دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۹
نظرات: ۰
۰
-
دسته بندی جدید در شورای امنیت

پدیده نسبتاً نوظهوری که در قضیه غزه، در شورای امنیت پیش آمد، تلاشی یکپارچه اعضای غیردائم برای آتش بس است. اگر این اقدام تحکیم یابد، دوگانه عضو دائم و عضو دائم در شورای امنیت و قالب‌بندی جدیدی سپری می‌کند.

دسته بندی جدید در شورای امنیت

سید محمد کاظم سجادپور: بحران غزه، بی‌تردید یکی از بحران‌های مهم سیاسی دوران معاصر بوده و لایه‌های گوناگونی دارد.

در تنیدگی لایه‌های گوناگون، ابعاد انساندوستانه مخصوصاً در پرتو عملیات نابرابر رژیم صهیونیستی در تنبیه دسته‌جمعی مردمان ساکن غزه، بسیار برجسته است.

هیچ انسانی نیست که از آنچه که در غزه می‌گذرد، با درک اولیه و حداقل انسانی، ناراحت نباشد. کنشگران مختلف، از مردم عادی جوامع گوناگون گرفته تا دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی، به گونه‌ای در این کارزار نابرابر و نامتقارن، درگیر بوده و به طرق مختلف، خواستار جلوگیری از خونریزی بی‌امان رژیم صهیونیستی هستند.

در این میان البته سازمان ملل متحد، زیر ذره‌بین است که چه می‌کند، چه نمی‌کند و چه می‌تواند انجام دهد؛ در حدود یک ماهی از آغاز این بحران می‌گذرد عملکرد سازمان ملل و به عنوان نهادی چند جانبه و فراگیر موضوع بحث‌ها و گفتگوها، انتقادات و حملات متعددی بوده است.

چگونه می‌توان مجموعه، منظومه کنش و واکنش‌های سازمان ملل متحد در بحران غزه را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار داد؟ در پاسخ سه مفهوم «انتظارات»، «اقدامات» و «انسدادها» می‌تواند توضیح دهنده نسبت سازمان ملل متحد و بحران غزه باشد.

انتظار اولیه، طبیعی و عادی از سازمان ملل آن است که این سازمان به عنوان یک نهاد بین‌‌المللی بتواند جلوی اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بی‌دفاع را بگیرد و از مجازات جمعی ساکنین غزه با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر جلوگیری کند.

این انتظار ریشه در شکل‌گیری ملل متحد دارد. این سازمان برخرابی‌ها و ویرانی‌های جنگ دوم جهانی، به امید برقراری صلح و امنیت بین‌المللی بنا شد. سازمان ملل متحد، در حال حاضر با 193 عضو، بزرگترین ابعاد چندجانبه جهانی است. چگونگی بناشدگی این سازمان، همراه با امید‌های ناشی از تشکیل آن، اما در هفتاد و هشت سال گذشته، نه فقط انتظارات را برآورده نکرده بلکه، در مواردی چون بحران غزه، با انسداد و گرفتگی عمیق و به تبع آن، با ناتوانی روبرو شده است.

اما این بدان معنا نیست که نباید به اقدامات و کنش و واکنش آن که در آن صورت گرفته، توجه کرد.به طور کلی قضیه فلسطین، از ابتدا پیوستی سازمان مللی دارد و از 1948 تاکنون، موضوع فلسطین، پیوسته در سازمان ملل متحد، ارکان و نهادهای آن مطرح بوده‌اند نه فقط تا بحال حدود 1000 قطعنامه در مجموعه ملل متحد در مورد فلسطین و اراضی اشغالی به تصویب رسیده است ، بلکه در امور اجرایی فلسطین سازمان ملل درگیر بوده و هست.

در غزه و تشکیلات موسوم به آنروا عملیات آموزشی، بهداشتی و رفاهی متعددی را دنبال کرده است. آنروا تشکیلاتی است که با تصویب و بودجه سازمان ملل، حدود 700 هزار فلسطینی در غزه را زیر پوشش داشته و دهها مدرسه در نوار غزه را اداره می‌کند و این مدارس نه فقط از نظر آموزشی مهم‌اند، بلکه پناهگاه مردم هستند و رژیم صهیونیستی، این مدارس را نیز بمباران کرده است. تا بحال بیش از هفتاد کارمند آنروا که عمدتاً از اهالی بومی غزه بوده، و معلم، مهندس و پرستارند، در بمباران‌های صهیونیست‌ها کشته شده‌اند.

اما فراتر از تشکیلات گسترده سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی، از 7 اکتبر (15/07/1402)، ابتدا در شورای امنیت بحث غزه در دستور کار قرار گرفت و تا بحال پنج نوبت، قطعنامه‌هایی برای جلوگیری از ادامه جنگ و اعلام آتش‌بس ارائه شده است.

البته هرکدام از این قطعنامه‌ها مشحون از ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها، پویائی و کشمکش‌های سنگین سیاسی است. در قطعنامه پیشنهادی آمریکا که با وتوی روسیه روبرو شد، تلاش واشنگتن در محکوم کردن حماس محوریت داشت و حتی از ایران هم نامی برده شده بود و خواسته شده بود که از گروه‌های فلسطینی حمایت نکند. برزیل، به عنوان عضو غیردائم، متن قطعنامه‌ای را پیشنهاد کرد که آمریکا آنرا وتو کرد. چین و امارات قطعنامه‌های دیگری را ارائه دادند که دوباره آمریکا آنرا وتو کرد.

آنچه که در پویائی‌های درون شورای امنیت مهم است، تلاش کشورهای غیردائم عضو شورا برای اعلام آتش‌بس و برقراری کمک‌های انسانی است، روسیه و چین، هم در این مسیر با اعضای غیردائم همراهی می‌کنند.

پدیده نسبتاً نوظهوری که در قضیه غزه، در شورای امنیت پیش آمد، تلاشی یکپارچه اعضای غیردائم برای آتش بس است. مالت به عنوان عضوی از اعضای غیردائم، گفت گروه E-15 (یعنی 10 عضو غیردائم) مسئولیت دارد که در جهت صلح و امنیت تلاش کند. اگر اقدام مالت در هویت‌بخشی برE-15 تحکیم یابد، دوگانه عضو دائم و عضو دائم در شورای امنیت و قالب‌بندی جدیدی سپری می‌کند.

اما همه اقدامات این اعضاء و روسیه و چین، با انسداد و گرفتگی ایجاد شده توسط ایالات متحده روبرو شده است.در این گرفتگی، کشورهای جهان سوم، به احیاء نقش مجمع عمومی پناه برده و با استناد به قطع‌نامه موسوم به اتحاد و برای صلح که در 1950 در جریان بحران کره به تصویب رسید و راه برون رفت از انسداد در شورای امنیت را ارجاع به مجمع عمومی تشخیص داد، تقاضای جلسه اضطراری فوق‌العاده مجمع عمومی در مورد خاورمیانه را کردند.

این اجلاس در 27 اکتبر تشکیل و قطعنامه‌ای را با اکثریت قاطع به تصویب رساند. آنچه شورای محتوای این قطع‌نامه حائز اهمیت است، برجسته شدن مجمع عمومی در مجموعه ارکان ملل متحد در امور صلح و امنیت بین‌الملل است. جالب آنکه در سال گذشته، در دو موضوع مهم اوکراین و غزه، همراه با ناتوانی شورای امنیت در اتخاذ تصمیم، مجمع عمومی برجسته شده، احتمالاً این اهمیت افزایش خواهد یافت.اما این اقدامات، هرچند که با تلاش فوق‌العاده دیپلماتیک در مجموعه ملل متحد صورت می‌پذیرد، با انسداد قدرت‌های بزرگ روبرو می‌شود.

آمریکاست که نگذاشته «آتش‌بس» به عنوان یک الزام مطرح شود. یعنی آمریکا خواهان کشتار مردم فلسطینی توسط اسرائیل است. اما این موضوع آمریکا خود ناشی از انسدادها و گرفتگی‌های عمیق سیاسی در درون و برون آمریکاست. آیا آمریکا می‌تواند سیاست انسداد گرایانه خود را ادامه دهد؟ جواب هرچه باشد این روشن است که به هیچ‌رو نمی‌توان حقوق انسانی‌ها و  اولیه فلسطینی‌ها را نادیده گرفت و سازمان ملل در نهایت مسئولیتی ماوراء قدرت اعضای دائم شورای امنیت دارد.

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی