مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: هیچگاه فراموش نکنیم فرزندانمان از رفتار ما میآموزند، نه از گفتارمان. بچهها شبیه چیزی میشوند که ما هستیم.
خانوادهای را در ذهنتان ترسیم کنید با دو کودک در حال تماشای تلویزیون. شاید این صحنه به گمان شما هم از لحظات جذاب و شیرین خانواده باشد، اما همیشه اینطور نیست. تصاویر تلویزیون مانند شلاق بر پیکر این کودکان فرود میآید، زیرا آنها در حال تماشای سریال «بازی مرکب» هستند؛ سریالی که تکرار صحنههایش گویی روح کودکان را میخراشد. این سریال کرهای بر مبنای یک مسابقه است که شرکتکنندگانش با مرگ از دور مسابقه حذف میشوند. این صحنهها به سرعت از مقابل دیدگان این دو کودک میگذرد و آنچه باقی میماند ترس و اضطرابی است که ممکن است سالها آنها را درگیر میکند.
لزوم مدیریت هیجان
سودابه رئوف، کارشناس ارشد مشاورۀ تحصیلی و شغلی نوجوانان میگوید اگر بچهها پیوسته در معرض فیلمهای نامناسب قرار بگیرند پیامدهای روانی بسیاری برایشان در پی خواهد داشت.
این کارشناس ارشد مشاورۀ تحصیلی و شغلی میافزاید: «اولین موضوعی که در تربیت فرزند باید به آن بپردازیم این است که بدانیم والدین قصد دارند کدام روش تربیتی را برای رفتار با فرزندانشان در پیش بگیرند و در برابر بچهها چه عملکردی داشته باشند. برخی از والدین، مدیریت رفتار و هیجاناتشان را به درستی انجام نمیدهند؛ مثلا یا هیجانات و احساسات آنها بسیار زیاد است یا خیلی کم و در برخی دیگر بیتفاوتی و خونسردی مشاهده میشود. این شیوههای رفتاری، ساختاری در خانواده به وجود میآورد که با بینظمی همراه است؛ یعنی فرزند در بسیاری موارد نمیداند که باید چگونه رفتار کند، گاهی تصمیم میگیرد کاملا مستقل وارد عمل شود و چون این رفتار با رویکرد خانواده متفاوت است، پذیرش آن برای والدین سخت خواهد بود. در این شرایط، بچهها به دنبال بهانهای هستند که شرایط والدینشان را درک نکنند.»
تربیت هوشمندانه
رئوف میافزاید: «خانوادههایی که الگوی رفتاری نامتعادلی دارند، باید به سرعت به وضعیت تعادل برسند. با ایجاد یک روند ثابت در رفتار با توجه به عملکرد خانواده، میتوان یک الگوی رفتاری ساخت و سبک زندگی آگاهانه را رواج داد. در این شرایط است که خانواده میتواند با رفتارش فرهنگسازی کند و به فرزندانش شعور سازنده بیاموزد. در همین راستا خانواده ها میتوانند روش تربیتی هوشیارانهای برای فرزندانشان در پیش بگیرند و به آنان بیاموزند که ذهنی بیدار داشته باشند تا سبک زندگی به شکلی آگاهانه پیش برود. یک خانوادۀ خوب یا پدر و مادر آگاه، روش تربیتی خود را از دورۀ کودکی آغاز میکند و این روند تربیتی، با افزایش سن کودک مرحله به مرحله تکامل مییابد.»
رئوف دربارۀ اثرات اخبار خشونتبار و منفی بر کودکان، میگوید: «والدین در ابتدا باید مانع دسترسی کودک یا نوجوان به اخبار و فیلمهای خشن و نامناسب شوند. وقتی کودکان از طریق دیدن و شنیدن در معرض اطلاعات نامناسب قرار میگیرند، دچار مشکلاتی میشوند و این مشکلات با نشانههایی همراه است که فقط پدر و مادر میتوانند آنها را دریابند. با دیدن این نشانهها، پدر و مادر باید در اولین گام، بررسی کنند که فرزندشان دچار چه عوارض و مشکلاتی شده است تا بتوانند اثرات آن را در فرزندشان کاهش دهند.
اولین مشکلی که محتوای نامناسب برای فرزندمان ایجاد میکند ترس است. در کنار ترس، اضطرابی به وجود میآید که فرزندمان احساس ناامنی میکند. عموم دلایل ناامنی فرزندان به خود والدین بازمیگردد. برخی از ما با دیدن و شنیدن اخبار منفی و فیلمها و رفتارهای خشن، درد و رنج را احساس میکنیم اما اگر پیوسته در معرض این اطلاعات قرار بگیریم در اثر تکرار، نسبت به آن بیتفاوت میشویم و آن رفتار برایمان عادی میشود. گاهی این رفتارها در ضمیر ناخودآگاه فرد نهادینه میشود و ناخواسته فرزندانمان را در معرض این رفتارهای نهادینهشده قرار میدهیم.»
اختلالات ناشی از اخبار بد
این کارشناس ارشد مشاورۀ تحصیلی و شغلی نوجوانان در ادامه میگوید: «برخی از کودکان و نوجوانان به علت دریافت اطلاعات نامناسب، با گذر زمان دچار افسردگی و سپس اضطراب اجتماعی میشوند. این امر به خودی خود، انزوای اجتماعی را به همراه خواهد داشت. برخی از کودکان در پی دریافت چنین اطلاعاتی، دچار رفتارهای تهاجمی، اختلال استرس یا اختلال در خواب خواهند شد؛ مثلا شبها کابوس میبینند یا دچار شبادراری میشوند. این اختلالات ممکن است در برخی از کودکان مشاهده شود، ولی بعضی از کودکان این واکنشها را بروز نمیدهند و در دورۀ بزرگسالی دچار چالشهای جدی میشوند.»
رئوف میافزاید: «برخی از والدین نسبت به فرزندانشان بیتفاوتند و آنها را آزاد و رها میگذارند و عدهای دیگر، بیش از اندازه حساسند و فرزندانشان را از تجربههای گوناگون محروم میکنند. این در حالی است که والدین وظیفه دارند پیامدهای شنیدن یا تماشای اخبار نامناسب را با روشهای مهرآمیز آموزشی و تربیتی به فرزندانشان بیاموزند و با اطلاعات مناسب، الگو یا سبک رفتاری درست را به فرزندشان ارائه دهند تا بچهها بدانند در هر سن و سالی باید در معرض چه اطلاعاتی قرار بگیرند. این روندی است که والدین با ایجاد فهم اطلاعاتی و شعور سازنده در بچهها به وجود میآورند. در این شرایط اگر خانواده تلنگری به فرزندش وارد کند که «درگیر این اطلاعات نشو»، او هم آگاهانه با آنها همراه و همگام میشود.»
ضربات هولناک به فرزندان
رئوف میگوید: «برخی از بچهها وقتی در معرض اطلاعات نامناسب قرار میگیرند، نگرانیهایشان را بروز نمیدهند و درون خودشان میریزند. اگر پدر و مادرها تغییرات رفتاری بچهها را زیر نظر داشته باشند و بدانند چه رفتاری را در این شرایط در پیش بگیرند، میتوانند جلوی آسیبها و پیامدهای ناگوار این تغییرات را بگیرند؛ زیرا الگوی فرزندانشان هستند و باید به آنها اطمینان خاطر بدهند که مراقبشان هستند و در کنار آن، از طریق گفتگو به فرزندانشان کمک کنند تا بار احساسات و هیجانات منفی را کاهش دهند.
والدین باید توجه داشته باشند هر هیجان و قضاوتی که از خودشان بروز میدهند روی فرزندانشان اثرگذار است. آنها باید به شکل خصوصی، اطلاعات و اخبار را دنبال کنند و فرزندان را در معرض هیجانهای ناخوشایند قرار ندهند. اگر این شرایط را در نظر نگیرند، فرزندشان را گرفتار ضربههای روانی میکنند.»
سبک زندگی سالم
رئوف در ادامه میگوید: «اگر به فرزندانمان آموزشهای مناسب بدهیم، آنان درمییابند چگونه از خود محافظت کنند. اگر روابط پدر و مادر با فرزند، قاعدهمند شده باشد هر رفتاری از سوی آنها پیامی برای فرزند خواهد داشت. در این صورت، پدر و مادر با دیدن رفتارهایی چون ترس، خشونت و انزواجویی، رفتاری از خود نشان میدهند که فرزند نیز درمییابد پدر و مادر به شخصیت و رفتار او آگاهند و پی میبرد که باید در رفتار خود بازنگری کند و نباید با آن احساسات و هیجانات پیش برود. حتی گاهی اوست که به پدر و مادرش تلنگر میزند و گفتگوی سازندهای بینشان شکل میگیرد. در چنین شرایطی است که سبک زندگی منظمی به وجود میآید و اعضای خانواده نسبت به هم بیتفاوت و خونسرد نخواهند بود، زیرا والدین، فرزندانشان را در معرض آموزشهای مناسب قرار دادهاند.»
بچهها رفتارتان را میآموزند
این کارشناس ارشد مشاورۀ تحصیلی و شغلی نوجوانان تأکید میکند: «متأسفانه برخی خانوادهها بیتوجه به شرایط فرزندانشان، سریالها و فیلمهای خشن یا دارای صحنههای نامناسب را در جمع تماشا میکنند که این اتفاق اصلا مناسب نیست. هر کاری که ما انجام میدهیم، فرزندانمان میبینند و انجام میدهند. از این رو ما باید مراقب باشیم تا فرزندانمان در معرض چنین محتواهایی قرار نگیرند. هرچند نمیتوان برای همیشه بچهها را از این مسائل دور نگه داشت، اما باید با توجه به سن بچهها و بالغ شدن و پختگی جسم و روح و روانشان، آنها را در معرض اطلاعات قرار دهیم و سال به سال با رشد فرزندان و افزایش درک و فهمشان، آنان را با مسائل گوناگون آشنا کنیم تا در ساختاری رشد کنند که بدانند چه چیزی برایشان مناسب یا نامناسب است.»
رئوف میافزاید: «اگر بچهها پیوسته در معرض فیلمهای نامناسب قرار بگیرند، دچار اختلالاتی نظیر وسواسهای فکری، اضطراب اجتماعی، استرس و افسردگی میشوند. با دیدن پیوستۀ چنین صحنههایی، بسته به سن و پختگی بچهها در ذهنشان سؤال پیش میآید. بچههای تیزبین بیشتر در معرض بروز اختلالات هستند. اگر ما نتوانیم به چراهایشان پاسخ دهیم، ممکن است اختلالات را در ابتدا بروز ندهند، اما در ضمیر ناخودآگاهشان ثبت و ضبط میشود و در شرایط خاص، آنها را به سمت خشونت و ماجراجویی پیش می برد.»
وی در پایان بیان میکند: «هیچگاه فراموش نکنیم فرزندانمان از رفتارمان میآموزند، نه از گفتارمان. بچهها شبیه چیزی میشوند که ما هستیم و یک سرانجام خوب، نیازمند یک سرآغاز خوب است. پس از همان آغاز، روشی را برای تربیت فرزندمان انتخاب کنیم که او را از آسیبهای پیدا و پنهان، حفظ می کند.»