مینا حیدری - روزنامه اطلاعات| گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی حاکی از آن است که سرانه پزشک عمومی در حال حاضر ۱۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است؛ درحالیکه این رقم در کشورهای پیشرفته حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ پزشک است. وضعیت سرانه پزشک متخصص از این هم نگرانکنندهتر است، به طوری که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در کشور، فقط ۶۲ پزشک متخصص وجود دارد. این آمار برای کشورهای اروپایی بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ پزشک و برای کشورهای منطقه، ۱۴۳ پزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. آمارها به خودی خود نگران کننده است اما متأسفانه در این حوزه با فرار جمعی کادر درمان از کشور نیز مواجهیم.
سال گذشته بود که حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، نسبت به کمبود پزشک در کشور هشدار داد و گفت طی دو سال گذشته، ۱۰ هزار نفر از جامعه پزشکی کشور مهاجرت کردند و بسیاری از استانها با کمبود شدید پزشک بهخصوص کمبود جراح مواجهند و این مشکل میتواند در سالهای آینده کشور را به دردسر بزرگی بیندازد. بسیاری از استانهای کشور، حتی یک جراح قلب و عروق ندارند یا فقط یک جراح دارند.
شیفتهای عجیب
دکتر آ.ر، متخصص قلب و عروق در زمینه دلایل مهاجرت پزشکان میگوید: بیماران و همراهانشان اغلب متوجه نیستند پزشکی که روبهروی آنهاست با چه مسائل و مصائبی مواجه است. عموما مردم، تصور کلیشهای مربوط به فیلمها و سریالها را از پزشکان دارند و اغلب نمیدانند که گاهی پزشک در شیفتهای ۷۲ تا ۹۶ ساعته مشغول به کار است. گویی خستگی، بخشی از روزانههای عادی پزشکان است و اگر دوره «اینترنی» را بگذرانید، قطعا برای شیفتها هیچ حساب و کتابی وجود ندارد.
در چنین شرایطی نیمههای شب با بیماری مواجه میشوید که نفس نمیکشد، قلب و نبضش ضربان ندارند و به اصطلاح کد خورده و از منظر علمی جایی برای بازگشت ندارد، با وجود این تمام تلاشتان را برای احیای او میکنید اما دیگر کاری از شما ساخته نیست.
پس از این اتفاقات ناگوار، همراهان بیمار تمامی غم و غصه و فشارهای روانی و اقتصادی را بر سر کادر درمان خالی میکنند. آنها بیمحابا با کادر بیمارستان درگیر میشوند، به پزشک حمله میکنند و او را مورد ضربوجرح قرار میدهند و در برخی موارد هم شاهدیم که این اقدامات منجر به قتل پزشک شده است. صدمهزدن به خودرو و حمله به خانه پزشکان هم عادی شده و ناسزا شنیدن که دیگر جای خودش را دارد.
زیرخط فقر
این متخصص قلب میگوید: گاهی بیماران تصور میکنند که عموم پزشکان درآمدهای کلان دارند، اما برای بسیاری از پزشکان هم روزگار سخت میگذرد و حتی اگر در بیمارستان خصوصی، جراحی کنید عمده مبلغ دریافتی، سهم بیمارستان است. پزشکانی که دوره طرح خود را میگذرانند عموما با مشکلات مالی دستبهگریبان هستند و فشار کار آنقدر بر آنها زیاد است که آمار بالای خودکشی آنها حتما به گوشتان رسیده است. شاید باور نکنید که درآمد بسیاری از پزشکان، بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان است و با وجود اینکه شیفتهای چندروزه و جراحیهای پیاپی انجام میدهند اما عایدی چندانی ندارند. در برخی بیمارستانها پرداخت حقوق پزشک، اولویت ندارد و تا تمام ناترازیها حل نشود حقوق پزشکان پرداخت نمیشود.
جالب اینجاست که دستمزد یک جراح قلب در کشورهای عربی، ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون و آن هم در شرایط نرمال کاری با شیفتهای ۱۲ ساعته است و این مبلغ در کشوری مانند کانادا بین ۶۰۰ تا یک میلیارد در ماه است.
اگرچه میزان هزینههای آنجا بیشتر از ایران است اما آنها باز هم میتوانند زندگی آرام و بیدغدغهای داشته باشند.
نبرد با شبهعلم
دکتر آ.ر میگوید: گاهی اعتبار سوپروایزر و حتی رئیس حراست بیمارستان از پزشک متخصص بیشتر است و آنها میتوانند پزشک را برای مسائل سادهای مانند موضعگیری سیاسی، اعتراض به شرایط و حتی پوشش، تحتفشار بگذارند. این روزها انگار روزنهای برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد و عموم کادر درمان یا مهاجرت کردهاند یا به فکر مهاجرت هستند.
او میافزاید: شرایط، بدون عزم و اراده جدی برای اصلاح تغییر نخواهد کرد؛ حتی اگر رئیسجمهور پزشک و متخصص قلب باشد. قلب جامعه پزشکی بهزودی از تپیدن باز خواهد ماند.
بسیاری از پزشکان بهمحض اینکه مدرکشان آزاد میشود از کشور خارج میشوند. مسأله درآمد اندک را شاید بتوان تحمل کرد اما فشارهای روانی گاهی غیر قابل تحملند.
باید آنگونه عمل کنید که وجدانتان معذب نباشد و درعینحال باید پاسخگوی خانواده بیمار، مسئولان بیمارستان، رئیس شبکه، نظامپزشکی و حتی حراست باشید.
این متخصص قلب ادامه میدهد: ورود افراد با توصیه و سهمیه، بسیاری از پزشکان را گرفتار کرده است. در یکی از بیمارستانها فردی که پزشک عمومی است بهعنوان رئیس بیمارستان فعالیت میکند و حتی نمیتواند نام داروها را بهدرستی تلفظ کند یا بنویسد و با این شرایط، نسخه بیماری را که توسط متخصص قلب تجویز شده تغییر میدهد و بیمار فکر میکند چون رئیس بیمارستان نسخه را تغییر داده باید از او تبعیت کند. قطعا تحمل این مسائل برای عموم پزشکان دشوار است.
مداخلات پزشکی فقط توسط افراد ناکارآمد صورت نمیگیرد و در کنار پزشکی، باید در جبهه نبرد علم و شبهعلم نیز شرکت کنید.
بسیاری از افراد به طب سنتی روی میآورند و زمانی که دچار بحران میشوند به پزشک مراجعه میکنند.
مگر میتوان مشکل حاد قلبی را با خوردن گلاب و عرق بیدمشک حل کرد یا بیمار سرطانی را با طب سوزنی بهبود بخشید؟ در هنگام کرونا مردم دریافتند که نسخههای طب سنتی، کارکردی در زمینه درمان ندارند و گاهی سبب بروز خطرات جدی برای بیمار میشوند.
شاید نتوان به مردم هم خرده گرفت؛ زیرا هزینه درمان بسیاری از بیماریها سنگین است و بیماران نمیتوانند هزینه داروها را بپردازند و بهناچار سر از عطاریها در میآورند.
کیفیت تجهیزات پزشکی
دکتر آ.ر میگوید: گاهی سعی میکنید از تمام مهارتتان استفاده کنید و دانشتان همواره بهروز باشد تا بهترین اتفاق برای بیمار رخ دهد، اما تجهیزات پزشکی دیگر کیفیت گذشته را ندارند و پزشک را با مشکلات فراوانی روبهرو میکنند. مثلا وقتی برای بیماری، استنت یا فنر قلب میگذاریم به دلیل کیفیت بد استنت، بیمار پس از مدت کوتاهی با گرفتگی دوباره به ما مراجعه میکند و اصرار دارد که جراحی بهدرستی انجام نشده است.
در زمینه دارو نیز با همین مسأله مواجهیم و داروهایی که تا چند سال پیش در کشور وجود داشت، حالا در دسترس بیماران نیست. چقدر باید یک دارو را تغییر داد یا ترکیب کرد تا اثر کند و دیگر خطری، بیمار را تهدید نکند؟ ما نمیدانیم که ترکیبات برخی داروهای چینی، هندی یا حتی ایرانی چیست و چرا این داروها اثرگذار نیستند. اصلا چرا نباید داروی با کیفیت در دسترس بیماران باشد؟ با این شرایط هنوز هم عدهای میگویند تحریمها بر کشور اثر ندارد.
اعتباری که خدشهدار شد
این متخصص قلب ادامه میدهد: اعتبار جامعه پزشکی، خدشهدار شده است. در دهههای گذشته، دانشگاههای شهید بهشتی، ایران، علوم پزشکی تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، اصفهان، همدان و شیراز ابهت داشتند و حالا سهمیهها اعتبار دانشگاهها را زیر سؤال بردهاند. حل این مسائل، نیازمند بهکاربستن راهکارهای دقیق و فوری است. دستمزد پزشکان باید اصلاح شود و سهمیهها را باید مدیریت و کنترل کرد.
شیفتها باید ساماندهی شوند. از پزشکی که ۷۲ ساعت نخوابیده است چگونه انتظار دارید عمل قلب باز انجام دهد؟ اگر در این میان مویرگی به اشتباه باز شود جان بیمار به خطر میافتد. جراحی افراد در سنین مختلف، متفاوت است و عمل قلب کودک ۲۰ ماهه با جراحی قلب یک فرد ۵۰ ساله فرق دارد و فرض کنید پزشک بخواهد پس از ۷۲ ساعت بیخوابی، عمل قلب کودکی را به بهترین شکل انجام دهد.
مسائل جامعه پزشکی باید شنیده شود و من بهعنوان پزشک نباید مجبور باشم برای انجام یک مصاحبه، ناشناس بمانم، زیرا اگر دریابند که با روزنامه یا خبرگزاری، حرف زدهای و مشکلات را بیان کردهای مورد مؤاخذه قرار میگیری که چرا مسائل را با خودمان مطرح نکردی؛ درحالی که بیان مشکلات به مسئولان ذیربط نیز قطعا تبعاتی به همراه دارد و منجر به ابطال مجوز مطب یا تمدید مدت طرح میشود. مسأله طرح هم ماجرای پیچیدهای دارد.
پزشک چقدر باید طرح اجباری بگذراند تا ثابت شود به شغلش متعهد است؟ اگر پزشک بداند در مجموعهای کار میکند که ریاست آن را فرد شایستهای برعهده دارد قطعا شرایط برایش اینقدر دشوار نخواهد بود.
مداخلات خطرناک
این متخصص قلب میگوید: در زمینه مباحث پزشکی باید فرهنگسازی شود. رسانه ملی بهخصوص شبکه سلامت، نباید در جهت تخریب پزشکان و مسائلی مانند واکسیناسیون گام بردارند. اکنون شرایط بهگونهای است که ابتلا به هر نوع بیماری را به گردن عوارض واکسن کرونا میاندازند. خانمی که فرزند دوسالهاش مبتلا به مشکلات حاد قلبی است به من مراجعه کرده و اعتقاد دارد به دلیل تزریق واکسن کرونا اکنون فرزندش به بیماری قلبی مبتلا شده است.
وقتی واکسیناسیون جهانی انجام میشود قطعا ممکن است برای گروه اندکی هم عارضه داشته باشد اما خطر مرگبار و بزرگتری را کنترل میکند.
مردم باید بدانند که پزشک نمیتواند معجزه کند و تنها خود فرد است که با پیشگیری، میتواند معجزهگر باشد.
قابلذکر است که اسناد و مدارک این گفتگو در روزنامه موجود است.