ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت:در ماجرای هفته گذشته شیراز که دختری با پریدن از طبقات بالایی یک مجتمع تجاری، نشان داد که دست از جان خود شسته است، نکات بسیاری وجود دارد که باید توسط جامعه شناسان و روانشناسان و مسئولان مورد بررسی قرار بگیرد.
اما من در این مجال کوتاه، فقط میخواهم هشداری به تصمیم گیران و مسئولان جامعه بدهم: آقایان! شاید در نگاه اول به نظر برسد آن که دست از جان شسته، به بن بست رسیده است، اما درواقع آنچه به بن بست رسیده، گفتمان میان حاکمیت و ملت است. مردم می بینند گوش شنوایی برای فریادهای اعتراض و انتقادشان وجود ندارد و اوضاع، روزبه روز بدتر هم میشود.
روزی نیست که مردم آن را با یک خبر بد ناشی از بی کفایتی و بی توجهی شما شروع نکنند. یک روز بیدار می شوند و خبر اخراج استادان زبده و متخصص دانشگاه و جایگزینی اعوان و انصار شما به جای آنها را می خوانند، روز بعد را با خبر مرگ یک یوز ایرانی دیگر آغاز می کنند، فرداروز، خبر خشک شدن فلان تالاب را می شنوند و پس فرداروز، خبر بازداشت فلان هنرمند یا روزنامه نگار را.
در این میان برخی روزها را نیز با خواندن خبر «مرگ خودخواسته» یک هنرمند یا یک کارگردان یا یک نوجوان یا حتی یک کودک آغاز میکنند. ملت ایران چه کرده که مستحق شنیدن این خبرها باشد؟
چند روز و چند ماه و چندسال است که صدای مردم را نشنیده اید؟ از محتوا و فرم اظهارنظرهایتان پیداست که اگر هم شنیده اید، درک نکردهاید! مثلا فلان مسئول، بی توجه به تورم، افزایش سرسام آور اجاره بها و هزینه های جاری زندگی، آلودگی آب و هوا و مشکلات دیگر در شهرهای بزرگ که باعث افزایش مهاجرت معکوس به روستاها و شهرهای کوچک میشود، با اعتماد به نفس عجیبی میگوید: «امکان بازگشت مردم به شهرها و روستاهایشان فراهم شده است!»
نه آقای مسئول محترم! آنچه شما فراهم کرده اید همان تورم و رکود اقتصادی و آلودگی آب و هوا و ترافیک و سایر مشکلات است، نه امکانات رفاهی در شهرها و روستاهای کوچک به منظور ترغیب مردم برای سکونت در آنها!
آیا بهمان مسئول که خودش کفش آمریکایی میپوشد و به مردم میگوید خودروی پژو 206 فرقی با لندکروز ندارد، از درد مردم چیزی میداند؟ چرا فرزندان کسانی که در مجلس می نشینند و برای جوانان مملکت تصمیم می گیرند، باید در خارج از کشور تحصیل کنند؟ چرا خودشان برای درمان بیماریهایشان به اروپا و آمریکا می روند و به پیرمردی که از درد می نالد میگویند «اگر پول فیزیوتراپی نداری، خودت بمال»؟
ما و شما دیگر زبان هم را نمی فهمیم. شاید برای مدتی، بعضی از مردم به جای حرف زدن، تصمیم بگیرند با یک روش دیگر، نقطه پایانی بر مشکلاتشان بگذارند اما روزی هم می رسد که به این نتیجه می رسند نقطه پایان همه مشکلات، خانه نشین کردن امثال شما و جایگزین کردن مسئولان کارآمد و کارشناس است و به هر قیمتی، هزینه این کار را خواهند پرداخت.