمی، سراغ بابک زنجانی رفته و از او برای جابه جایی ۴۰ میلیارد دلار پول بابت خرید یک کالا، کمک خواسته است. او هم تلفنی هماهنگ کرده و فورا این مبلغ جابه جا شده است. از همینجا هم کار با قرارگاه آغاز شده و سفارش بعدی ۹۰ میلیون دلاری و بعدی ۲۰ میلیون دلاری بوده است.
در این مرحله رستم قاسمی شخصا سراغ بابک زنجانی رفته است. بابک زنجانی مدعی است که به قاسمی گفته «شما «ال. سی»های مدت دار بدهید تا من در خارج از کشور آنها را نقد کنم. آنها «ال. سی»های یکساله از بانکهای ملی و... میگرفتند و به من میدادند و من آنها را در خارج از کشور با درصدهای پایین «دیسکانت» میکردم و به آنها میدادم. آنها هم یکسال وقت داشتند که این پول را پس بدهند.»
بابک زنجانی در مسیر جابه جایی پولهای قرارگاه خاتم دست به کاری زده است. به اذعان خودش، زنجانی مجبور بوده برای نقل و انتقال پول موسسات مرتبط با قرارگاه خاتم، بانکی در خارج از کشور داشته باشد! در این مسیر متوجه میشود که بانکهای مالزی با شرکتهای بیمه بزرگ کار میکنند و به همین دلیل سراغ مالزی رفته، اما دولت مالزی گفته سهامدار بانک نمیتواند فرد باشد و باید یک بانک، سهامدار بانک در این کشور شود. به همین دلیل سراغ تاجیکستان رفته است. در همین مسیر رئیس جمهور تاجیکستان شخصا به او اجازه تاسیس یک بانک را داده است.
ارتباط بابک زنجانی با رستم قاسمی به حدی نزدیک بوده که او در مرحلهای تصمیم میگیرد نصف سهام قشم ایر را به قرارگاه خاتم بدهد، اما در همین اثنا رستم قاسمی از قرارگاه خاتم به وزارت نفت منتقل میشود.
بابک زنجانی میگوید بعد از اینکه رستم قاسمی وزیر نفت شده، «بچههای شرکتهای مختلف نفت میشنیدند که سیستم ما دارد کار میکند.»
به ادعای زنجانی در همین مقطع، سیفالله جشن ساز، مدیرعامل وقت شرکت نیکو سراغ بابک زنجانی رفته و از او خواسته کمک کند تا پولهای حاصل از فروش نفت این شرکت به حساب شرکت نفت واریز شود. جلسهای با حضور چند وزیر از جمله رستم قاسمی و رئیس بانک مرکزی برگزار میشود و قرار میشود بابک زنجانی «به صورت قانونی» پول نفت را با «کارمزد ۷ در هزار»، منتقل کند.
او میگوید مشغول همین عملیات نقل و انتقال پول بوده تا اینکه «بانک مرکزی منابعی نداشت که پول بدهد» و به بابک زنجانی گفته اند که ـاز محل فروش نفت» کاری کن که به مجموعه پول برسانی. زنجانی میگوید رستم قاسمی و جشن ساز به او گفته اند که نفت بفروشد، چون در اثر تحریمهای آمریکا، مشتریان قبلی نفت ایران قادر نبودند به طور مستقیم، نفت ایران را خریداری کنند.
بابک زنجانی میگوید شخص ماهاتیر محمد رئیس جمهور مالزی به او گفته میخواهد برای پتروناس شرکت دولتی نفتوگاز مالزی نفت بخرد، اما از تحریمهای آمریکا میترسد و به او گفته «شما بیا واسطه شو. این نفت را بخر و به ما بده.»
این همان مرحله ایست که نام بابک زنجانی به آن گره خورده است. پیش از این گفتگو، خبرهایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه بابک زنجانی نفت را ۶۰ دلار از وزارت نفت خریداری میکند و ۹۰ دلار به مشتری میفروشد. هرچند بابک زنجانی این خبرها را در گفتگو با هفته نامه آسمان رد کرده و مدعی است که کارمزد او از فروش نفت، «۰.۰۷ درصد» بوده است.
اما خبرگزاری تدبیر این روایت و حتی تاریخهای ذکر شده در این گفتگو را جعلی دانستهاست و ریشه ثروتمند شدن بابک زنجانی را از سال ۹۰ و استفاده از روابط رانتی میداند.
این خبرگزاری بهمن ۱۳۹۲ با فردی به نام منصور سلطانی راد، وکیل پرونده طلاق بابک زنجانی از خانم «ثریا اسدی» گفتگو کرده است. جالب اینجاست که زنجانی در گفتگو با هفته نامه آسمان، تاهل خود را کتمان کرده بود. سلطانی در این گفتگو گفته بود «بدون پشتوانه و حمایت خاص غیر ممکن بود بابک زنجانی میلیاردها دلار پول نفت به دست اورده باشد. او این اندازه توانایی ندارد... حتما از جایی حمایت شده. من فکر میکنم همه چیز از خرداد سال ۸۸ شروع شد؛ پس از آن سه ماهی که بابک زنجانی در زندان گذراند.»