شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۸
نظرات: ۱
۰
-
۸۰ درصد مهاجران تمایلی به بازگشت به کشور ندارند

بر ‌اساس گزارش‌ها در ۳۰ سال گذشته تعداد مهاجرت نخبگان ایرانی دو برابر شده است. حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان علمی ایران در سال‌های گذشته مهاجرت کرده‌اند که از این مهاجرت با عنوان سونامی مهاجرت مغزها تعبیر می‌شود.

شرق نوشت: به این آمارها دقت کنید؛ فقط ۱۶ درصد ایرانی‌ها به مهاجرت فکر نمی‌کنند. تمایل به مهاجرت در استادان و پژوهشگران ۵۳ درصد، در پزشکان و پرستاران ۴۵درصد و در دانشجویان ۴۰ درصد است. علاوه‌براین رتبه ایران در بین ۱۳۳ کشور جهان از جهت رقابت‌پذیری برای جذب و نگهداشت نخبگان و استعدادهای جهانی ۱۲ است. همچنین ایران با ۱۱۵ هزار مهاجرت به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی توسعه رتبه اول را دارد.

بر ‌اساس گزارش‌ها در ۳۰ سال گذشته تعداد مهاجرت نخبگان ایرانی دو برابر شده است. حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان علمی ایران در سال‌های گذشته مهاجرت کرده‌اند که از این مهاجرت با عنوان سونامی مهاجرت مغزها تعبیر می‌شود. این میزان مهاجرت باعث خارج‌شدن ۵۰ تا ۷۰ میلیارد دلار ارز از کشور شده است.

بر اساس آمارهای دیگر بیش از ۱۰ هزار نفر از پزشکان ایرانی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه خدمت می‌کنند. همچنین بین ۷۰ تا ۹۲ درصد از دانش‌آموزان مدال‌آور المپیاد از ایران مهاجرت دائمی کرده‌اند. اینها آمارهایی بود که مصطفی معین، رئیس انجمن ایرانی اخلاق در علوم فناوری، در همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران عنوان کرد. گزارش‌هایی که نشان می‌دهد مهاجرت نخبگان علمی از ایران در سال‌های اخیر به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش پیدا کرده است.

بااین‌همه انجمن علمی اخلاق در علوم و فناوری، همایشی را با عنوان «مهاجرت نخبگان علمی در ایران، چالش‌ها و راهکارها» برگزار کرد. این همایش با تمرکز بر محورهایی نظیر مبانی نظری مهاجرت نخبگان، تحلیل عوامل مهاجرت، سویه‌ها و تجربیات زیسته مهاجران علمی ایرانی و ارائه سیاست‌ها و راهبردهای پیشنهادی، میزبان پژوهشگران، صاحب‌نظران و تصمیم‌گیران حوزه علم و فناوری بود. هدف این رویداد، بررسی علمی پدیده مهاجرت نخبگان علمی و شناسایی راهکارهایی برای کاهش تبعات آن بر توسعه کشور اعلام شد. در این همایش، آمارها و تحلیل‌های متنوعی ارائه شد و هر یک از کارشناسان به ابعاد مختلف این مهاجرت پرداختند؛ از مشکلات ساختاری در حکومت گرفته تا مباحث نظام آموزشی و چالش‌های اقتصادی و اجتماعی. سخنرانان تلاش کردند تا دغدغه خود را با صراحت بیان کنند.

فقط یک درصد نخبگان تمایل به بازگشت دارند

مصطفی معین، رئیس همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران، به نتایج چهار پژوهشی که در زمینه مهاجرت نخبگان انجام شده بود، اشاره کرد و گفت: بر ‌اساس نظر پاسخ‌دهندگان به پژوهش پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان منتشرشده در آبان سال ۱۴۰۲، مهم‌ترین مسائل‌ کشور به ترتیب عبارت‌اند از: گرانی و تورم (۸۱.۹ درصد)، بی‌کاری (۴۷.۹ درصد)، اعتیاد (۲۶.۹ درصد)، فساد اقتصادی و اداری (۱۳.۱ درصد)، مسئله مسکن (۱۲.۱ درصد)، مسئله حجاب (۱۱.۹ درصد)، مسئله ازدواج جوانان (۱۰.۷ درصد)، مسئله طلاق (۷.۱ درصد)، کم‌آبی (۵.۷ درصد)، رعایت‌نکردن قانون (۴.۷ درصد)، محدودیت آزادی بیان و مطبوعات (۴.۲ درصد) و آلودگی هوا و گردوخاک و ریزگردها (۲.۶). طبق نتایج همین پیمایش بیش از ۹۲ درصد جامعه به وضعیت موجود اعتراض داشته‌اند و بی‌اعتمادی و شکاف عمیق دولت-ملت و نارضایتی ناشی از تداوم بحران‌های مزمن اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و زیست‌محیطی در دهه‌های گذشته منجر به خشم یا ناامیدی و مهاجرت عام و توده‌وار و نیز شتاب در مهاجرت نخبگان علمی ایرانی شده است.

او با استناد به پژوهش دیگری که در سال ۱۴۰۱ انجام شده است، اظهار کرد: بی‌ثباتی اقتصادی، شیوه حکمرانی، سطح درآمد، آینده مبهم و نبود شایسته‌سالاری و وجود رفاه بیشتر در خارج از کشور، از عوامل اصلی در میل به مهاجرت ایرانیان است. همچنین بر اساس پژوهش دیگری طبق گزارش نظرسنجی گالوپ در سال ۱۳۹۷ تمایل به بازگشت ایرانیان مهاجرت‌کرده به وطن خود فقط یک درصد برآورد می‌شود؛ درحالی‌که شاخص متوسط جهانی بازگشت نخبگان مهاجر به کشورهای خویش هفت درصد است.

این شاخص منفی می‌تواند نشانگر واقعیت فرار مغزها یا فراری‌دادن آنها به‌عنوان عامل اصلی ترک وطن و مهاجرت نخبگان علمی ایران به کشورهای دیگر باشد.

معین تأکید کرد: با اینکه طبق نتایج چهارمین پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، پزشکان و استادان دانشگاهی از بالاترین سطح اعتماد و مقبولیت در جامعه ایرانی برخوردار هستند، به دلیل تنگ‌نظری‌ها و نگاه امنیتی به کادرهای پزشکی، دانشگاه و دانشمندان، ضعف زیرساخت‌های علمی و پژوهشی، ساختار سنتی صنعت، تحریم‌های خارجی، قطع ارتباط علمی با دنیا، نگرش نادرست مدیریت کلان کشور درباره توسعه علم و فناوری، ناکارآمدی سیاست‌های جذب و نگهداشت نخبگان، استقلال دانشگاه و فقدان آزادی‌های دانشگاهی، پیگیری‌نکردن و اجرای طرح تحول ساختاری در نظام آموزش عالی، تداوم بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زوال سرمایه اجتماعی و نبود امکان بهره‌وری منابع انسانی، نیروی دافعه‌ای تولید شده که اکنون کشور را با سونامی مهاجرت نخبگان علمی و فقدان تمایل به بازگشت آنها روبه‌رو کرده است.

هزینه سالانه۵۰ میلیارد دلای ایران برای فرار مغزها

آن‌طور که کارشناسان اجتماعی می‌گویند، مهاجرت، پدیده‌ای است که از سال‌ها قبل وجود داشته است، اما موضوع «فرار مغزها» شاید اولین بار در سال ۱۹۶۳ در یک روزنامه در لندن مطرح شد. در ایران هم از مدت‌ها پیش این موضوع مطرح است. اما مسئله فرار مغزها در چه مقاطعی پررنگ شد؟ آن‌طور که استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز می‌گوید، موج اول مهاجرت در ایران به قبل انقلاب برمی‌گردد؛ زمانی که احزاب سیاسی منحل و محدودیت‌هایی ایجاد شد.

موج دوم مهاجرت هم‌زمان با دهه اول انقلاب است. در آن مقطع به دلیل پاکسازی‌هایی که اتفاق افتاد، تعطیلی دانشگاه‌ها و وقوع جنگ تحمیلی، احساس نابرابری افزایش پیدا کرد. موج سوم مهاجرت هم در دهه دوم و سوم انقلاب رخ داد. در نهایت به موج چهارم مهاجرت می‌رسیم که از سال ۹۰ تاکنون ادامه دارد و ما در موج چهارم شاهد افزایش مهاجرت هستیم؛ چراکه مردم آگاهانه احساس می‌کنند که در کشور مقصد، شرایط بهتری وجود دارد، بنابراین مهاجرت می‌کنند.

حمیرا وفایی، استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به مقصدهای مهاجران ایرانی اشاره کرد و به خبرنگار «شرق» گفت: شایع‌ترین مقصدهای مهاجران ایرانی آمریکا، کانادا، اروپا و استرالیا است و درحال‌حاضر امارات متحده عربی، عمان و ترکیه کشورهای مقصد مهاجران ایرانی هستند. مهم‌ترین پیامد فرار مغزها از دست دادن نیروی انسانی متخصص و کارآمد است؛ نیرویی که برای تربیت و پرورش آن هزینه زیادی صرف شده است.

این منجر به جایگزینی افراد ناشایست خواهد شد و باعث تضعیف تولید ملی و پیشرفت کشور، کاهش خلاقیت و کاهش توان رقابت با کشورهای دیگر می‌شود. خروج سرمایه انسانی یعنی خروج افراد با بازدهی بالا و یکی از رویکردها شکار مغزهاست. کشورهای مقصد مغزهایی را که فکر می‌کنند نخبه هستند و می‌توانند به آنها کمک کنند، بدون اینکه هزینه‌ای پرداخت کرده باشند، برای تحصیل و استفاده از تجربیات‌ آنها به کار می‌گیرند. بر ‌اساس آمار بانک جهانی، ایران سالانه ۵۰ میلیارد دلار به خاطر فرار مغزها هزینه می‌کند.

مهاجرت ایرانیان به خاطر بی‌اخلاقی در کشور است

مهاجران ما با ناراحتی از ایران می‌روند، به‌گونه‌ای که انگار چاره‌ای برای بودن در ایران نمی‌بینند و اگر می‌توانستند، اصلا مهاجرت نمی‌کردند. این صحبت‌های دکتر مسعود صفایی‌مقدم، دبیر علمی همایش‌ است. او درباره مهاجرت ایرانیان می‌گوید: «آخرین گزینه افراد، مهاجرت است و افراد شرایط بیرونی و شرایط جامعه و حاکمیتی را عامل این گزینه مهاجرت می‌دانند. وقتی می‌روند، به مسببان این تصمیم از روی خشم نگاه می‌کنند. به همین دلیل است که معمولا می‌روند و دیگر برنمی‌گردند. حتی پرونده‌ای در ذهن خودشان باز نمی‌کنند که ما اگر برویم، چگونه همکاری خودمان را با کشورمان ادامه دهیم. 

 درحالی‌که وقتی مهاجران کشورهای دیگر مثل مصر و هند را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم آنها می‌روند و برمی‌گردند. هچنین از کنار این رفتن‌ها، از لحاظ اقتصادی و علمی کلی دستاوردها برای مملکت خودشان دارند. سؤال مهم این است که چه اتفاقی رخ می‌دهد که جوانان ما با چنین حالت عاطفی از مملکت خارج می‌شوند؟

در پژوهش‌هایی که انجام دادم، متوجه شدم که بحران‌های اخلاقی زمانی رخ می‌دهد که ارزش‌های جامعه مثل عدالت، احترام، کرامت انسانی و آزادی‌های فردی به طور سیستماتیک نادیده گرفته می‌شود. در این زمان افراد مهاجرت می‌کنند. ما با بحران کرامت انسانی و تبعیض سیستماتیک، نبود آزادی‌های فردی و اجتماعی در کشور مواجه هستیم. البته به موضوع شرایط زیست اخلاقی در کشور مبدأ و مقصد هم رسیده‌ام.

در گذشته یکی از عوامل مهاجرت‌نکردن، این بود که خانواده‌ها می‌گفتند جامعه غرب از لحاظ اخلاقی برای بچه‌های ما مناسب نیست. اما این داستان حالا برعکس شده است. الان در جامعه ما خانواده‌ها می‌گویند جامعه ما آن‌قدر از لحاظ اخلاقی آلوده شده است که ما مایل هستیم بچه‌های‌مان را به غرب بفرستیم، چون در آنجا سالم‌تر پرورش پیدا می‌کنند.

سؤالات اعتقادی برای جذب اعضای هیئت علمی

«ما فرار مغزها، شکار مغزها، گردش مغزها و اخراج مغزها را داریم. اخراج مغزها در سال‌های اخیر بیشتر هم شده است». این موضوع مورد بحث علیرضا پارسایی، استاد دانشگاه، بود. او با اشاره به اینکه در فرار مغزها همه طیف‌های سیاسی مقصر بودند، تأکید کرد: «ما باید از مردم به خاطر سیاست‌هایی که داشتیم، عذرخواهی کنیم.

درباره همین سیاست‌هایی که داشتیم، به اخراج مغزها از دانشگاه اشاره می‌کنم. من یک سؤال دارم، پایگاه و جایگاه نخبه کجاست؟ جواب دانشگاه و مراکز علمی و پژوهشی است. ما برای جذب افراد و هیئت علمی شدن، مواردی را تحت عنوان اعتقاد و التزام‌های مختلف گذاشتیم. اینجا دیگر بحث مهاجرت مطرح نیست، بلکه خودمان با قوانینی که گذاشتیم، به نخبگان می‌گوییم به شما نیازی نداریم، تو جایگاهی در مراکز آموزش عالی ما نداری. در این زمان نخبه دیگر چاره‌ای جز مهاجرت ندارد. نخبه اهل دروغ و ریا نیست.

نخبه صادقانه پاسخ می‌دهد. وقتی ما قانونی می‌گذاریم که اعلام می‌کنیم ما به شما نیازی نداریم، شما شرایط احراز ورود به این مرکز آموزش عالی را ندارید، دیگر نیازی به فرار و شکار مغزها نیست. خودمان فرش قرمز برای خروج از کشور برای نخبگان پهن می‌کنیم. او تأکید کرد: کشورهای حاشیه خلیج فارس با امکانات اقتصادی که به نخبگان ما می‌دهند، آنها را شکار می‌کنند. ما حداقل کاری که می‌توانیم انجام دهیم، این است که آنها را اخراج نکنیم.

خیلی متأسفم که در جلسات جذب در دانشگاه‌ها سؤالاتی مطرح می‌شود که اصلا صحیح نیست. مثلا می‌پرسند آیا شما سال مالی دارید؟ سال مالی خمس را چه زمانی حساب می‌کنید؟ یک معیار به نام اعتقاد و التزام عملی به هر چیزی گذاشته‌اند. آیا کسی که می‌خواهد وارد مراکز آموزش عالی شود، لازم است این اعتقادات و التزامات را داشته باشد یا اگر کسی این اعتقادات را نداشته باشد، جایگاهی در کشور ما ندارد. اگر ما این را می‌پذیریم، دیگر سیاست‌گذار ما دغدغه مهاجرت نباید داشته باشد.

۸۰ درصد مهاجران گفتند دیگر تمایلی به بازگشت به کشور ندارند

نتایج تحقیقی که در سال ۱۴۰۲ از طریق پرسش‌نامه آنلاین با حضور حدود ۱۱‌هزارو ۹۰۰ نفر با میانگین تحصیلات کارشناسی انجام شد، نشان داد که فقط ۱۶ درصد ایرانیان به مهاجرت فکر نمی‌کنند. ۲۱ درصد کسانی بودند که برای مهاجرت اقدام کرده بودند و سه درصد نیز کسانی بودند که اعلام کردند اقدام کرده و به‌زودی از ایران خارج می‌شوند.

این آماری بود که محمد فاضلی، استاد جامعه‌شناسی، عنوان کرد و گفت: از بین کسانی که از ایران مهاجرت کرده بودند و در این تحقیق شرکت کردند، فقط ۲۰ درصد اعلام کردند مایل‌اند به کشور بازگردند و ۸۰ درصد گفتند که دیگر تمایلی به بازگشت به کشور ندارند. نتایج این تحقیق نشان داد که اصلی‌ترین انگیزه خروج از کشور مشکلات و متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و به این نتیجه رسیدیم که باید در رابطه بین حکومت و مردم تجدیدنظر شود.

این پژوهشگر علوم اجتماعی افزود: پیام اصلی این تحقیق این بود که شیوه حکمرانی در ایران باید تغییر کند و با شیوه‌های فعلی و بدون برنامه مدون برای ایرانیان در داخل و خارج کشور، ادامه روند فعلی باعث می‌شود ایران از سرمایه‌های انسانی تهی شود. یکی از جداول نتایج این تحقیق نشان داد شیوه حکمرانی و مملکت‌داری در ایران هم‌راستا با خواست مردم نیست و ۸۰ درصد مردم کاملا با این شیوه مخالفند، ۱۳.۶ درصد نیز مخالف هستند و در مجموع ۹۳.۶ درصد پاسخ‌گویان اعلام کردند نسبت به شیوه حکمرانی فعلی مخالف یا کاملا مخالف هستند.

او گفت: ۹۴ درصد پاسخ‌گویان این تحقیق نیز اعلام کردند آزادی و امنیت در فعالیت‌های سیاسی وجود ندارد و در مورد این گزاره که به حاکمیت اعتماد دارم، ۹۰.۳ درصد پاسخ مخالف دادند. در واکنش به این گزاره که در اداره جامعه فساد اندک است، ۹۶ درصد مخالف بودند. همچنین میانگین نمره کسانی که اعلام کرده بودند به مهاجرت فکر نمی‌کنند درباره وضعیت اجتماعی ایران از ۳۰ حدود ۷.۴ بود و هرچه به سمت افرادی که تمایل به مهاجرت دارند، برای مهاجرت اقدام کرده‌اند یا مهاجرت کرده‌اند پیش می‌رویم، این نمره کمتر می‌شود و به ۵.۶ می‌رسد.

آمار مهاجرت را دقیق نداریم

«ما دقیقا نمی‌دانیم چند درصد از دانشجویان ما به صورت اختیاری و چند درصد به صورت اجباری مهاجرت کرده‌اند. این درحالی است که اطلاع از این آمار بسیار مهم است؛ زیرا اگر مهاجرت اختیاری صورت گرفته باشد، ارتباط با آنها آسان‌تر خواهد بود. ازاین‌رو ما نیازمند وزارتخانه مهاجرت در داخل هستیم اما چیزی که پیش‌ آمده این است که رصدخانه قبلی نیز دیگر از فعالیت بازمانده است». این سخنان بهرام صلواتی، مدیر اسبق رصدخانه مهاجرت ایران و تحلیلگر ارشد حوزه مهاجرت، بود.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی