دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۸
نظرات: ۰
۰
-
شما هم زندگی در قفس را تجربه کنید

در میان معماری مدرن و ناهمگون شهری امروز که در مخیله مهندسی‌شده هر منطقه‌ به شکل‌های مختلف ظاهر می‌شود، خانه‌هایی هم وجود دارند که هنوز از تیغ تیز بیل‌های مکانیکی در امان مانده‌اند و زیر نگاه سنگین شهرداری‌ها نفس می‌کشند.

مهتاب مظفری سوادکوهی- روزنامه اطلاعات: اگر بخواهیم به معضلات زندگی آپارتمان‌نشینی و تراکم جمعیت شهری امروز اشاره کنیم همین بس که دیگر کسی از پنجره رو به خیابان، نفس تازه نمی‌کند و امنیت هیچ برجی، خواب آشفته شبانه را تسکین نمی‌دهد و آیفون‌های تصویری، میهمان سرزده‌ای را به خود نمی‌پذیرد. 

در میان کوچه‌ و پس‌کوچه‌های مازندران، هنوز خانه‌هایی هستند که درب حیاطشان به باغچه‌های پر از گل و باغ‌های مشجر باز می‌شود، از همان خانه‌هایی که روی سقف شیروانیشان علف می‌روید و کف‌کرسیشان چند پله می‌خورد و به اتاق‌های تودرتوی نشیمن و خواب و پذیرایی می‌رسد. خیلی هم که نوستالژیک باشد، حوضی، فواره‌ای یا نیمکتی کنار حیاط دارد که اگر میهمانی سرزده از راه رسید، هوس رفتن به سرش نزند و بنشیند و یک دل سیر با صاحبخانه گپ‌ بزند؛ خانه‌هایی که دورهمی‌های زیادی به خود دیده‌ و بهترین تراپیست دوران خود در جمع فامیل و خانواده به شمار می‌رفته‌اند. 

درمیان معماری مدرن و ناهمگون شهری امروز که در مخیله مهندسی‌شده هر منطقه‌ به شکل‌های مختلف ظاهر می‌شود، خانه‌هایی هم وجود دارند که هنوز از تیغ تیز بیل‌های مکانیکی در امان مانده‌اند و زیر نگاه سنگین شهرداری‌ها نفس می‌کشند؛ خانه‌هایی که یا صاحبان اصلی خود را از دست داده‌اند و منتظر سخاوت دست وارثانشان هستند یا از فرط فرسوده‌بودن، نای ایستادن ندارند و سرنوشتی جز مسلخ بساز و بفروش‌ها در انتظارشان نیست.

اگرچه داشتن یک خانه ویلایی در هر نقطه از ایران، بهتر از زندگی آپارتمان‌نشینی است اما این موضوع در استان مازندران که از مواهب طبیعی برخوردار است ارزشی چندبرابر دارد. 

خانه‌هایی که بخش مهمی از تاریخ، فرهنگ و زیست‌بوم این استان به شمار می‌روند، در معرض انقراضی پرشتاب قرار گرفته‌اند. کمبود زمین و گران شدن آن در سال‌های اخیر، امکان اسکان جمعیت شناور مازندران را در خانه‌های ویلایی نمی‌دهد. 

دردسرهای آپارتمان‌نشینی 

آقا رمضان یکی از همین ویلایی‌نشین‌هاست که در مرکز شهر قائمشهر، خانه‌ای بزرگ و قدیمی دارد. او قدمت خانه‌اش را بیشتر از ۴۰ سال عنوان می‌کند و می‌گوید: من بچه‌هایم را از همین خانه به خانه بخت فرستادم و حالا نوه‌هایم در شرف ازدواج هستند. خانه ما قدیمی و فرسوده است و به دلیل رطوبت بالای مازندران، سقف و دیوارهایش پر از ترک و ریختگی شده اما حاضر نیستم آن را به آپارتمان تبدیل کنم. 

ما در کوچه‌ای بن‌بست زندگی می‌کنیم و سال‌ها به بودن در کنار همسایه‌های قدیمی عادت کرده‌ایم. چند واحد از خانه‌های حیاط‌دار کوچه را به آپارتمان تبدیل کرده‌اند اما من و سه همسایه دیگر همچنان مقاومت می‌کنیم. همسرم به باغچه و گل و گیاه علاقه بسیار دارد و مهمانی‌های پرجمعیت به خصوص در ایام محرم و ماه مبارک رمضان هنوز در خانواده ما مرسوم است. نمی‌دانیم اگر در آپارتمان زندگی کنیم چطور باید با نبودن این دلخوشی‌های ساده کنار بیاییم. آپارتمان‌نشینی دردسرهای خودش را دارد و در آن از آرامشی که امروز داریم، خبری نیست؛ هرچند که حالا هم با آمد و رفت همسایه‌های جدید و وجود دستگاه‌های پمپاژ آب، آرامشمان به هم خورده و فشار آب خانه‌های قدیمی بسیار کم شده است. 

آقا اردشیر، یکی دیگر از ساکنان همین کوچه است. او که به تازگی خانه قدیمی‌اش را کوبیده و یک آپارتمان چهارطبقه ساخته می‌گوید: پسرم چند ماه پیش ازدواج کرد. یکی از شرایط عروسم برای بله گفتن، خانه‌دار شدن داماد بود. دو دخترم هم مستأجر بودند. سهم آن‌ها را هم دادم تا هرکجا که دلشان خواست خانه بخرند. 

من و همسرم به خانه بدون حیاط عادت نداریم و در فضای آپارتمان دلمان می‌گیرد اما چاره‌ای نیست، همین که بچه‌هایم صاحب‌خانه شدند برای من کافی است. 

نوسازی به جای مسکن مهر

طبق آخرین آمار موجود، حدود پنج هزار و ۵۰۰ هکتار بافت فرسوده در مازندران شناسایی شده که البته این میزان به غیر از دو هزار و ۴۳۶ هکتار سکونت‌گاه‌های‌ غیررسمی است که در استان وجود دارد. مجموع بافت‌های فرسوده و سکونت‌گاه‌های غیررسمی، جمعیتی بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر را در خود جا داده‌اند. 

به گفته مدیر کل مسکن و شهرسازی مازندران، این استان، نهمین استان کشور در حوزه بازآفرینی بافت‌های فرسوده به حساب می‌آید که کار بازآفرینی ۴۴ شهر را به طور همزمان آغاز کرده است.

علی دیوسالار از صدور ۱۴ هزار و ۵۰۰ پروانه نوسازی در سه سال اخیر خبر می‌دهد و می‌گوید: فقط در نه ماه نخست سال‌جاری، حدود ۲۴۰۰ واحد فرسوده در مازندران نوسازی و بازسازی شده‌اند. 

با توجه به تفاهم‌نامه‌ای که میان اداره کل راه و شهرسازی مازندران و شهرداری‌های هفت شهر بزرگ استان منعقد شد، شهرداری‌ها موظف شدند تخفیفات خوبی ازقبیل تخفیف ۷۵ درصدی صدور پروانه ساخت، تخفیف هزینه خدمات نظام مهندسی، افزایش تراکم و... برای مالکان بافت‌های فرسوده در نظر بگیرند. 

بافت‌های فرسوده یا تک‌پلاکند یا واحد همسایگی هستند یا بلوک شهری به حساب می‌آیند. از تجمیع بلوک‌های شهری یا محله‌ای هم بافت فرسوده به وجود می‌آید. به طور قطع هر شهر یک مرکز پیدایش یا بافت سنتی و تاریخی دارد که حتما باید حفظ شود اما این موضوع با موضوع خانه‌های فرسوده بسیار فرق دارد. 

چیزی که جامعه‌شناسان و میراثی‌ها می‌خواهند این است که توسعه شهری بر مبنای حفظ بافت‌ سنتی یا به قولی حفاظت‌محور باشد. این هدف بسیار خوب است اما در دنیای واقعی شهرنشینی و با تراکم جمعیت امروز چندان میسر نیست. کاش در سال‌های گذشته به جای ساخت مسکن مهر بر نوسازی خانه‌های فرسوده متمرکز می‌شدیم!

کارکرد مثبت محلات

کارشناسان و مدیران شهری نگران مسایل دیگری هم هستند. آن‌ها معتقدند ناپایداری ساختمان‌ها در بافت‌های فرسوده و تنگ بودن معابر، خدمت‌رسانی و تردد ماشین‌های آتش‌نشانی و اورژانس را دچار مشکل می‌‎کند. همچنین فرسودگی شبکه خدمات شهری و آسیب‌پذیری بناهای فرسوده، آن‌ها را در برابر سیل، زلزله، توفان و آتش‌سوزی آسیب‌پذیر ساخته یا به کانون‌ آسیب‌های اجتماعی بدل می‌کند اما آیا علاج درد این خانه‌های قدیمی، خراب کردن آن‌ها و آپارتمان‌سازی است؟ 

یک جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، زندگی آپارتمان‌نشینی را ازعوامل مهم تهدید سلامت انسان می‌داند. مقداد رضایی، انسان را موجودی زیستی، روانی و اجتماعی توصیف می‌کند و می‌گوید: متأسفانه با تغییرات سریعی که امروزه در جوامع شهری رخ داده، ابعاد سلامت انسان (روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی) تحت‌تأثیر قرار گرفته و سرمایه‌های اجتماعی دچار فرسایش شده است. 

او ادامه می‌دهد: در گذشته آدم‌ها در محلات زندگی می‌کردند و محله، کارکردهای مثبت فراوانی داشت، محیطی که در آن روابط گرم، اعتماد و حمایت اجتماعی موج می‌زد و آدم‌ها ساعات زیادی را با هم بودند تا در صورت نیاز به یکدیگر کمک کنند، در عین حال ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به درستی آموزش داده می‌شد اما امروز خانواده‌ها به هسته‌های کوچکی تبدیل شده‌اند که در آپارتمان‌های خود محبوسند. 

انسان امروز، انسانی سرگشته و تنهاست که این تنهایی را مدام بازتولید می‌کند، چون دچار فردگرایی افراطی شده است. تمکن مالی و مثلا داشتن دو خانه، به یک ارزش بدل شده، در حالی که زندگی‌های لاکچری فقط تجمل‌گرایی را بیشتر کرده و نیازهای اساسی و روانی انسان‌ها را برآورده نمی‌کند.

انسانی که نیازهای روانی‌اش برآورده نشود از حالت طبیعی خارج می‌گردد، قدرت سازش‌پذیری و آستانه تحملش کم می‌شود و در نتیجه آمار اختلافات خانوادگی، درگیری‌های خیابانی، طلاق، نزاع، افسردگی و خودکشی بالا می‌رود. 

تناسب بین منابع و نرخ رشد جمعیت 

رضایی همچنین می‌گوید: کودکان و نوجوانان امروز، زندگی در محله را تجربه نکرده‌اند و خانه‌های حیاط‌دار را  فقط در خانه‌های پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان می‌بینند. به همان اندازه تمایل آن‌ها به زندگی در فضای مجازی و نیاز کاذب به رسانه، روز به‌روز بیشتر می‌شود که نتیجه‌ای به جز اضطراب و اختلالات روانی ندارد. 

کارکرد محله دیگر وجود ندارد و دورهمی‌ها و بازی‌های محله‌ای از بین رفته‌اند. از طرفی ساختار خانواده‌ها تک‌هسته‌ای شده و رفت وآمدهای فامیلی به شدت کاهش یافته، در حالی که در گذشته، چند نسل از خانواده کنار هم زندگی می‌کردند و این موضوع به آن‌ها حس امنیت و هویت می‌داد. در دهه ۴۰ و ۵۰ متوسط فرزندآوری مادران، هشت فرزند بود، درحالی که فردگرایی و شرایط جامعه امروز، تمایل به فرزندآوری را در زوجین به صفر رسانده است. 

این پژوهشگر و مدرس دانشگاه فرهنگیان می‌پرسد: آیا با توجه به رشد جمعیت، به غیر از آپارتمان‌سازی، کار دیگری هم می‌شود کرد؟ و اصلا چرا جمعیت شهرنشین این‌همه زیاد شده است؟

مقداد رضایی معتقد است: مسائل اجتماعی پیامدهایی دارد که خود زاییده علل سطوح دیگر است. لذا سیاست‌گذاری‌های دولت در تراکم ساخت مسکن حتما باید قبل از اجرا مورد ارزیابی قرار گیرد. بین منابع و نرخ رشد جمعیت در کشور باید تناسب وجود داشته باشد و برای رسیدن به این تناسب ، آمایش سرزمینی باید به درستی انجام شود. 

او تأکید می‌کند: متأسفانه آشفتگی که در حوزه‌های شهرنشینی وجود دارد ناشی از توسعه نامتوازن و سیاست‌های غلط جمعیتی کشور است.

طبق آخرین آمار موجود، بیش از ۷۲ درصد از جمعیت کشور، شهرنشین و مابقی روستایی هستند. استان گیلان تنها استان‌ شمالی کشور است که بالاتر از میانگین کشوری یعنی حدود ۴۰ درصد جمعیت روستایی دارد. به گواه نتایج تحقیقات، مردم استان گیلان در برخی شاخص‌ها از سلامت روان بیشتری برخوردارند. 

کشور ما در دهه ۶۰ و همزمان با جنگ، با افزایش جمعیت مواجه بود، امروز اما شاهد کاهش رشد جمعیت هستیم. متأسفانه علی‌رغم توسعه مناطق روستایی، مهاجرت از روستاها به شهرها بیشتر شده و اغلب خانواده‌ها زندگی در آپارتمان را به زندگی در روستاها ترجیح می‌دهند، به شرط آن‌که یک خانه ویلایی در دل جنگل یا روستا هم داشته باشند. 

این موضوع علاوه بر کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش وابستگی غذایی به کشورهای دیگر، محیط زیست و منابع طبیعی ما را هم مورد تهدید قرار می‌دهد.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

نظرسنجی

اولین اقدام ترامپ پس از ورود به کاخ سفید؟

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی