اعتمادآنلاین نوشت: دادگاه مردی که همسرش را یک سال پیش آتش زده بود در حالی برگزار شد که دو دختر او برایش تقاضای قصاص کردند.
یک سال قبل زن و شوهری به نام سایه و مرتضی توسط اورژانس به بیمارستانی در تهران منتقل شدند. این دو به شدت سوخته بودند اما وسعت سوختگی سایه به حدی بود که به کما رفت. او دیگر به هوش نیامد و جان باخت. مرتضی شوهر سایه نیز که به دلیل شدت سوختگی ماهها در بیمارستان بود ابتدا مدعی شد نمیداند چرا خانه آتش گرفته است.
این مرد گفت: من و همسرم در خانه بودیم و نمیدانم آتشسوزی از کجا شروع شد. فکر میکنم از طرف بخاری این آتشسوزی شروع شد و بعد هم من و سایه سوختیم.
وقتی ماموران تحقیقات بیشتری انجام دادند، متوجه شدند آتشسوزی عمدی بوده است و تکنسینهای آتشنشانی هم این موضوع را تایید کردند. همچنین مشخص شد سایه و شوهرش اختلافات زیادی با هم داشتند.
وقتی مرتضی دوباره مورد پرسش قرار گرفت، مدعی شد همسرش خودسوزی کرده است. او گفت: من و همسرم اختلاف داشتیم. او خیلی از من ناراحت بود، روی خودش بنزین ریخت و خودش را سوزاند.
اما در نهایت این گفتههای دختر ۱۲ساله سایه بود که همه چیز را برملا کرد. او که بعد از چند ماه از شوک مرگ مادرش بیرون آمده بود، گفت: پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند. آنها خیلی با هم دعوا میکردند. روز حادثه هم دعوای شدیدی کردند و بعد هم پدرم بنزین آورد و روی مادرم ریخت و او را آتش زد. مادرم زندهزنده جلوی چشم من سوخت.
وقتی ماموران این گفتهها را شنیدند مرتضی را دوباره بازجویی کردند. مرتضی به قتل اعتراف کرد و گفت: قصدم کشتن همسرم نبود و از عصبانیت این کار را کردم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی ۲ دختر مقتول برای پدرشان درخواست قصاص کردند.
دختر بزرگ مقتول گفت: اتفاقی که در خانواده ما افتاد فقط از دست دادن مادرم نبود. آنقدر این حادثه آزاردهنده است که من قدرت بخشیدن پدرم را ندارم و گذشت نمیکنم.
دختر ۱۲ساله مقتول هم گفت: من خیلی از این وضعیت ناراحت هستم. هنوز کابوس میبینم و نمیتوانم خودم را آرام کنم، چیزی به جز قصاص نمیخواهم.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و سایه سالهای زیادی با هم اختلاف داشتیم، اما به خاطر بچهها از هم جدا نمیشدیم. من هم قصد کشتن همسرم را نداشتم اما تحت فشار روانی زیادی بودم. آخرین بار وقتی با هم درگیر شدیم کنترل اعصابم را از دست دادم و برای اینکه همسرم را بترسانم گالن بنزین را روی او پاشیدم؛ اما چون اجاق گاز روشن بود همسرم آتش گرفت. من بلافاصله سعی کردم آتش را خاموش کنم. به همین خاطر دستهایم دچار سوختگی شد. من همسرم را به بیمارستان رساندم؛ اما کار از کار گذشته بود. خودم از این اتفاق به شدت ناراحت هستم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیات قضات شعبه ۱۱ برای تصمیمگیری وارد شور شدند.