اقتصاد ۲۴ نوشت: زمستان سخت برای اروپا نرسید، اما برای ایران پیش از رسیدن به زمستان، سختی هایش رسید. پیش از آن که شب یلدا برسد و به نقطه آغاز تاریکی زمستان برسیم، یکی از عجیبترین دورانهای کمبود سوخت و گاز و گازوئیل و حتی مازوت برای صنایع و نیروگاههای کشور رسید؛ بحرانی که حالا به تعطیلی پیاپی ادارات در سرتاسر کشور منجر شده و برگزاری کلاسهای درس مدارس را چنان دوران شاد به فضای مجازی برده و در یک اقدام شاید بسیار کم سابقه حتی تعطیلی بانکهای کشور را در پی داشته است.
در همین حال روز یکشنبه نیز خبر رسید که براساس مصوبۀ هیئت دولت با توجه به برودت هوا و مشکل ناترازی انرژی ساعتکاری ادارهها تا پایان بهمن از ساعت ۸ الی ۱۴ خواهد بود؛ در حقیقت فشار بحرانی که دستکم از سال ۱۳۹۱ بارها گفته شده بود و کارشناسان و رسانهها درباره آن فریاد زده بودند در سال ۱۴۰۳ به تمام خود را به رخ میکشد؛ ایران درگیر ناترازی بدخیم و سرطانی در همه حوزههای انرژی خود شده است و اگر برای این غده ترسناک و سرطانی فکری نشود و به سرعت چارهای اندیشیده نشود میتواند در کمتر از سه سال آتی تمام پیکره ایران را فرابگیرد.
طنین فریادی که در همه یک دهه گذشته توسط دولتیها و سیاسیون شنیده نشد حالا دقیقا در گوششان زنگ میزند و البته که فاجعه یک جمله که «تحریمها نعمت هستند» حالا میتواند کشور را در سیاهچاله تاریکی و سرما بیاندازد.
آنان که روزگاری سرمست و سرخوش، تحریمهای ویرانگر را کاغذپاره خواندند و گفتند نعمت است حالا، اما بی صدا و بی بصیرت پنهان شدهاند و در وضعیت پیش آمده که اثر ردپایشان روشن است هیچ نمیگویند.
عقب ماندگی ویرانگر صنعت گاز با تحریمها
«ورود غول نفتی آمریکا به میدان گازی قطر با ایران»، «توافق ۳۲ ساله شرکت فرانسوی و قطر برای تسریع توسعه میدان گازی مشترک با ایران»، «غول انرژی ایتالیا برای تسریع برداشت از میدان گازی مشترک ایران و قطر به همتای فرانسوی خود پیوست»، این تیترها تعدادی از خبرهای مربوط به گسترش و توسعه میدان گازی مشترک میان ایران و قطر تنها در تیر ماه سال ۱۴۰۱ است.
در تیرماه سال ۱۴۰۱ و تنها در ۱۰ روز، قطر با ۴ شرکت بزرگ در حوزه اکتشاف نفت و گاز در جهان قرارداد بسته و شرکتهای انی (ایتالیا)، توتال (فرانسه) و کونوکو فیلیپس (آمریکا) در حالی با قطر قرارداد همکاری امضا کرد و به پروژه توسعه میدان مشترک میدان پارس جنوبی (گنبدشمالی قطر) که میان ایران و قطر مشترک است، پیوست و در مرداد همان سال ۱۴۰۱ ، قطریها با یکی از بزرگترین شرکتهای جهان در حوزه نفت و گاز و انرژی یعنی اکسونموبیل آمریکا نیز قرارداد بستند.
به این ترتیب در حالی که ایران در زیر فشار کمرشکن تحریمها هر روز را به سختی و با مشقت طی میکرد، قطر در کمتر از یک ماه ۵ قرارداد با ۵ ابرشرکت حوزه استخراج نفت و گاز برای توسعه میادینش بست و البته در ایران همچنان برخی بر طبل عدم سازش، عدم مذاکره و تحریم نعمت است، میکوبیدند و میکوبند.
این شرایط، اما حالا کشور را در بحران و فاجعه فرو برده است. ادارات کشور نیمه تعطیل شده، مدارس و دانشگاهها به فضای مجازی منتقل شدهاند و صاحب دومین ذخایر گاز طبیعی جهان حالا در تله بی گازی گرفتار شده است.
ایران اکنون، اما برای چندمین سال متوالی نه تنها با کسری گسترده گاز در فصول سرد مواجه شده که وضعیت بسیار ناپایدار و شکنندهای را تجربه میکند و این در شرایطی است که هدر رفت گاز ایران از طریق مشعلسوزی، سالانه معادل یکسوم مصرف گاز ترکیه است.
اخطار درباره بحرانی که رسید
همین اخیرا، اما عرفان افاضلی دبیر کل فدراسیون صنعت نفت روز جمعه ۱۸ آبان ماه سال جاری در گفتوگو با ایلنا از افزایش ناترازی بنزین، گاز و برق خبر داد. او میگوید ناترازی بنزین روزانه و ناترازی گاز و برق فصلی است و هر سال هم کسریها بیشتر میشوند.
دبیر کل فدراسیون صنعت نفت در بخشی از صحبتهای خود گفته بود که «دولت متوجه کسری شده، اما اقدام عملی، عاجل، جدی و قاطع را انجام نمیدهد».
افاضلی در ادامه خاطرنشان میکند که مراکز پژوهشی دانشگاهی و مراکز صنعتی و اتاق بازرگانی راهکارهایی به دولت پیشنهاد دادهاند که از جمله آنها میتوان افزایش راندمان نیروگاههای حرارتی، افزایش توسعه و بکارگیری نیروگاههای تجدیدپذیر و افزایش بهرهوری تولید و بهینهسازی مصرف را نام برد که از شاخصترین و پربسامدترین راهکارها هستند.
البته کارشناسان همواره تحریم، عدم مدیریت و سیاستهای اشتباه حکومت را عامل اصلی افزایش ناترازی انرژی میدانند و همیشه این پرسش را مطرح میکنند که چگونه است جمهوری اسلامی با توجه به ذخایر گازی عظیم با ناترازی گاز مواجه میشود و یا اینکه به جای رفع تحریم چرا همیشه به فکر دور زدن آن هستند؟
پاسخ آن به بحران جدی عدم سرمایه گذاری و عدم حضور شرکتهای بین المللی در ایران باز میگردد.
اهمیت پارس جنوبی و بحرانی که هست
این شرایط در حالی است که بنا بر اعلام وزارت نفت ایران، میدان گازی پارس جنوبی در شرایطی ۷۰ درصد گاز ایران را تامین میکند که در حال ورود به نیمه دوم عمر خود است و بنا بر همه پیش بینیها از سال ۱۴۰۴، هر سال به اندازه یک فاز (۲۸ میلیون متر مکعب در روز) از تولید آن کاسته میشود.
افت شدید تولید میدان پارس جنوبی از سال ۱۳۹۹ آغاز شده و بهمنماه همین سال خبرگزاری مهر از قول یک مقام رسمی که خواسته بود نام او برده نشود، گزارش داده بود که روند افت فشار مخزن پارس جنوبی از هماکنون (یعنی سال ۱۳۹۹) آغاز شده و اطلاعات آن نیز موجود است، اما میزان این افت فشار رقم بالایی نیست.
بحران بزرگتر، اما شاید این است که بر اساس ارزیابیها، هر سال به میزان ۲۸ میلیون متر مکعب از تولید این میدان کاسته خواهد شد و در سال ۱۴۱۲ میزان افت تولید این میدان به ۲۶۶ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید. بدین ترتیب اگر ایران نتواند کاری انجام دهد، تولید گاز ذر کشور تا سال ۱۴۱۰ به یکسوم کاهش خواهد یافت.
اما مساله این است که برای جلوگیری از افت تولید گاز از این میدان نیاز به نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۰ برابر سکوهای فعلی) و کمپرسورهای عظیم است که تکنولوژی ساخت آن تنها در دست چند شرکت محدود غربی، از جمله شرکت توتال فرانسه است.
توتال فرانسه قرار بود برای فاز ۱۱ پارس جنوبی از این سکوها احداث کند، اما بعد از خروج آمریکا از برجام این شرکت نیز به همراه شریک چینی خود، سیانپیسی، پروژه ۵ میلیارد دلاری فاز ۱۱ را رها کرد.
این در شرایطی است که بنا بر اعلام نظر کارشناسان این حوزه کل فازهای پارس جنوبی احتمالا نیاز به ۱۰ تا ۱۵ سکوی عظیم دارند و پیش از این نیز زنگنه، وزیر سابق نفت ایران گفته بود که برای جلوگیری از افت تولید گاز این میدان نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.
در طرف مقابل، اما قطر که تاکنون ۵ / ۲ برابر ایران از میدان مشترک پارس جنوبی تولید گاز داشته، سالها پیش چنین سکوهایی را نصب کرده و اکنون در حال آماده شدن برای افزایش ۴۰ درصدی تولید گاز از این میدان تا سال ۲۰۲۶ است.
قطر از سال ۱۳۹۹ نیز حفاری چاههای جدید را آغاز کرده است.
در مقابل این شرایط، اما ایران طی چند سال گذشته مدعی شده بود که با شرکتهای داخلی همان پروژه را توسعه داده، اما آنچه اتفاق افتاد، این بود که عملا به جای سکوی ۲۰ هزار تنی، یک سکوی فعال ۱۵۰۰ تنی از فاز ۱۲ پارس جنوبی به فاز ۱۱ منتقل شد و تنها کاری که شرکتهای ایرانی انجام دادند حفر چند چاه و لولهگذاری بود، البته در این مسیر نیز دستکم یک بار سقوط این دکل رقم خورد و از سوی دیگر حذف یک سکو در فاز ۱۲ پارس جنوبی بدون تردید باعث افت تولید در آن فاز میشود و همان سکو در فاز ۱۱ اقدام به تولید میکند و این بدان معناست تنها بین دو فاز سکویی جا به جا شده و تقریبا هیچ تاثیری نخواهد داشت.
هم چنین باید تاکید کرد که یک علت این که یکی از سه سکوی فاز ۱۲ به فاز ۱۱ منتقل شد در این نکته است که فاز ۱۲ با افت فشار مواجه شده و طی چند سال گذشته کمتر از ظرفیت، تولید گاز انجام میدهد.
ایران نیاز داشت به جای این روش، فازهای خود را گسترش دهد و با رفع تحریم ها، چون قطر با ابرشرکتهای جهان قرارداد بنویسد.
سال ۱۴۰۱ و بحرانی که به گلو رسیده بود
اما برای این که بدانید چندین بار درباره این بحران اخطار داده شده بود باید یادآور شد که در آذر سال ۱۴۰۱ حمیدرضا عراقی، مدیرعامل سابق شرکت ملی گاز ایران روند کاهشی تولید گاز در کشور را مشکلی دانسته بود که در صورت عدم اقدام بهموقع دولت، مجلس و شرکت نفت برای حل و فصل آن بحرانی جدی را در آینده رقم خواهد زد.
حمیدرضا عراقی بحران گاز را جدی دانست و در آن زمان به ایلنا گفته بود که، در پارس جنوبی که میدان مشترک ایران و قطر است، قطر بیشتر برداشت میکند، اما ایران به دلیل عدم سرمایهگذاری نمیتواند برداشت زیادی کند.
او تاکید داشت که پارس جنوبی به مرحلهای رسیده که باید افزایش فشار اعمال شود که هزینهبر است و باید از فناوریهای جدید استفاده شود که بتوان در آن برداشت افقی داشت «در حالی که اکنون فاز ۱۱ کند جلو میرود، برداشت افقی، سرمایهگذاری و فشارافزایی نداریم.»
یک ماه بعد از این مصاحبه بود که در دی ماه سال ۱۴۰۱، تعادل عرضه و تقاضای گاز در بخش خانگی و تجاری به مرز هشدار رسید و مصرف ۷۰۰ میلیون لیتر مکعب در مقابل ۸۵۰ میلیون لیتر مکعب تولید ثبت شد. محمدرضا جولایی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران در آن زمان با اعلام این ارقام گفت که پایداری این رقم و عبور کل مصرف از روزی ۶۵۰ میلیون لیتر به معنای شرایط بحران است.
آلودگی هوا نتیجه بحران گازی کشور
در همین حال، اما کسری گاز در ایران باعث اوجگیری مصرف سوختهای آلاینده مازوت و گازوئیل در صنایع و نیروگاهها شده و در مجموع مصرف سوختهای نفتی ایران در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ رشد داشته است. کسری شدید تولید گاز کشور باعث شده است رشد مصرف محصولات نفتی ایران در سال گذشته ۱۲ برابر رشد سالانه مصرف محصولات نفتی طی یک دهه گذشته باشد.
کسری گاز ایران عملا نه تنها به بحرانهای جدی زیست محیطی دامن زده و از سوی دیگر باعث توقف توسعه ایران در سایر شاخصهای انرژی کشور شده است.
بحران عدم تنوع در سبد انرژی ایرانیان
نکته این است که ایران در زمستانها با کسری روزانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعبی گاز مواجه است و این در حالی است که کشور ترکیه، با شرایط منطقهای و جغرافیایی مشابه در زمستانها روزانه ۲۵۰ میلیون متر مکعب و ایران ۸۵۰ میلیون متر مکعب مصرف گاز دارد و به اندازه مصرف گاز ترکیه نیز کسری گاز دارد.
در این بین باید توجه داشت که شاید علت اختلاف چشمگیر مصرف گاز ایران با ترکیه در این نکته است که سهم گاز در سبد انرژی ایران ۷۰ درصد است و در مقام مقایسه، ترکیه ۳۵ برابر ایران تولید انرژی خورشیدی و بادی و ۹ برابر ایران تولید برق آبی دارد و این کشور سال گذشته ۲۸۰۰ مگاوات به تولید انرژی خورشیدی و بادی خود افزوده و امسال ۵ هزار مگاوات دیگر به این رقم اضافه خواهد شد.
به عبارتی سادهتر، حوزه انرژی ایران متنوع نیست و تقریبا کل انرژی کشور یا از محصولات نفتی و یا از گاز تامین میشود و همین نیز وضعیت شکننده را در شرایطی که تقریبا ایران درگیر بحران جدی است برای کشور شدیدتر میکند.
این تکیه به گاز نیز در شرایطی در ایران رخ میدهد که آمارهای شرکت ملی گاز ایران در سالهای اخیر نشان میدهد رشد سالانه تولید گاز ایران در سه سال گذشته به طور متوسط دو درصد بوده و آمارهای شرکت ملی گاز نشان میدهد که سال گذشته میزان تزریق روزانه گاز پالایششده از میدان پارس جنوبی به خطوط لوله سراسری تنها ۵۱۰ میلیون متر مکعب است.
در همین حال صادرات گاز ایران در سال ۱۴۰۲ نیز شاهد افتی ۲۴ درصدی شده و به ۱۴.۳ میلیارد متر مکعب رسیده و اصلیترین دلیل آن نیز نصف شدن گاز تحویلی ایران به ترکیه است.
حالا نیز ایران در شرایطی که در سالهای گذشته نتوانسته برای پوشش رشد سالانه مصرف گاز، تولید آن را به اندازه کافی افزایش دهد و تقریبا سرمایه گذاری در آن متوقف شده است، حالا دیگر در پیک مصرف زمستانی با بیش از ۲۵۰ میلیون متر مکعب کسری روزانه گاز مواجه است که این رقم عظیم، چنان که گفته شد معادل کل مصرف گاز ترکیه است.
ایران تکیه بر گاز بدون توسعه بخشهای دیگر در حوزه انرژی
بحران کسری گاز نیز اکنون در شرایطی برای ایران رخ میدهد که تولید برق هستهای، خورشیدی و بادی ایران نیز در سالهای اخیر هیچ رشدی در کشور نداشته و مجموع سهم نیروگاههای تجدیدپذیر و هستهای از تولید برق ایران تنها ۲ درصد است.
این در حالی است که در مقام مقایسه امارات متحده عربی بدون درگیر شدن با جامعه جهانی و تحریمها، سال گذشته ۵ برابر ایران تولید برق هستهای داشت. این کشور همچنین هفت برابر ایران تولید برق از منابع تجدیدپذیر دارد.
هم چنین عربستان سعودی و ترکیه به ترتیب سه برابر و ۳۵ برابر ایران تولید برق از منابع تجدیدپذیر خورشیدی و بادی دارند.
نتیجه مجموع شرایط گفته شده حالا این است که ایران با داشتن دومین ذخایر گاز جهان بعد از روسیه؛ دچار معضل کسری گاز شده و این معضل بیش از آن که به موج کنونی سرما مرتبط باشد، حاصل ناکارآمدی و سوءمدیریت، هدر رفت شدید گاز به دلیل فرسودگی تجهیزات، عدم توسعه میادین گازی و کمبود سرمایهگذاری به دلیل انزوای جهانی است.
در واقع ایران به عنوان مالک دومین ذخایر گازی جهان در چنان شرایط بحرانی قرار گرفته که حالا کشور را تعطیل میکند و پایداری شبکه گاز کشور شاید به بند مویی بسته است.
در همین حال باید توجه داشت که گزارشها از ایران حاکی از افت شدید گازدهی به صنایع و نیروگاههای برقی به خاطر کسری شدید گاز در زمستان است و دستکم آمارهای سالهای اخیر نشان میدهد که این افت شدید، ضربه چشمگیری به صنایع عمده کشور زده است.
حال، اما بعد از قطعهای مکرر گاز و برق صنایع کشور، بحران پیش روی توسعه و تولید، نوب به شهروندان در بخش خانگی رسیده تا آنان نیز شاهد باشند که اخطارهای داده شده در همه یک دهه گذشته پیش چشمانشان جان میگیرد و حق زندگی طبیعی را از آنان سلب خواهد کرد.