فرارو نوشت: با گذشت بیش از ۵ سال از فروکشکردن نسبی جنگ داخلی در سوریه، ۷ آذر، به عنوان سرفصل تاریخ جدید درگیریها در این منطقه ثبت شد. در این تاریخ شورشیان مخالف حکومت سوریه، از ادلب به حلب یورش بردند و پس از تصرف این شهر کلیدی، پیشروی سریع آنها به سایر نقاط سوریه نیز شدت گرفته است. در بخشهای دیگر سوریه نیز نیروهای مخالف دیگری به درگیری با قوای دولتی یا سایر نیروها مشغولند.
شرایط روسیه برای بازیگران مهم منطقه از جمله روسیه و ایران حاوز اهمیت است و برخی تحلیلگران معتقدند ردپای کشورهای دیگری از جمله اسرائیل، آمریکا و ترکیه در پشت پرده اتفاقات فعلی سوریه مشهود است. همزمان با این تحولات، نشست سهجانبهای میان فواد حسین، عباس عراقچی و بسام صباغ، وزرای امور خارجه عراق، ایران و سوریه، در بغداد و با هدف بحث و بررسی بحران جاری سوریه و تبعات آن بر امنیت و صلح منطقهای آغاز شده است. وضعیت منطقه تا حدی حساس است که مخالفان دولت بشار اسد با تصرف شهرهای حلب و حماه اکنون به سمت حمص سومین شهر بزرگ سوریه پیشروی کرده و قصد دارند این شهر را نیز تصرف کنند.
با توجه به این شرایط، پرسشهایی درباره آینده سوریه و حاکمیت آن و تاثیر این تغییرات برای ایران مطرح است. مهدی مطهرنیا، آینده پژوه و تحلیلگر سیاسی به این پرسشها پاسخ داده است:
مهدی مطهر نیا گفت: «سوریه بخشی از یک جغرافیای هدف بزرگتر در منطقه است که میتواند برای منطق عبور از نظم موجود جهانی و رسیدن به نظم جدید جهانی از تاثیرگذاری ویژهای برخوردار باشد. با توجه به تلاش قدرتهای باقی مانده در منطقه از دوران کهن برای شکل دهی یک نظم جدید، شاهد یک اصطکاک جدی در منطقه هستیم. این اصطکاک، خود زمینه ساز یک گذار پرشتاب از وضعیت فعلی به وضعیت جدید هستیم. این تغییرات ریشه در سالهای پیش از وقوع حمله ۱۱ سپتامبر دارد، در طول این سالها مراحل این تهدید طی شد تا به مرحله فعلی (تحکیم) رسید و با حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر سال گذشته میلادی، سرعت رسیدن قدرتهای جهانی برای اهدافشان شتاب بالاتری داشت؛ آنها به دنیال تسخیر ژئوپلیتیک قدرت، با توجه بزئوپلیتیک آینده جهان هستند. مسئله اصلی این است که اگرچه همه این اتفاقات از قبل شروع شده بود، اما رویدادهای ماههای اخیر در پرشتابتر شدن تحولات منطقه نقش داشت.»
وی افزود: «اسرائیل با هدف ایجاد نظم نوین جهانی مورد ادعای خود، به دنبال تغییر بافت موجود منطقهای است و از هفتم اکتبر و به بهانه پاسخ دهی به اقدامات حماس، به پاکسازی و حمله به نیروهایی پرداخته است که تحت عنوان محور مقاومت، در منطقه فعال بودهاند. اسرائیل تلاش کرد در این چارچوب زمینههای از میان بردن منطقه حائل را فراهم کند. در نتیجه مورد توجه نگرشهای قدرتهای شرقی از جمله چین و روسیه قرار گرفت و حتی تلاش شد، یک جبهه متحد علیه نظم موجود شکل بگیرد، لذا با توجه به همه این ها، ایده اسرائیل اینگونه در حال اجراست که ابتدا با حمله به پاهای نیروهای مقاومت در غزه کاهش قدرت داده شوند و سپس در دور دوم اجرا نقشه، بازوان نیروهای مقاومت در لبنان مورد هدف قرار بگیرد و اکنون ستون فقرات محور مقاومت در سوریه مورد هدف است. به تبع اگر این وضعیت ادامه پیدا کرده و اهداف احتمالی اسرائیل، یکی پس از دیگری محقق شوند، در نهایت اگر اعراب نیز در مناسبات منطقه، دخالت خاصی انجام ندهند، ممکن است تهران نیز به عنوان راس محور مقاومت یا حامی اصلی این محور مورد هدف قرار گیرد.»
این مطالب را از دست ندهید:
- یک منبع جدید تایید کرد: بشار اسد کشته شده است
- آخرین تذکر رهبر انقلاب به بشار اسد چه بود؟ +عکس
- ویدیوی خوشحالی مخالفین حکومت بشار اسد از سقوط حکومت وایرال شد
ایران به دنبال پرهیز از هر نوع تنش است
این آینده پژوه در ادامه گفت: «اسرائیل به تعبیر و ادعای خود در حال پاکسازی منطقه است. اسرائیل از مدتها پیش سناریوهای متعددی را برای اجرای پروژه خود مورد اجرا قرار داده است. پیشتر هم بارها اشاره کرده بودم که به سناریوهایی مثل بوسه مرگ، اعتقاد دارم یعنی احتمال درگیری تهران و تلآویو در آیندهای نه چندان دور. همچنین در ماههای گذشته اشاره کرده بودم که اسرائیل برای دستیابی به اهداف منطقهای خود به دنبال باز کردن پای ایران به تنشها در منطقه است و مدل سناریوی مار بوآ در مورد تهران با مرکزیت اسرائیل پیاده سازی خواهد شد. در حال حاضر اسرائیل نه تنها غزه را ویران کرده و همهی زیرساختهای غزه را با خاک یکسان کرده است. همزمان حزبالله، سوریه و حوثیهای یمن را نیز مورد حمله قرار داده و در نهایت سعی کرد پای ایران را به یک جگ تمام عیار باز کند؛ بنابراین اهداف اسرائیل از مدتها پیش در دستور کار این رژیم قرار داشته و اکنون به شکلی پررنگتر مشهود شده است. طبیعتا با شکست خوردن یا عدم موفقیت هر سناریو، اسرائیل سعی خواهد کرد با سناریوهای جدیدی به اهداف خود برسد.»
وی افزود: «احتمال انجام اقدام ایران در برابر تنشها در سوریه، نسبت به وقایع پیشین بسیار محدودتر است. ایران، اکنون با توجه به شرایط موجود، محافظه کارانه از مسیر دیپلماسی حرکت میکند و تصمیم گیریهای منطقهای خود را گام به گام انجام میدهد. ایران هم در ماجرای غزه و هم در درگیریهای لبنان، تمام تلاش خود را برای بازدارندگی بدون تنش مستقیم انجام داده است و حتی هنوز به عملیات «وعده صادق ۳» جامه عمل نپوشانده است؛ بنابراین ایران از مخاطرات رودرویی مستقیم که میتواند به درگیریهای گستردهتر منتهی شود، آگاه است. ایران اکنون وضعیت «فعال به درون» و» نگاه به برون» را انتخاب کرده است تا از هر نوع تشدید تنش احتمالی پیشگیری کند.»