روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات| بنفشه از خاک سر برمیآورد. درختان جوانه زده و شکوفهباران شدهاند. مرغان مهاجر بر فراز مرغزارها به پرواز درمیآیند. پرستوهای عاشق به آشیانههایشان برمیگردند و بلبل و قناری نغمهسرایی از سر میگیرند. نوروز به پشت دروازههای شهر رسیده است.
مردان و زنان کرد با رخت و لباسی تازه گرداگرد آتشی فروزان به رقص و پایکوبی میپردازند. جوانان و مردان عرب به دشت و کوه و صحرا و سبزهزارها میروند تا آمدن نوروز را نظارهگر باشند.
نوروز، بزرگترین و درخشانترین جشن ایرانیان است که دامنه شهرت آن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را پشت سر گذاشته و جهانیان را مبهوت خود کرده است اما در دورههایی از تاریخ، نوروز در خاستگاه سرزمینی خود، غریب واقع شده و مورد بیمهری قرار میگیرد؛ چنانچه اکنون در افغانستان، دیگر در تقویم رسمی کشور جایی ندارد.
فرشی از گل سرخ
محمد ازگانی، هنرمند خوشنویس از اهالی افغانستان میگوید: در شهرهای بزرگ افغانستان مثل کابل، هرات، غزنی و بهخصوص مزارشریف به خاطر مقبره حضرت علی(ع) که اعتقاد دارند حضرت در آنجا مدفون است، جشن نوروز با شکوه خاصی برگزار میشود.
مزارشریف در روزهای اول سال به دشتی میماند که فرشی از گل سرخ همه جای آن را پوشانده است. اول فروردین که به روز دهقان معروف است عَلَم «جهنده بالا» (ژندهسخی) با حضور مقامات رسمی کشور و مهمانانی از کشورهای تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان و... به اهتزاز در میآید و جشنهای چهلروزه نوروز آغاز میشود.
آقای ازگانی میافزاید: مردم افغانستان از چهار قوم اصلی ازبک، تاجیک، پشتون و هزارهها تشکیل میشوند. ازبکها، تاجیکها و هزارهها نوروز را با شکوه تمام جشن میگیرند اما پشتونها در جنوب افغانستان بهخصوص در روستاها به نوروز اهمیت چندانی نمیدهند.
قریب به ۳۰۰ سال است که پشتونها حاکم مطلق افغانستان هستند. در ۱۵۰ سال اخیر تلاش شد تا از ارزش زبان فارسی کاسته و پشتون به عنوان زبان رسمی کشور مطرح شود اما نوروز همچنان برگزار میشد و در تقویم رسمی کشور ایام نوروز، جزو تعطیلات رسمی کشور بود.
متأسفانه در دوره تسلط طالبان بر کشور، در یک دوره پنجساله و دوره سهساله اخیر، نام نوروز و تعطیلات آن از تقویم رسمی کشور حذف شده است اما مردم با تمام سختگیریها نوروز را گرامی میدارند. پوشیدن لباسهای سنتی در طرحها و رنگهای متنوع یکی از سنتهای نوروز به شمار میآید.
نوروز، تاروپود فرش ایران زمین
دکتر محمد علی دادخواه، پژوهشگر و نویسنده میگوید: دیرینهکاوان و پیشینه پردازان بر این باورند که کهنترین دستبافت بشری، فرش پاریزیک است که در زمان هخامنشیان در ایران بافته شده است. این فرش که نقشهایی از تختجمشید و آهوی ایران دارد، اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ روسیه نگهداری میشود.
برای بافتن یک فرش باید ابزار و اندیشههای فراوانی با هم هماهنگ شوند تا طرح و نقشه و متن و حاشیه و ریشه و رنگ به خوبی بر تاروپود نقش بندد. این بافته ایران باستان ما را آگاه میکند که نیاکان ما نوروز را چون تاروپود این سرزمین کهن دانستهاند و آمیزهای از اقوام ترک، ترکمن، فارس، کرد، تات، بلوچ و عرب دست در دست هم گلبتههای زیبای ایران زمین را رج بهرج بر تاروپود فرش نوروز به وجود آوردهاند.
اینان همگی فرزندان ایران هستند و ایران خود در نوروز پای به هستی گذارده، پس هویت، شناسه ملی، وحدت سرزمینی، تمامیت ارضی و یکپارچگی این آب و خاک در گرو این آیین و آداب است.
در بررسی دیگر آیینها نمیتوان همتایی برای نوروز پیدا کرد که دلپذیرترین پیام انسانی و آسمانی را در خوانشی معنوی ندا دهد، به همراه این پیرایش درونی به آرایش بیرونی روی کند و رامش و سرگرمی را برای آدمی فراهم آورد.
بازی تخممرغ جنگی
سیمین خانم از اهالی مازندران میگوید: از ۲۰ روز مانده به عید، تخمهای غاز و مرغ برای سفره نوروز ذخیره میشود.
ساعاتی قبل از سال تحویل، تخممرغها پخته میشوند. در دیگ بزرگ در حال جوشیدن، گلبرگهای گیاه خودروی «تیتی کاک» اضافه میکنند تا تخممرغها به رنگ بسیار زیبای زعفرانی
درآیند.
یکی از تزئینات سفره نوروز که در اتاق مهمان پهن میشود ظرف بزرگی پر از تخممرغهای رنگی است. مهمانان نوروزی با چای، شیرینی، آجیل و میوه پذیرایی میشوند. در پایان پذیرایی، خانم خانه یا یکی از دختر خانمها به همه مهمانان از بزرگ تا کوچک تخممرغ تعارف میکند و هر کس باید یک تخممرغ و یک تخم غاز بردارد؛ چون شگون دارد. علاوه بر تخممرغ شکلات هم تعارف میشود که باید آن را هم بردارند.
در روزهای اول چون اغلب مهمانان اقوام نزدیک هستند، در همان پای سفره بزرگترها برای شادی بیشتر، بازی تخممرغ جنگی میکنند.
پسرهای جوان که در مقابل بزرگترها شرم حضور دارند به اتاق دیگری میروند و بازی میکنند. هر کس بتواند تخممرغهای بیشتری بشکند برنده است.
از آنجا که بازی تخممرغ جنگی همراه با جرزدن و شیطنت است، سروصداهای شادمانه فضای خانهها را پر میکند.
پسرهای جوان در راه رسیدن به خانه یا عیددیدنی از خانهای دیگر، از تخممرغهای به دست آمده بازی تخممرغ جنگی میکنند. از این رو در کوچهها و خیابانها هم شاهد سروصداهای شادمانه بازدیدکنندگان نوروزی هستید.
تحویل سال در مازندران
مریم خانم از اهالی مازندران میگوید: مازندرانیها به قدم اولین کسی که بعد از آمدن سال نو به خانهشان میآید خیلی اعتقاد دارند. برای آن که حوادث خوب و بد سال جدید به پای کسی نوشته نشود، پس از تحویل سال یکی از اهالی خانه که به خوشقدم بودن شهرت دارد یا کوچکترین بچه خانواده به پشت در حیاط خانه میرود و در میزند. اهالی خانه میپرسند که هستی!
ـ منم !
ـ از کجا میآیی؟
ـ از عروسی.
ـ چه آوردهای؟
ـ تندرستی.
به این ترتیب میگویند فلانی امسال، سال ما را تحویل کرد.
شالاندازی در شب سال نو
منوچهر فرجزاده، نویسنده و پژوهشگر اهل اردبیل میگوید: در اردبیل و روستاهای آن، مراسمی به نام «شالاندازی» یا آویختن شال از روزنه بام خانهها (باجا) برگزار میشد.
نوجوانان و جوانان به پشتبام خانه فامیل، آشنایان، دوستان و همسایهها میرفتند و شال خود را که معمولا پارچهای دراز بود از روزنه بامها به درون منازل آویزان میکردند، آنگاه با چند سرفه، صاحبخانه را متوجه ورودشان میساختند.
اهالی خانه که منتظر بودند، به محض مشاهده شال، تخممرغ رنگ کرده، تنقلاتی مانند انجیر خشک، سنجد، کشمش قورقا (گندم بوداده) گردو و جوراب پشمی به گوشه شال میبستند. با اشارهای که شال را تکان میداد، فرد متوجه بسته شدن هدیه میشد و آن را بالا میکشید.
مراسم شالاندازی به جز شب سال نو در شب چهارشنبهسوری هم انجام میشود اما اهمیت ویژه این شب آن است که شالاندازان بیشتر از هر هدیهای دوست دارند تخممرغهای رنگکرده در گوشه شالشان بسته شود تا هر هدیه دیگری. چون یکی از بازیهای موردعلاقه جوانان و نوجوانان در ایام نوروز، بازی تخممرغهای جنگجو است.
به استقبال سال نو
خسروا روزت همه نوروز باد
وز طرب شبهای عمرت روز باد
با دلی شاد و پر امید در کنار سفره هفتسین به استقبال سال نو میرویم و هفت پند کوروش بزرگ را به خود و عزیزانمان یادآور میشویم: متنفر مباش، عصبانی مشو، شاد زندگی کن، کمتوقع باش، همیشه لبخند بزن، زیاد ببخش، یک دوست خوب داشته باش! و دعا میکنیم: خداوندا! نمیدانم چه تقدیری مرا فرمودهای اما برای مردمان خوب این وادی عطا فرما هزار امید، هزار و چهارصد و چهار آگاهی.