جواد صالحی اصفهانی، اقتصاد دان در تجارت فردا نوشت: در دانشگاه هاروارد از من پرسیدند آیا ممکن است تحریم باعث شود سیاستهای ایران تغییر کند؟ پاسخ دادم که تغییر سیاستهای یک کشور با توسل به زور از سوی کشور خارجی فقط زمانی امکانپذیر است که مردم آن کشور هم با تحریم کننده کاملا موافق باشند، مانند آفریقای جنوبی؛ اما شرایط ایران فرق میکند و تحریمها به چنین هدفی منجر نمیشود.
یکی از پیامهای اصلی کتابی که من و سه متخصص درباره کارکرد و آثار تحریمها نوشتهایم این است که؛ این فرض که تحریمها دولت را تضعیف و مجبور میکند با خواستههای تحریم کننده کنار بیاید غلط است. تحریمها دولت را تقویت و بخش خصوصی و طبقه متوسط و خانوار را تضعیف میکند. چون دولت یک حیطه جدید برای فعالیتش میبیند و به عنوان ناجی ملت ظاهر میشود.
تا زمانی که در ایران میتوانید کالایی را بخرید حتی به قیمت گران، یعنی اقتصاد دارد کار میکند. ضربه تحریمها زمانی اثر میکند که ناگهان کمبود شدید کالا اتفاق میافتد و مردم برای خرید هر کالایی باید صف ببندند.
بدون شک طبقه فقیر بیشترین ضربه را از تحریمها خورده است، چون جایی پایینتر از فقر نداشت که برود. هر فقیری که میشناسیم میخواهد به طبقه متوسط بپیوندد اگر دولت ایران ادعا دارد که طرفدار طبقه فقیر است باید با آرزوهای آنها، مانند پیوستن به طبقه متوسط، نیز کنار بیاید.
ایران تنها کشور دنیاست که من میبینم دولتش در جزییترین امور زندگی مردم دخالت میکند. متاسفانه در حال حاضر ایران جای خوبی برای زندگی نیست و همه این مساله تقصیر اقتصاد نیست. این یک اشتباه بزرگ است که فرار مغزها، و افزایش میل به مهاجرت را به خاطر خراب بودن اقتصاد بدانیم.
این فرض که تحریمها دولت را تضعیف و مجبور میکند با خواستههای تحریم کننده کنار بیاید غلط است.