اطلاعات نوشت: در ابتدای این مراسم رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: آقای صدوقی حق بزرگی بر گردن همه ما دارد. او در حوزههای حکمت و فلسفه و عرفان، پژوهشهای بسیار کرده و نهتنها درباره حکمت ایرانی، بلکه درباره حوزههای حکمی ایرانی و اسلامی کوششهای محققانه داشتهاست .
محمود شالویی افزود: صدوقی مرد دقیق و محققی است و به خاندانی جلیلالقدر در اردبیل منتسب است. از سوی دیگر به خانواده مرحوم علامه جعفری نیز منتسب است. او هم از نظر خانوادگی و هم از حیث تلاش در حوزه پژوهش، فردی ارزشمند است. همچنین ترجمههای او فصیح و عاری از نواقص است.
در ادامه، رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران بیان کرد: نام بسیاری از بزرگان حکمت ایران، در اثر ذکرنشدن از سوی بعدیها، فروغ چندانی ندارد. به نظر میرسد قدیمیترین کسی که تاریخ حکیمان را نوشته است، سجستانی در صوان الحکمه باشد. این مرد کار بزرگی کرد ولی ذکر حدود ۵۰ نفر را به میان آورد. بعد از او حکیم بیهقی ۱۱۱ نفر بر آنها افزود. دغدغه او آن بود که یاد این حکما فراموش نشود. اگر بیهقی از این افراد نامی نمیبرد، فراموش میشدند؛ از جمله شخصی بهنام ابوعبدالله معصومی که شاگرد محبوب ابن سینا بود.
آیتالله سید مصطفی محقق داماد گفت: اگر مورخان نبودند، عده زیادی از این حکما فراموش میشدند. کتاب حکیم بیهقی بعدها به فارسی هم ترجمه شد. نگارش کتابهای تاریخ حکما کار هر کسی نیست و اگر کسی درباره حکما مینویسد، خودش هم باید حکیم باشد.اگر کسی درباره علما مینویسد، هم باید بر آن شاخه علمی مسلط باشد و هم تاریخ بداند.
وی افزود: استاد صدوقی سها آثار قدما و زندگینامه حکمای گذشته را زنده کردهاست. او درباره حکمای متأخر بر صدر المتألهین بسیار نوشته است؛ از جمله آقای علی مدرس زنوزی. صدوقی سها دغدغه آن را دارد که این افراد در تاریخ گم نشوند. تصحیح متون نیز یکی از کارهای بسیار مشکل است که فن آن را تجربه کردهام. آقای صدوقی سها آثار گذشتگان قدیم را تصحیح کردهاست .
در ادامه این برنامه، دکتر غلامرضا اعوانی، استاد و پژوهشگر فلسفه و حکمت اظهارکرد: ما وراث تمدنی هستیم که چنان که باید و شاید، ارزش آن را نمیدانیم. ابن خلدون در مقدمه کتابش میگوید که تمامی علمای علوم نقلی و عقلی اهل ایران بودهاند و در ادامه به این حدیث پیامبر اسلام اشاره میکند: کسانی از اهل ایران، حتی اگر علم در ثریا باشد، به آن میرسند. در گذشته هر علمی، حکمت بهحساب میآمد. حکمت، مشخصاتی دارد و انسان را از جهل نجات میدهد و عالیترین مرتبه علم است.
وی افزود: حکمت، دیدن هر چیزی از دیدگاه الهی است. بههمین دلیل از نگاه قرآن، همه پیامبران حکیم بودهاند. یکی از معجزات قرآن، جهانیکردن حکمت است. حکمت، علم به حقایق اشیا است نه ظواهر آنها. ایرانیان سهم بزرگی در گسترش حکمت داشتهاند .
اعوانی گفت: آقای صدوقی سها ۶۰ سال در زمینه حکمت کار کردهاست. او در آثارش کوششهای فیلسوفان اسلامی برای تقریب حکمت و دین را جمعآوری کرده و کتابی درباره میرزا حسن کرمانشاهی نوشته که بسیار خواندنی است. صدوقی سها بسیار متواضع و اهل دوستی است، آدمی بیتکلف و بیاعتنا به مسائل مادی که بسیار بذلهگو است .
سپس پیام مرحوم احمد مهدوی دامغانی پخش شد که سالهای پیش درباره آقای صدوقی سها گفته بود. وی در بخشی از این پیام بیان کرد: من آقای صدوقی سها را از معدود افرادی میدانم که در عصر حاضر به علوم عقلی و نقلی بهطور کامل ورود کردهاند. امیدوارم او به نعمت عمر دراز به همراه سلامتی متنعم گردد.
دکتر غلامرضا امیرخانی، رئیس کتابخانه ملی ایران نیز گفت: آقای صدوقی سها بر علوم عقلی و نقلی اسلامی تسلط کامل دارد. او تلاش کرد با تأکید بر حکمای چند قرن اخیر نشان دهد که فلسفه اسلامی بعد از ملاصدرا همچنان ادامه دارد. او بر رجال فلسفی و همچنین بر عرفان تسلط دارد. وجود او برای فرهنگ ما و برای تمدن اسلامی یک نعمت است.
در ادامه پیام دکتر علی لاریجانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران قرائت شد. در بخشی از این پیام آمدهاست: آقای صدوقی سها در آموزش فلسفه اسلامی خوب ظاهر شد و حاصل تأملات وی، آثار گرانقدری است که چاپ شدهاند.
در این مراسم، پس از رونمایی نخستین مجموعه ۴ جلدی تاریخ عمومی فلسفه اسلامی، تألیف منوچهر صدوقی سها، لوح سپاس و تندیس انجمن آثار و مفاخر عمومی فرهنگی به او اهدا شد.
پس از آن، منوچهر صدوقی سها اظهارکرد: اولین استاد فلسفه ما آقا یحیی طالقانی بود که حکیم تراز اولی بود. استاد دوم شیخ محمدحسین خراسانی بود. استادان دیگرم شیخ علیمحمد جولستانی، شیخ عبدالنبی نوری و موسوی یغمارودی بودند.
وی گفت: تاریخ فلسفه در شکل جدیدش از شخصی بهنام بروکر در قرن هجدهم آغاز شد. از همان زمان گفتند که فلسفه اسلامی همان فلسفه یونانی است که از سمت راست نوشته میشود؛ یعنی فلسفه اسلامی را قبول ندارند و میگویند اگر چیزی بهنام نقشه اسلامی مستقل از فلسفه یونانی وجود داشته باشد، دیگر فلسفه نیست، کلام است. همچنین اگر چیزی بهنام فلسفه اسلامی وجود داشت، با مرگ ابن رشد از بین رفت.
صدوقی سها تأکید کرد: این ادعاهای باطل ۲۰۰ سال است که وجود دارند. من توفیق داشتم که بتوانم درباره واقعیت یا عدم واقعیت این ادعاها تأملاتی بکنم و در نتیجه چند کتاب نوشتم که در آنها بطلان این ادعاها را بر مبنای متون آوردهام.