ماریو بارگاس یوسا، نویسنده برجسته و برنده نوبل ادبیات پرویی که یکی از چهرههای برجسته ادبیات اسپانیاییزبان محسوب میشود، روز یکشنبه در ۸۹ سالگی درگذشت. در حالی که جهان به میراث عظیم ادبی او میاندیشد، شایسته است به رابطه گاه پرتنش و عمیقاً شخصی او با سینما نیز توجه شود. بارگاس
بارگاس یوسا که تخیلش با تصاویر لرزان فیلمهای بعدازظهر در لیما شکل گرفت، در تمام عمر خود عاشق سینما باقی ماند، حتی زمانی که توانایی این رسانه در به تصویر کشیدن پیچیدگی ادبیات را زیر سؤال میبرد.
به گزارش تروپیکال سینما، رابطه آثار بارگاس یوسا با سینما به طور جدی از سال ۱۹۷۳ آغاز شد، زمانی که کارگردان مکزیکی، خورخه فونس، رمان کوتاه «تولهها» را به فیلمی سینمایی تبدیل کرد. این فیلم که بر اساس رمان سال ۱۹۶۷ بارگاس یوسا ساخته شده بود، با بازی خوزه آلونسو، هلنا روخو و کارمن مونتخو، داستان پسر جوانی به نام کوئیار را روایت میکند که زندگیاش با حادثهای خشونتآمیز در مدرسه برای همیشه تغییر میکند. در حالی که دوستانش بزرگ میشوند، روابط شکل میدهند و تشکیل خانواده میدهند، کوئیار با انزوا و احساس فزاینده تفاوت دستوپنجه نرم میکند. رابطه عاشقانه کوتاهی با مدل جوانی به نام تِره به پس زدن ختم میشود و او را به سوی پایانی تراژیک سوق میدهد. این فیلم در مکزیک بسیار موفق بود و ۲۰ هفته در سینماها نمایش داده شد.
در سال ۱۹۷۶، بارگاس یوسا فیلمنامه مستند «ادیسه آند» را نوشت که توسط کارگردان اهل شیلی، آلوارو کوواسویچ، ساخته شد. این مستند داستان واقعی و تکاندهنده تیم راگبی اروگوئهای را روایت میکند که هواپیمایشان در اکتبر ۱۹۷۲ در کوههای آند سقوط کرد و بازماندگان آن ۷۲ روز برای بقا مبارزه کردند.
در همان سال، بارگاس یوسا فیلمنامهای را اقتباس کرد و با همکاری خوزه ماریا گوتیرس سانتوس فیلم «پانتالئون» را بر اساس رمان خود در سال ۱۹۷۳ با عنوان «کاپیتان پانتوخا و خدمات ویژه» کارگردانی کرد. داستان درباره یک افسر منظم و مؤثر ارتش پرو، کاپیتان پانتوخا، است که مأمور ایجاد سرویسی ویژه برای تأمین خدمات جنسی به سربازانی میشود که در پایگاههای دورافتاده جنگل مستقرند. فیلم با بازی خوزه ساکریستان، پانچو کوردووا، کاتی خورادو و روزا کارمینا ساخته شد.
در سال ۱۹۸۵، کارگردان پرویی، فرانسیسکو خ. لومباردی، رمان آغازین و تأثیرگذار بارگاس یوسا «شهر و سگها» را به فیلمی سینمایی تبدیل کرد. این رمان که نخستین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و در زبان انگلیسی با عنوان «عصر قهرمان» شناخته میشود، نقدی تند به اقتدارگرایی است و در محیط سخت و خشن یک آکادمی نظامی در لیما رخ میدهد. اقتباس سینمایی لومباردی فضای سرکوبگرانه و پیچیدگی روانی داستان را به خوبی به تصویر میکشد، بهویژه با تمرکز بر گروهی از دانشآموزان به نام «حلقه»، که به قاچاق سیگار، الکل، پورنوگرافی و سرقت پاسخهای امتحانات دست میزنند و نظم سختگیرانه آکادمی را به چالش میکشند.
دو سال بعد، در ۱۹۸۷، کارگردان شیلیایی سباستیان آلارکون، این رمان را در فیلمی به نام «یاگوار» برای مخاطب شوروی بازآفرینی کرد. این اقتباس با بازی سرگئی وکسلر، آرتیوم کامینسکی، عادل الخداد و سرگئی گازاروف، نقد نظامیگری رمان بارگاس یوسا را در زمینه شیلی دوران پینوشه جای داد و برداشتی سیاسی از مضامین بارگاس یوسا از منظر جنگ سرد ارائه کرد.
در سال ۱۹۹۰، جنبه کمدی و فراداستانیتر بارگاس یوسا در فیلم «فردا را تنظیم کن...» بروز یافت، اقتباسی هالیوودی از رمان سال ۱۹۷۷ او «عمه جولیا و فیلمنامهنویس». این فیلم به کارگردانی جان امییل و با بازی کیانو ریوز، باربارا هرشی و پیتر فالک، داستان را از لیما در دهه ۱۹۵۰ به نیواورلئان سال ۱۹۵۱ منتقل میکند. ماجرا درباره دانشجوی جوان حقوقی است که در ایستگاه رادیویی محلی کار میکند و عاشق عمه آزاداندیش خود، جولیا میشود. با ورود پدرو، فیلمنامهنویسی پرشور و مبالغهگر، به ایستگاه ماجرا پیچیده میشود، زیرا او شروع به گنجاندن این داستان عاشقانه در نمایشهای رادیویی خود میکند و مرز میان واقعیت و داستان را محو میسازد.
در سال ۱۹۹۹، لومباردی بار دیگر به آثار بارگاس یوسا بازگشت و اقتباسی دوم از «کاپیتان پانتوخا و خدمات ویژه» ساخت، این بار با بازی سالوادور دل سولار، آنجی سپدا و مونیکا سانچز. این فیلم با موفقیت جهانی چشمگیری روبهرو شد و برای لحن طنزآمیز، بازیهای قوی و وفاداری در عین سینمایی بودنش در ارائه نقد تیز بارگاس یوسا بر ریاکاری نهادهای نظامی تحسین شد.
رمان بارگاس یوسا در سال ۲۰۰۰ با عنوان «سور بز» در سال ۲۰۰۵ توسط لوئیس بارگاس یوسا، پسرعموی نویسنده، به سینما آمد. این فیلم که در جمهوری دومینیکن میگذرد، با حضور بازیگرانی چون توماس میلیان، ایزابل روسلینی، پل فریمن، خوآن دیهگو بوتو و آیلیین اتکینز، داستان اورانیا کابرال را دنبال میکند که پس از سالها به سانتو دومینگو بازمیگردد و با گذشته تاریک خانوادهاش و ارتباط آنها با دیکتاتور رافائل تروخیو و حوادث منتهی به ترور او روبهرو میشود.
در سال ۲۰۲۳، رمان بارگاس یوسا در سال ۲۰۱۰ با عنوان «دختر بد» توسط سرویس پخش ViX متعلق به TelevisaUnivision به مجموعهای تلویزیونی تبدیل شد. این سریال به کارگردانی پاول وازکز و آلخاندرو باثانو، داستان زنی نافرمان و ماجراجو و عشق نوجوانیاش، ریکاردو، مردی گرفتار در روزمرگی یکنواخت، را روایت میکند.
در نهایت در سال ۲۰۲۴، لوئیس یوسا فیلم «تتوهایی در حافظ» را بر اساس فیلمنامهای از ماریو بارگاس یوسا کارگردانی کرد. این اثر که اقتباسی از کتاب خاطرات لوخیو گاویلان سانچز، با عنوان «خاطرات یک سرباز گمنام» است، داستان کودک-سربازی سابق و چریک را روایت میکند که در جستوجوی رستگاری، راهب فرانسیسکن میشود.
علاوه بر اقتباسهای سینمایی از آثارش، بارگاس یوسا ریاست هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم سن سباستین را نیز بر عهده داشته است.