ایران نوشت: ما در شهرستان زندگی میکنیم اما او خواهرم را ربود و با خودش به تهران آورد. وقتی از او شکایت کردیم و حکم جلبش را گرفتیم با مادر من تماس گرفت و گفت میخواهم دخترتان را برگردانم. بعد از من خواست تا به ترمینال جنوب در تهران بروم و خواهرم را تحویل بگیرم. من همراه برادر و پسر داییام به آنجا رفتیم اما متوجه شدیم او قصد داشته طلاهای خواهرم را سرقت کند که با کمک مردم دستگیر شده بود.
وی ادامه داد: من و پسر داییام دست و پایش را با طناب بستیم و داخل خودرو انداختیم تا او را به کلانتری ببریم اما چون خیلی تقلا میکرد تا دستش را باز کند ناخواسته طناب دور گردنش افتاد و بعد هم خودش را از ماشین به بیرون انداخت و مرد.
به دنبال اعترافات متهم و اثبات اینکه مقتول برای خواهر وی مزاحمت ایجاد کرده و او را فریب داده بود، پرونده به دادگاه رفت.
در این میان پدر و مادر مقتول برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.
پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم در دادگاه گفت: من میخواستم او را گوشمالی بدهم به همین خاطر دست و پایش را بستم و یک کش دور گردنش انداختم. اما او با تقلا توانست خودش را از خودرو بیرون بیندازد که ما هم او را رها کردیم و به شهرستان برگشتیم. اما من هرگز فکر نمیکردم این موضوع موجب مرگش شود. من واقعاً قصد قتل نداشتم و مرگ او ناخواسته رخ داد.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند.