چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۲
نظرات: ۰
۰
-
ترامپ برای روس‌ها چه خوابی دید؟

ترامپ بر این باور است که باید سیاست‌های خصمانه علیه مسکو را پایان داد. او بر این باور است که روابط تیره و خصمانه با روسیه نمی‌تواند به نفع منافع آمریکا باشد و تنها باعث تضعیف موقعیت ایالات‌متحده در عرصه جهانی می‌شود.

سعید محمدی کاوند: در دنیای امروز، سیاست‌های خارجی به‌ویژه در مقاطع سرنوشت‌ساز مانند روابط آمریکا با روسیه، تأثیرات عمیقی بر امنیت و ثبات جهانی دارند. دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، یکی از دوره‌های پرتنش و درعین‌حال مملو از تحولات قابل‌توجه در سیاست خارجی این کشور به شمار می‌آید. رویکرد ترامپ در قبال روسیه و به‌ویژه بحران اوکراین، نقطه عطفی در سیاست‌های آمریکا محسوب می‌شود که نه‌تنها منافع ملی آمریکا، بلکه نظم جهانی را به چالش می‌کشد.

یکی از ویژگی‌های بارز آقایِ خاصِ آمریکا، تمایل به ایجاد تغییرات بنیادین در سیاست‌های آمریکا در برابر روسیه بود. در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش، او در بسیاری از موارد در تلاش بود تا روابط خود را با مسکو بهبود بخشد. درعین‌حال، مخالفت‌های گسترده‌ای از سوی نهادهای دولتی، کنگره، رسانه‌ها و هم‌پیمانان اروپایی در برابر این سیاست‌ها وجود داشت. این فشارها ناشی از نگرانی‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی بود که اغلب در پشت تریبون‌ها مطرح می‌شد. ترامپ با وجود این مخالفت‌ها، همچنان بر این باور بود که همکاری با روسیه می‌تواند به منافع آمریکا کمک کند و در زمینه‌هایی مانند کنترل تسلیحات هسته‌ای و مسائل جهانی مانند بحران سوریه، می‌توان به‌طور مشترک به راه‌حل‌هایی دست‌یافت.

بااین‌حال، سیاست‌های ترامپ در قبال روسیه با چالش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو شد. اتهامات جدی مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و بحران‌های متعاقب آن، ازجمله ایجاد تنش‌های بیشتر میان واشنگتن و مسکو شد. این بحران‌ها درنهایت منجر به تحریم‌های بیشتر علیه روسیه شد که در بسیاری از مواقع تأثیرات اقتصادی و سیاسی منفی در روابط بین‌المللی آمریکا داشت. ولی ترامپ همچنان از رویکردی متفاوت دفاع کرد و همواره بر این تأکید داشت که تشدید تنش‌ها نه‌تنها به نفع آمریکا نخواهد بود، بلکه باعث تقویت بدبینی‌ها و تشدید بحران‌ها در سطح جهانی می‌شود.

با آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، به نظر می‌رسد که او قصد دارد در سیاست‌های خود در قبال روسیه تغییرات عمده‌ای ایجاد کند. ترامپ که به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی و امنیتی به دنبال تقویت موقعیت آمریکا در عرصه جهانی بود، در مرحله جدید از روابط با روسیه، به نظر می‌رسد بر این تأکید دارد که باید سیاست‌های خصمانه علیه مسکو را پایان داد. او بر این باور است که روابط تیره و خصمانه با روسیه نمی‌تواند به نفع منافع آمریکا باشد و تنها باعث تضعیف موقعیت ایالات‌متحده در عرصه جهانی می‌شود.

درواقع، ترامپ به دنبال ایجاد فضایی است که در آن منافع ملی آمریکا در کنار ثبات جهانی، از طریق دیپلماسی و مذاکره تأمین شود. جی دی ونس معاون ترامپ نیز در کنفرانس امنیتی مونیخ بر بحران‌های درونی اروپا و ضعف نخبگان سیاسی این قاره تأکید کرد. وی از تهدیدات خارجی همچون چین و روسیه فاصله گرفته و بیشتر به چالش‌های داخلی اروپا پرداخته و بر لزوم بازگشت به ارزش‌های دموکراتیک و توجه به خواسته‌های مردم در فرآیندهای سیاسی تأکید نمود.

وزیر دفاع ترامپ، پیت هگست در کنفرانس امنیتی مونیخ، بیان داشت که هدف بازپس‌گیری سرزمین‌هایی که اکنون در اشغال نیروهای روسیه است (مانند کریمه و بخش‌هایی از شرق اوکراین) یک هدف غیرواقعی و توهمی است. همچنین تأکید کرد که ایالات متحده از درخواست اوکراین برای پیوستن به ناتو حمایت نخواهد کرد. این سخنان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست‌های ایالات متحده در قبال اوکراین و ناتو به شمار می آید.

با ابن حال یکی از ارکان مهم رویکرد جدید ترامپ، تأکید بر لزوم پایان دادن به جنگ اوکراین و کاهش تنش‌ها در منطقه است. او به‌طور مشخص اعلام کرده است که در صورت بازگشت به قدرت، یکی از اولویت‌های اصلی او تلاش برای حل بحران اوکراین خواهد بود. ترامپ به‌طور مداوم بر این نکته تأکید کرده که این جنگ هزینه‌های سنگینی را به مردم ایالات‌متحده و اروپا تحمیل کرده است و ازنظر او، ادامه این درگیری تنها وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. او همچنین با صراحت اعلام کرده است که نمی‌خواهد آمریکا در جنگ اوکراین دخالت کند و از ارسال تسلیحات بیشتر به کی‌یف انتقاد کرده است. به گفته ترامپ، آمریکا باید به‌جای حمایت‌های نظامی بی‌پایان از اوکراین، به دنبال راه‌حل‌های دیپلماتیک برای پایان دادن به این بحران باشد.

این تغییر رویکرد در سیاست‌های ترامپ نسبت به جنگ اوکراین و روابط با روسیه، در مقایسه باسیاست‌های دولت جو بایدن، تحولی عمده به شمار می‌آید. بایدن به‌ویژه پس از شروع جنگ اوکراین، به‌شدت از کی‌یف حمایت کرده است و کمک‌های مالی و نظامی گسترده‌ای را به آن کشور ارسال کرده است. همچنین، دولت بایدن تحریم‌های گسترده‌ای علیه روسیه وضع کرده و تلاش کرده است تا جبهه‌ای جهانی علیه مسکو شکل دهد. این در حالی است که ترامپ بر این باور است که ادامه حمایت‌های آمریکا از اوکراین نه‌تنها کمکی به حل بحران نمی‌کند، بلکه می‌تواند مشکلات را پیچیده‌تر کرده و بحران را تشدید کند.

در این زمینه، ترامپ به‌ویژه تأکید کرده است که ناتو نباید به‌عنوان اولویت اصلی امنیت جهانی در نظر گرفته شود. او بر این باور است که کشورهای اروپایی باید بیشتر به دنبال تأمین امنیت خود باشند و نباید وابستگی بیش‌ازحد به ایالات‌متحده را ادامه دهند. در این راستا، ترامپ بارها به‌طور صریح گفته است که ایالات‌متحده نباید خود را درگیر جنگ‌های اروپا کند و کشورهای عضو ناتو باید هزینه‌های دفاعی خود را بیشتر بر عهده بگیرند.

این نگاه ترامپ به‌ویژه در شرایطی که بحران‌ها و تنش‌های جهانی فزونی یافته است، می‌تواند تحولی بنیادین در ساختار نظام بین‌الملل ایجاد کند. درصورتی‌که ترامپ موفق به پیاده‌سازی سیاست‌های خود در این زمینه شود، شاهد تغییرات اساسی در روابط ایالات‌متحده با دیگر قدرت‌های جهانی، ازجمله روسیه، چین و اتحادیه اروپا خواهیم بود. سیاست‌های ترامپ ممکن است به پایان دوره تسلط ناتو بر مسائل امنیتی جهانی منجر شود و به‌جای آن، منافع ملی کشورهای مختلف به‌طور جدی‌تری موردتوجه قرار گیرد.

در این میان، سیاست ترامپ به‌ویژه در قبال روسیه و جنگ اوکراین می‌تواند در درازمدت تأثیرات قابل‌توجهی بر آینده روابط بین‌المللی بگذارد. اگر ترامپ بتواند توافقاتی را با روسیه به دست آورد که به کاهش تنش‌ها و حل بحران‌ها منجر شود، این اقدام می‌تواند به‌طور ویژه در تقویت ثبات جهانی و جلوگیری از تشدید درگیری‌ها مؤثر باشد. به‌ویژه در شرایطی که کشورهای مختلف به دنبال امنیت و رفاه خود هستند، سیاست‌های ترامپ می‌تواند راه‌حلی نوآورانه برای بحران‌ها و تنش‌های جهانی ارائه دهد.

درنهایت، تأثیر سیاست‌های ترامپ در دوران دوم ریاست‌جمهوری‌اش بر روابط جهانی و امنیت بین‌المللی، وابسته به نحوه پیاده‌سازی و اجرایی شدن این سیاست‌ها خواهد بود. این تحولات ممکن است به تغییرات اساسی در نظم جهانی و نحوه تعامل کشورهای بزرگ با یکدیگر منجر شود. به‌طورقطع، اگر ترامپ توانایی اجرای این سیاست‌ها را پیدا کند، شاهد دنیایی متفاوت ازنظر روابط بین‌الملل خواهیم بود، دنیایی که در آن دیپلماسی و مذاکره جایگزین جنگ و تنش‌های نظامی می‌شود. به‌طورکلی سیاست خارجی او مبتنی بر احیای دتانت با قدرت‌های هسته‌ای همچون چین و روسیه است.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی