اقتصاد ۲۴ نوشت: «آخرین دادههای منتشر شده توسط اداره کل آمار عربستان سعودی نشان میدهد که نرخ تورم این کشور کمترین میزان از فوریه ۲۰۲۲ است که ۱.۶ درصد بود.»
این خبر میتواند تلنگری برای نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور باشد که چرا بین آمار تورم در ایران با عربستان فاصلهای کهکشانی دارد. به هرحال اقتصادِ سعودی هم به مانند اقتصاد در ایران بر پایه نفت و دلارهای نفتی است. آیا میتوان «ثبات سیاسی» را تفاوت اصلی و تأثیرگذار در فضای اقتصادی ایران و عربستان دانست؟
- در همین ارتباط: همسایه ایران در مهار تورم سربلند شد +عکس
بهمن آرمان، اقتصاددان در این زمینه اظهار کرد: اینکه دولت سعودی توانسته است نظم لازم را در مناسبات اقتصادی اش جاری و ساری کند، فقط به این دلیل است که عربستان سعی اش را به کار گرفته تا در رویارویی با نظام بین الملل منافع ملی خود را لحاظ کند که این رویکرد به آنها فرصت حضوری جدی و مهم در بازارهای تجاری جهان را داده است. این را نباید از یاد ببریم که هیچ اقتصادی به رشد و توسعه نمیرسد، اِلا اینکه نظام سیاسی آن کشور قرار را بر برقراری تعامل با کشورهای دیگر بگذارد.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه گفت: اساساً بسیاری از کشورهایی که عضوی از منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه اند، از منابع طبیعی و زیر زمینی گرانبهایی برخوردار هستند و به همین دلیل اگر در نظام تصمیم گیری قرار را بر منطق گرایی بگذارند، میتوانند به راحتی اهداف پیش بینی شده را محقق کنند، اما اگر به هر دلیلی مواردی را که هزینه سازی شان حتمی است، جدی بگیرند و به طور دائم در مناسبات جهانی ساز مخالف را کوک کنند، طبیعی است که نمیتوانند شکوفایی اقتصادی را تجربه کنند.
وی افزود: ایران این روزها بیشتر از هر مقطع و دوره دیگری درگیر فشار اقتصادی و بی نظمی در اقتصاد شده است. به طوری که بازار مسکن، بازار خودرو، بخش تولید، وضعیت اشتغال و به ویژه معیشت مردم کاملاً تحت تأثیر نوع نگاهی است که دستگاه سیاست خارجی در ایران به تداوم این نگاه اصرار دارد. در واقع مردم ایران تاوان رویارویی کشورشان با جهان را میدهند، آن هم در شرایطی که هیچ نشانهای از اراده و انگیزه برای تجدیدنظر در فضای دیپلماسی ما مشاهده نمیشود. این در شرایطی است که در همین چند سال گذشته تغییر نسبی رویکرد موجب شد قدمهای موثری برای ترمیم اقتصادی برداریم.
آرمان توضیح داد: دولت روحانی که در اوایل دهه ۹۰ روی کار آمد، از همان اولین روزها صدای تعامل ایران را به گوش جهانیان رساند و خب! به گواه آمار ثبت شده رسمی، آن روزها میزان مشخصی از ثبات اقتصادی و آرامش معیشتی به وجود آمد، اما در سال دوم دولت دوازدهم دونالد ترامپ زیر توافق هستهای زد تا اولین تأثیرش را اقتصاد ایران ببیند و گرانیها این بار با شدت و حدت بسیار بیشتری نسبت به قبل خودنمایی کنند. نکته تأسف آور چیزی جز این نیست که از ترک کاخ سفید توسط ترامپ قریب به سه سال میگذرد و در این مدت آنطور که لازم است، تلاشهایی برای بازگشت به توافق بزرگ هستهای صورت نگرفت.
این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: در واقع با شروع به کار دولت ابراهیم رئیسی گروهی سکان دار نظام تصمیم گیری شده اند که آشکارا و بدون هیچ واهمهای نه تنها هرگونه همنشینی و مذاکره با آمریکا و غرب را مذموم میدانند که اساساً این موضوع را با آنچه در ذهن و تفکرشان است، در تناقضی کامل و جدی میدانند که نتیجه چنین رویکردی تورم بالای ۴۰ درصدی است.
وی همچنین یادآور شد: البته در روزهای اخیر زمزمههایی از تغییر موضع دولتیها در قبال پیوستن به FATF شنیده میشود که به هر حال میتواند اتفاقی گره گشا باشد. اما آقایان باید پاسخ بدهند که تکلیف خسارتهای عظیم این چند سال چه میشود؟ ایران تقریباً نزدیک به یک دهه است که از مراوده بانکی در سطح بین الملل محروم است و از این محرومیت ضررهای غیرقابل جبرانی دیده است. به هرحال باید امیدوار بود، بالاخره ایران به FATF بپیوندد تا بلکه گوشهای از کاستیها برطرف شود.
بهمن آرمان در پایان گفت: نه ایران و نه هیچ کشور دیگری در نقشه جهان نمیتوانند هم ساز مخالف بزنند و هم توقع رسیدن به رشد و پیشرفت اقتصادی داشته باشند.