یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۹
نظرات: ۰
۰
-
آیا زمان آشتی و مذاکره ایران با آمریکا فرا رسیده است؟

صحبت از لزوم ترک مخاصمه با آمریکایی‌ها و مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها، البته که تازگی ندارد و تقریبا در چند سال اخیر، بارها از جانب چهره‌های اصلاح‌طلب مطرح شده است.

فرهیختگان نوشت: این سوال در ذهن افکارعمومی و نخبگان وجود دارد که رفتار ایران در مواجهه با آمریکای بعد از ترامپ چه خواهد بود و اساسا باید چه باشد.

از طرفی با توجه به اینکه منطقه همچنان درگیر بحران است و صهیونیست‌ها نیز به دنبال تشدید تنش‌ها هستند، رفتار آمریکایی‌ها در مواجهه با اسرائیل و منطقه می‌تواند تا حد زیادی رفتار صهیونیست‌ها را در منطقه تحت تأثیر قرار دهد. برخی از تحلیلگران معتقدند فعلا باید منتظر ماند تا آمریکا مواضع خود را در این ماجرا مشخص و شفاف کند و رفتار ایران نیز برمبنای آن رفتار تعیین شود. در یک سمت دیگر اما در میان چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلبی که معتقد بودند دموکرات‌ها در انتخابات پیروز می‌شوند و دولتی‌ها باید خود را برای نشستن پای میز مذاکره با دموکرات‌ها آماده کنند، حالا اما بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور، از لزوم ترک مخاصمه با آمریکا و حتی تبریک گفتن ریاست جمهوری به ترامپ صحبت می‌کنند.  

واقعا زمان ترک مخاصمه است؟  
رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب بعد از پیروزی ترامپ، لزوم مذاکره و ترک مخاصمه با آمریکا را با شدت بیشتری مطرح کردند. در همین چهارچوب، مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات، در یادداشتی از مذاکره مستقیم با آمریکا در شرایط برابر گفت و به این موضوع اشاره کرد که اگر مذاکره «همراه با اعتماد به نفس»، «تدبیر» و «دیپلماسی قوی و مبتنی بر منافع ملّی» و «پشتوانه مردمی» باشد، «سازشکارانه» تلقی نمی‌شود.

معین اشاره‌ای هم به اعتراف کلینتون در دست داشتن آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد کرد و تأکید کرد که با در نظر گرفتن این شرایط مذاکره «با کشوری که رئیس‌جمهورش به سابقه کودتاگری خود در ایران اعتراف و عذرخواهی می‌کند» حرکت ذلت‌باری تلقی نمی‌شود.

حسین مرعشی، دبیر کل حزب ‌کارگزاران سازندگی هم در یادداشتی که روز گذشته در روزنامه سازندگی منتشر کرد، از لزوم ترک مخاصمه با آمریکا گفت. مرعشی در بخشی از یادداشت خود به این موضوع اشاره کرد که دلیلی ندارد با کشوری مثل آمریکا که «دارای قدرت اقتصادی دنیاست، تکنولوژی‌های برتر دنیا را در اختیار دارد، بازار بسیار بزرگی دارد، نسبت به تمام کشورها قدرت نظامی برتری دارد و در منطقه خاورمیانه هم اثرگذار است، برای همیشه درحال مخاصمه باشیم.» مرعشی به این موضوع هم اشاره کرد که در مواردی اتفاقا مواضع ایران و آمریکا به یکدیگر نزدیک بوده، مثل ماجرای حذف صدام و حزب بعث.

مرعشی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که به همین منظور نگاه ما به ترامپ نباید لزوما یک نگاه منفی باشد و گفت: «بالاخره او تنها رئیس‌جمهور آمریکاست که چند باری به نقطه مرزی کره‌شمالی و کره‌جنوبی رفت تا با رهبر کره‌شمالی دیدار کند و علاقه‌مند بود که مسئله کره‌شمالی حل شود، هرچند موفق نشد. الان نیز منطقه خاورمیانه در مرحله بسیار سختی قرار دارد و حتماً بدون موافقت ایران و بدون حضور ایران هیچ یک از مسائل منطقه قابل حل‌وفصل نخواهد بود. این حضور پرقدرت ایران و تأثیرگذاری ایران، فرصتی را ایجاد می‌کند که حتی در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ نیز ما بتوانیم در گام اول به یک آتش‌بس و در گام دوم به صلح پایدار در خاورمیانه برسیم و ایران نیز به سمت ترک مخاصمه با آمریکا حرکت کند.» مرعشی معتقد است که هم ایران تجربه زیادی در مواجهه با ترامپ دارد و الان شرایط با دوران ریاست جمهوری روحانی تفاوت دارد هم ترامپ، خامی دوره اول ریاست جمهوری خود را ندارد و احتمال می‌رود که رفتار او متفاوت باشد.

یک اشتباه تحلیلی در مواجهه با آمریکا
صحبت از لزوم ترک مخاصمه با آمریکایی‌ها و مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها، البته که تازگی ندارد و تقریبا در چند سال اخیر، بارها از جانب چهره‌های اصلاح‌طلب مطرح شده است. در مواجهه با آمریکا اما به‌نظر می‌رسد یک اشتباه تحلیلی رخ داده است. القای این گزاره که ایران و آمریکا در برخی مواضع با یک دیگر همسو هستند، مثل ماجرای صدام، نگاهی ساده‌سازانه به معادلات سیاسی و بین‌المللی است.

مشخص است که در همین ماجرا نیز نگاه ایران و آمریکا با یکدیگر تفاوت مشخصی داشت. موضوع دیگر آنکه ترک مخاصمه با آمریکا و صلح‌آمیز کردن روابط با آمریکا نه هیچ زمان در دستور کار ایران بوده و نه حتی طرف آمریکایی نسبت به آن تمایلی نشان داده است، فارغ از اینکه اساسا در شرایطی که وضعیت منطقه در پیچیده‌ترین حالت خود قرار دارد و صهیونیست‌ها با حمایت مستقیم آمریکا حریم هوایی ایران را مورد حمله قرار دادند، امکان ترک مخاصمه وجود دارد یا خیر!؟

نکته دیگر آنکه‌ اگر فرض را براین بگیریم که شرایط برای مذاکره مستقیم با آمریکا فراهم شود و سازشکارانه هم تلقی نشود، برچه اساس می‌توان این تحلیل را مطرح کرد که چون رئیس‌جمهور این کشور به دست داشتن در کودتا اعتراف کرده مذاکره ذلت بار نیست. به‌نظر می‌رسد یک اشتباه تحلیلی و تقلیل مسئله در رفتار با آمریکا رخ داده است.  

هیجان‌زدگی برای مذاکره ایران را در موضع ضعف قرار نمی‌دهد؟  
این اظهارات و پیشنهادات در شرایطی مطرح می‌شود که هنوز ترامپ، موضع مشخصی در خصوص رفتار با ایران نگرفته و مشخص نیست‌ سرنوشت بحران منطقه بعد از استقرار ترامپ در کاخ سفید چه خواهد شد. فارغ از اینکه اساسا در شرایط فعلی منطقه چقدر امکان مذاکره با آمریکا در خصوص پرونده هسته‌ای ایران وجود دارد و اینکه آیا اساسا آمریکایی‌ها در این شرایط مذاکره را جزء گزینه‌های خود قرار داده‌اند یا خیر؛ اگر فرض را بر این بگذاریم که امکان شروع مذاکرات با آمریکا وجود خواهد داشت و شرایط برای انجام مذاکرات فراهم شود، سوال اصلی این است که ابراز تمایل و اشتیاق برای شروع مذاکره با آمریکا نتیجه‌ای به همراه خواهد داشت؟

اظهار صریح و علنی تمایل به مذاکره با آمریکا، آیا ایران را در روابط خود با آمریکا در موضع ضعف قرار نخواهد داد یا به عنوان نقطه قوت تلقی خواهد شد؟

نکته دیگر اینکه در شرایطی که آمریکایی‌ها هنوز موضع روشنی در خصوص رفتار با ایران نگرفته‌اند، بیان و تأکید روی این گزاره که باید به سمت مذاکره با آمریکا برویم، این فرصت را در اختیار آمریکایی‌ها قرار نمی‌دهد که برمبنای این مواضع، مناسبات خود را با ایران تنظیم کنند و برمدار زیاده‌خواهی قرار گیرند!؟

نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که محاسبات آمریکا بعد از خروج از برجام نیز براین محور استوار بود که ایران با اعمال فشار پای مذاکره خواهد آمد؛ محاسبه‌ای که البته غلط بود، اما رفتار برخی سیاسیون در مواجهه با ایران را نمی‌توان در رفتار آمریکا با ایران بی‌تأثیر دانست.

در این راستا باید در رفتار با آمریکا هوشمندی لازم را داشت. هنوز نمی‌توان به طور قطع این نکته را مطرح کرد که آیا رفتار ترامپ با ایران تغییری خواهد داشت یا خیر. اگرچه مشخص است که در تمام این سال‌ها سیاست کلان آمریکا در مواجهه با ایران یکسان بوده اما در مواردی نحوه اجرای آن تفاوت‌هایی داشته که ایران نیز می‌بایست رفتار خود را براساس آن سیاست‌ها تنظیم کند. برهمین اساس می‌بایست به این نکته توجه داشت که خطای اول در مواجهه با آمریکا پس از ترامپ، هیجان‌زدگی است و پس از آن عجله در واکنش نشان دادن است.

بهتر آن است که تا موضع‌گیری صریح آمریکا در قبال ایران، صبر کرد و در ضمن از رفتارهایی که دست ایران را مقابل آمریکا رو کند یا پیش از اظهار نظر و اقدامی، ایران را در موضع ضعف قرار دهد، اجتناب کرد. در همین چهارچوب، رفتارهای هیجان‌زده و بدون در نظر گرفتن ظرافت‌های سیاسی و بین‌المللی، می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود و پیش از شروع هر مذاکره‌ای، میز مذاکره را بسوزاند.  

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی