یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۱
نظرات: ۰
۰
-
عروسک‌های محلی و سنتی دوباره برمی‌گردند

فاطمه پورخسروانی، مدیر مؤسسه شهرنگار سیرجان، طراح لباس و هنرمند صنایع‌دستی از سر علاقه شخصی و با کوشش فراوان، تعدادی از عروسک‌های سنتی استان کرمان را زنده کرده است.  

اسما پورزنگی‌آبادی - روزنامه اطلاعات| روزی روزگاری در همسایگی کویر، پشت دیوارهای خانه‌های خشت‌وگِلی، عروسک‌هایی از نخ و چوب و پارچه و رویای مادرها جان می‌گرفتند که همدم تنهایی کودکان و قصه‌گوی شب‌های بلند خانواده‌ها بودند. «لوپِتو» و دیگر عروسک‌های بومی منطقه کرمان مثل «عاروسو» و «لوپَک چمکی» و «نوروز» و «روزگار» که روایتگر بخشی از فرهنگ، هنر و خلاقیت ساکنان محلی این سرزمین بودند به مرور زمان، جای خود را به اسباب‌بازی‌های بی‌روح پلاستیکی و فلزی دادند. 

طی سالیان گذشته اما افرادی در گوشه و کنار کشور دست به احیای عروسک‌های محلی زده‌اند. فاطمه پورخسروانی، مدیر مؤسسه شهرنگار سیرجان، طراح لباس و هنرمند صنایع‌دستی یکی از آن‌هاست که از سر علاقه شخصی و با کوشش فراوان، تعدادی از عروسک‌های سنتی استان کرمان را زنده کرده است.  

او درباره این‌که چرا به احیای عروسک‌های بومی روی آورده است به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید: در خانواده‌ای بزرگ شدم که زندگی‌ام از کودکی با صنایع‌دستی عجین بود؛ آن‌چنان که فرش زیر پای ما قالی دستبافی بود که مادرم بافته بود. علاوه بر این، حفظ و ادامه آداب و رسوم محلی هم از کودکی در زندگی خانوادگی ما جریان داشت. علاقه من به دنیای عروسک‌ها از همان دوران کودکی‌ ایجاد شد؛ زمانی که می‌دیدم مادرم برایم عروسک پارچه‌ای درست می‌کند. از دوران نوجوانی نسبت به آنچه که به حوزه مردم‌شناسی ربط دارد بسیار کنجکاو بودم. علاوه بر عروسک‌های بومی، درباره لباس‌های بومی و صنایع‌دستی و حتی غذاهای محلی استان کرمان تحقیق می‌کنم و از فامیل دور و نزدیک درباره آن می‌پرسم و حتی گاهی به سراغ زنان روستایی می‌روم تا مثلا درباره یک لباس از آن‌ها سؤال کنم.   

نوروز و روزگار، لوپِتو و ساز و دهل‌زن، تعدادی از عروسک‌های بومی استان کرمان هستند که آن‌ها را می‌سازم.

نوروز و مادرش

پورخسروانی در ادامه اظهاراتش با بیان این‌که هریک از عروسک‌های سنتیِ آیینی، داستانی نیز با خود دارند می‌گوید: نوروز و روزگار که یکی مرد و دیگری زن است عروسک‌های آئینی ما هستند. 

در بیشتر فرهنگ‌ها، نوروز را به نام «عمو نوروز» می‌شناسند که با معشوقه‌اش است و قصه‌هایی درباره او وجود دارد، مثلا عمو نوروز برای همسرش فلان کار را کرد، ولی در فرهنگ سیرجان، عمو نوروز نداریم، بلکه نوروز پسری است که با مادرش روزگار که در گویش محلی به او «روزو» هم می‌گویند زندگی می‌کند. درباره این دو شخصیت هم قصه‌هایی داریم، مثلا اگر از آسمان تگرگ می‌بارید می‌گفتند گردنبند مادر نوروز پاره شده است. 

این هنرمند صنایع‌دستی می‌افزاید: می‌توان گفت که تقریبا در کل سیرجان و اکثر روستاها عروسک‌های نوروز و روزگار را داریم، البته ممکن است در برخی مناطق، اسامی متفاوتی داشته باشند ولی بررسی‌هایی که ما انجام دادیم نشان داد که اسامی نوروز و روزگار، بیشترین فراوانی را دارد. 

وی توضیح می‌دهد: عروسک‌هایی که من احیا کرده‌ام لباس سنتی سیرجان بر تن دارند. عروسک روزگار، جلیقه، شلیته، دامن، شلوار مشکی، روسری سفید و دستمال دور سر دارد. روزگار، زن صبور، باسلیقه و باشخصیتی است، تمام آداب و رسوم سنتی را به جا می‌آورد، آشپزی او عالی است و غذاهای سنتی را خیلی خوب می‌پزد و به سر و مو و ظاهرش هم خوب می‌رسد. نوروز، نماد مردی قدرتمند، بااصالت و خوش‌پوش است. در قصه‌هایی که در بین مردم سیرجان درباره این مادر و پسر رواج دارد، نوروز به مسافرت می‌رود و سالی یک‌بار مصادف با زمان تغییر سال، قرار است به خانه برگردد. مادرش برای آمدن او خانه را آب و جارو می‌کند که اشاره به خانه‌تکانی قبل از سال جدید دارد. شام آماده می‌کند و کنار سفره منتظر نوروز به خواب می‌رود. نوروز به خانه می‌آید، دلش نمی‌آید مادرش را بیدار کند، از غذا می‌خورد و می‌رود. مادر نتوانسته او را ببیند، پس گردش روزگار یک سال دیگر ادامه می‌یابد. تا حالا این مادر و پسر همدیگر را ندیده‌اند.  

شاهین و شهسوار، نماد شادمانی 

ساز و دهل‌زن، عروسک‌های دیگری هستند که خانم خسروانی‌پور آن‎ها را احیا کرده است. نام این دو عروسک «شاهین» و «شهسوار» است که یکی ساز می‌نوازد و دیگری دهل می‌زند. با گذشت زمان در برخی مناطق، اسم این دو عروسک تغییر کرده و به اسامی مثل حبیب‌الله و سیف‌الله تبدیل شده ولی در بیشتر مناطق استان کرمان، هنوز نام شاهین و شهسوار را دارند.

بنا به گفته او، شاهین و شهسوار عروسک‌هایی هستند که نوید جشن و شادی می‌دهند و مردم هرجا آن‌ها را می‌دیدند می‌دانستند جشن و سرور برپاست. پوشش این دو عروسک شامل پیراهن سفید، شلوار مشکی، جلیقه، کلاه و گیوه است.  

پورخسروانی می‌افزاید: در بسیاری از مناطق استان کرمان، عروسک‌های ساز و دهل‌زن را داریم ولی ممکن است اسامی یا پوشش یا رنگ لباس آن‌ها متفاوت باشد.

او علاوه بر شاهین و شهسوار، ساز و دهل این عروسک‌ها را هم در ابعاد کوچک و با چرم ساخته است. 

لوپتوی مدیر و مدبر

شناخته‌شده‌ترین عروسک سنتی در کرمان، «لوپِتو» است. این عروسک به نام منطقه شهداد و به‌عنوان میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده است. 

پورخسروانی درباره لوپتو می‌گوید: این عروسک در مناطق مختلف استان کرمان، اسامی متفاوتی دارد، مثلا در شهرستان کرمان به آن لعبت یا لُعبِتو هم می‌گویند. در گذشته به نوزادی که شیرین و خوشگل و دوست‌داشتنی بوده لعبتو می‌گفتند.

 در فرهنگ شهرستان شهربابک هم لوپتو را داریم، در فرهنگ سیرجان اما لوپتو یک صفت است که به شخصیتی ویژه داده می‌شود. این شخصیت، زنی است که در خانواده‌های اعیانی و اربابی کار می‌کرد و نگهداری و تربیت فرزندان خانواده به او سپرده می‌شد. لوپتو زنی مدیر و مدبر و سرپرست بچه‌های خانواده بود، آن‌ها را به مکتب می‌برد و حتی واسطه ازدواج این بچه‌ها در بزرگسالی می‌شد. او بسیار مورداعتماد بود؛ آن‌چنان که اگر مادر بچه‌ها دچار بیماری می‌شد که نمی‌خواستند کسی از آن باخبر شود پرستاری از او را به لوپتو می‌سپردند یا برای زایمان زن خانواده می‌گفتند لوپتو که امین و مورداعتماد خانواده بوده بیاید. 

از تولیدبه مصرف

پورخسروانی در پاسخ به این پرسش که در گذشته این عروسک‌ها را با چه موادی می‌ساختند می‌گوید: عروسک در واقع شیئی بوده که می‌خواستند بچه با آن آرام بگیرد و چون بچه بیشتر چهره مادرش را می‌دیده، عروسک را به شکل چهره مادر درست می‌کردند تا کودک با دیدن آن حس کند مادر همیشه کنارش است. 

برای ساخت عروسک از پنبه، پارچه، چوب و هر وسیله‌ای که در دسترس بوده استفاده می‌کردند؛ مثلا از همان نخی که با آن قالی یا گلیم می‌بافتند برای عروسک هم مو درست می‌کردند. تنه عروسک نیز با پنبه پر می‌شد.

او خاطرنشان می‌کند: البته در گذشته‌های دور، عروسک را نمی‌دوختند، بلکه تنها چند تکه پارچه را به هم وصل و صورتی برایش درست می‌کردند و با زغال چشم و ابرویی می‌کشیدند و پارچه‌ای دور آن می‌پیچیدند و به دست بچه می‌دادند. بعدها برای عروسک‌ها لباس دوختند، روی لباسشان را گلدوزی کردند و موهای مرتب تزئین‌شده به سرشان چسباندند. به مرور زمان که عروسک‌ها در چرخه تولید انبوه قرار گرفتند تغییرات بیشتری در آن‌ها ایجاد شد. 

عروسک زن عشایر، مرد عشایر، زن روستایی، مرد روستایی، نوزاد و پسربچه‌ای که در گویش محلی به  آن «مُرادو» یا «غُلو» می‌گفتند از دیگر عروسک‌هایی هستند که پورخسروانی ساخته است. 

یکی از مواردی که او در ساخت عروسک‌های بومی بسیار به آن توجه دارد پوشش آن‌هاست و لباس سنتی زنان یا مردان را بر تن عروسک‌ها می‌کند. خودش می‌گوید: به‌عنوان مثال به روسری عروسک‌های زن، زیرگلویی هم وصل می‌کنم. در فرهنگ قدیم زنان استان کرمان، سنجاقی به زیر روسریشان وصل می‌کردند که به آن زیرگلویی گفته می‌شود. جنس زیرگلویی برای زنانی که از خانواده‌های متمول و سرشناس بودند نقره یا طلا بود، زنان روستاها اما از مهره‌های سنگی یا چوبی یا گِلی برای سنجاق و زیرگلویی استفاده می‌کردند.

موزه عروسک‌ها

پورخسروانی تاکنون در جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های متعددی شرکت کرده که یک مورد آن، نمایشگاه عروسک‌های بومی و محلی «دایا» در شهر توکیو ژاپن است که سال گذشته از سوی رایزن فرهنگی ایران در ژاپن برگزار شد.

او می‌گوید: لوپتو، عروسک‌های ساز و دهل‌زن و نوروز و روزگار را به این نمایشگاه فرستادم و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفتند. من عروسک‌هایی را که می‌سازم در آموزشگاهم نگهداری می‌کنم و آرزو دارم روزی کرمان، صاحب موزه عروسک‌ها بشود یا موزه صنایع‌دستی داشته باشد که بخشی از آن به عروسک‌های بومی اختصاص داده شود. 

پورخسروانی که از سال ۱۴۰۰ احیای عروسک‌ها را شروع کرده تأکید می‌کند: البته تحقیق و بررسی درباره عروسک‌ها را از خیلی سال قبل‌تر شروع کردم. هنوز هم کارم تمام نشده و باید مسیری طولانی را بروم.

این هنرمند صنایع‌دستی، تمامی هزینه‌های مربوط به تحقیق و پژوهش و احیا و ساخت عروسک‌ها را خودش می‌پردازد و با بیان آن که حمایت از حوزه صنایع‌دستی، ضعیف است می‌افزاید: همین که مردم از کارهایم استقبال و تشویقم می‌کنند برایم باعث دلگرمی است تا ادامه بدهم. کاری که انجام می‌دهم آن‌قدر برایم ارزش دارد که هزینه و وقت و انرژی‌ام را صرف آن می‌کنم. 

او بر این باور است که با احیای عروسک‌ها می‌توان بخشی از فرهنگ گذشته را حفظ کرد و با این دیدگاه است که عروسک برخی از مشاغل سنتی مثل آسیاب‌گری و بزازی و نمدمالی و طلاسازی را نیز ساخته است.
پورخسروانی می‌گوید: کرمان را بیشتر با معدن و پسته می‌شناسند. دلم می‌خواهد به سهم خودم فرهنگ و تنوع فرهنگی این استان را نیز معرفی کنم.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی