سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۱
نظرات: ۰
۰
-
امیررضا واعظ آشتیانی

امیررضا واعظ آشتیانی با انتقاد شدید از روند برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال گفت نگران است کشورهایی مثل تاجیکستان و اندونزی از فوتبال ایران سبقت بگیرند و ما منزوی شویم.

اعتماد نوشت: انتخاب مجدد مهدی تاج به عنوان رییس فدراسیون فوتبال ایران، با کسب ۷۲ رای در مقابل ۱۰ رای رقیبش، یک پیروزی قاطع به نظر می‌رسد.

اما این انتخاب در شرایطی که فوتبال ایران با چالش‌های متعددی ازجمله مشکلات مالی، زیرساختی و مدیریتی روبه‌رو است، می‌تواند جای تأمل داشته باشد. آیا این اکثریت قاطع، نشانه اجماع واقعی در بین اهالی فوتبال است یا صرفا بازتابی از مهندسی انتخاباتی و نبود گزینه‌های جدی‌تر؟ باتوجه به سابقه مدیریتی تاج و انتقاداتی که در دوره‌های پیشین به عملکرد او وارد بود، این انتخاب مجدد می‌تواند نگرانی‌ها را در خصوص تکرار اشتباهات گذشته و تعمیق مشکلات موجود افزایش بدهد. به نظر می‌رسد فوتبال ایران نیازمند تغییرات اساسی و رویکردهای نوینی برای برون‌رفت از بحران‌ها است و مشخص نیست که آیا انتخاب مجدد چهره‌های تکراری، این تحول را به همراه خواهد آورد یا خیر. اما منتقدان امیدی به تغییر وضعیت فعلی ندارند! در سال‌های ریاست مهدی تاج در فدراسیون فوتبال، این رشته پرطرفدار با سرعت زیادی روند نزولی گرفت و هواداران فوتبال به نوعی از فوتبال که محدود سرگرمی میلیون‌ها جوان است، دلزده شدند تا سوءمدیریت‌ها دافعه داشته باشد. در واقع قدرت جذبی با این سیستم فوتبالی دیده نمی‌شود. با امیررضا واعظ‌آشتیانی یکی از مدیران باسابقه ورزشی درخصوص این انتخابات گفت‌وگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

‌ از نظر شما چقدر این انتخابات عادلانه و شفاف برگزار شد؟

شفافیتش این بود که رقبا را کنار گذاشتند و ضمن اینکه بین بد و بدتر انتخابات گذاشتند یعنی انتخاب بین کسانی که امتحانات خود را پس داده بودند و آنهایی که امتحان شده بودند و این نشان‌دهنده شفافیت انتخابات است! اصلا عدالتی برای انجام کار منصفانه نبود. در واقع اراده‌ای برای این ‌موضوع وجود نداشت‌.

‌ تاج با اختلاف زیاد رییس فدراسیون شد. فکر می‌کنید اعضای‌ مجمع بر چه اساسی رای می‌دهند؟

برای این مجمع باید تاسف خورد. فکر می‌کردم بین آنها افراد خردمندی وجود دارند اما دیدیم که این‌طور نشد و مجمع هم مثل رییس خودشان است!

‌ هوشنگ نصیرزاده در مصاحبه‌ای گفته لابی در انتخابات طبیعی است. آیا شما موافق لابیگری نبودید؟

این حرف درست است. لابی در همه حوزه‌ها وجود دارد، از سیاست تا همه جا وجود دارد اما اقدامات غیر قانونی خوب نیست. هر کسی توانایی توجیه کسانی که رای می‌دهند را دارد و نشان بدهد که اگر انتخاب بشود می‌تواند کارهای مثبت انجام دهد، می‌رود لابی می‌کند و این بد نیست اما اقدامات غیر قانونی فرق دارد. مهندسی قابل قبول نیست و بحث ما درباره مهندسی کردن است. فقط می‌توانم بگویم برای این مجمع متاسفم و نکته دیگر اینکه درباره این فوتبال نباید صحبت کرد یعنی کسانی که نقد داشتند درباره نقد به فوتبال پرهیز کنند، چراکه گوش شنوایی وجود ندارد و نه اراده‌ای برای اصلاح است پس نقد کردن یعنی وقت تلف کردن در حوزه فوتبال‌.

از نظر شما نامزدی عابدینی مهندسی شده بود اما در مناظره‌ها و مصاحبه‌ها این‌طور به نظر نمی‌رسید!

ورود هر دو مهندسی شده بود. اعتقادی ندارم که این دو به ‌طور مجزا ورود کرده بودند. نه! کسی که مشاور رییس فدراسیون بود برای ورود او به انتخابات قطعا هماهنگی انجام شده بود و انتقاداتی که مطرح ‌شد در این چند سال مطرح بود و چیز تازه‌ای نبود و همان حرف‌ها را تکرار کردند تا بگویند این صحبت‌هایی که تکراری می‌شود اثری ندارد و نباید زیاد وقت تلف کنید و آنچه که باید انجام می‌شد، انجام شد.

‌ فکر می‌کنید نتیجه شکایت دو کاندیدای ردصلاحیت شده نتیجه‌ای هم دارد؟

اگر قرار بود به این شکایات جواب بدهند تا حالا جواب می‌دادند که نشان می‌دهد هماهنگی لازم انجام شده است. همان‌طور که شکایت بنده از رییس وقت کمیته انتخابات انجام گرفت به کمیته اخلاق و تا الان بعد از دو سال پاسخی داده نشده. این هم مثل همان و تفاوتی ‌ندارد و در کنار همان قرار می‌گیرد!

‌ تاج از چه تجربیات گذشته‌اش می‌تواند درس بگیرد برای آینده کاری‌اش در فدراسیون‌ فوتبال؟

هیچ اتفاق جدیدی رخ نمی‌دهد و اطمینان داشته باشیدکه شرایط بدتر می‌شود و بهتر نمی‌شود. کما اینکه در دوران ریاست تاج در گذشته تاکنون هیچ اتفاق مثبتی نبوده و دو سال پیش هم که انتخاب شد باز هم گفتم اتفاق مثبتی رخ نمی‌دهد و دیدید که این‌طور هم شد. ایشان با همین فضای محدودی که دارد همین مسیر را طی می‌کند!

به عنوان یک مدیر باسابقه ورزشی فکر می‌کنید مهم‌ترین مشکلات فوتبال ما چیست؟

مهم‌ترین و اصلی‌ترین مشکل در حوزه فوتبال که البته در حوزه‌های دیگر داریم نازل شدن سطح مدیریتی و سوءمدیریت و ناتوانی در اجرا است. نه هدف و نه برنامه دارند و نه افراد کارآمدی که احیانا اگر برنامه و هدفی داشتند، بتوانند جلو ببرند. وقتی هدف ندارند آب در هاون می‌کوبند. اگر هدف و برنامه دارند و کار را جلو نمی‌برند یعنی سوءمدیریت دارند. سوءمدیریت و نبود افراد کارآمد باعث شده شرایط این‌طور باشد. اگر در یک رشته ‌موفق می‌شوند چون هم‌ هدف دارند و هم برنامه و هم افراد کارآمد دارند و به آنها کمک می‌کنند تا برنامه‌ها را جلو ببرند. برنامه‌ها را مقطع به مقطع پیش می‌برند تا ببینند چقدر از برنامه عقب هستند و چقدر درست پیش رفتند. پس نشان می‌دهد فوتبال ما باری به هر جهت است و همین شرایط را می‌بینید که یک مسابقه لیگ را نمی‌بینیم که بدون حرف و حدیث برگزار شود. چند سال پیش درباره VAR حرف می‌زدم می‌گفتند این دستاویز شده برای عده‌ای، چراکه VAR هم بیاید باز هم بهانه دیگری برای آن می‌آورند و الان هم دارید می‌بینید مسابقاتی که برگزار می‌شود بازیکنان و مربیان صحبت می‌کنند که VAR این پنالتی یا خطا را ندید. خب بودن یا نبودن VAR حرف و حدیث است که از یک مدیریت ضعیف و ناتوان است که کار به اینجاها می‌کشد و این مسائل را در کنار هم قرار می‌دهد تا این ناتوانی را رقم بزند و شما مطمئن باشید هیچ‌ اتفاق مثبتی را شاهد نخواهید بود!

‌ پیش‌بینی شما از چالش‌های فوتبال ما و شخص تاج در چهار سال آینده چیست؟

این نوع مدیریت که برگرفته از ناکارآمدی است. من نگران این هستم که فوتبال ما روزی به سرنوشت فوتبال کویت یا میانمار و خیلی از فدراسیون فوتبال‌هایی که روزی فوتبال‌شان سرآمد فوتبال آسیا بود اما امروز خبری از آنها نیست، دچار شود. احساس می‌کنم هیچ بعید نیست که به آن روزی برسیم ‌که کویت و برمه دچارش شدند و در انزوا هستند و کشورهایی مثل تاجیکستان و اندونزی و ویتنام و برخی کشورهای ‌خلیج‌فارس در حال رشد هستند و ما به جای رشد سیاست پسرفت را به دلیل ناتوانی افراد و استراتژی‌هایی که باید تعدیل می‌کردند و نکردند، شاهد باشیم.

‌ صحبت پایانی؟

پیشنهادم این است که منتقدان دستور کار را دیگر در انتقاد نگذارند، چراکه انتقاد آنها هیچ تاثیری ندارد و هیچ اهتمام و اراده‌ای برای اصلاح فوتبال کشور وجود ندارد، لذا فقط باید تماشاگر بود. این همه صحبت شده و هیچ مسوولی به این انتقادات توجه نکرده و با فیفاهراسی خودشان را کنار کشیدند حتی حرف وزیر ورزش هم به جایی نرسید به دلیل اینکه‌ نتوانست از قدرت نظارتی‌اش خوب استفاده کند و عدم استفاده به موقع در زمان مناسب باعث شد فدراسیون فوتبال یک نه بزرگ‌ به وزیر ورزش بگوید و اینها نشان می‌دهد که سازمان‌های غیررسمی‌ برنامه‌های‌شان را خوب جلو می‌برند و درست جلو می‌برند تا منجر به آنچه‌که دل‌شان می‌خواهد شود. سازمان‌های رسمی هم از ترس فیفاهراسی می‌نشینند و تماشا می‌کنند تا این فدراسیون هر مدلی که می‌خواهد جلو برود و بعد از این چهار سال هم تازه آقایان مهره‌چینی بعد از چهار سال خودشان را می‌کنند و اینجا تمام مشکل و مصیبت است که بعد از چهار سال مهره‌چینی‌ها ادامه پیدا می‌کند و پدرخوانده‌ها قوام‌شان بیشتر می‌شود و می‌روند به سمت اینکه یک سلطه‌ای بر این رشته ورزشی داشته باشند و از ورود افراد کارآمد، مدیر و مدبر جلوگیری کنند.

برچسب‌ها

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی