به گزارش اطلاعات آنلاین به نقل از اسکای نیوز، تاکنون دو زن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دونالد ترامپ باختهاند.
این واقعیت به تنهایی برای دموکراتها در سراسر آمریکا غیرقابل باور تلقی شده و آنها دنبال پاسخ به این سوالات میگردند: " آیا جنسیت گرایی عامل باخت بود؟ زن ستیزی؟ انتخاب نامزدهای بد؟ سیاستهای بد دموکراتها؟ یا کمپین بد؟"
اینها تنها بخشی از سوالات بی شماری است که در حال حاضر دمکراتها از خود میپرسند، زیرا آنها به دنبال بدترین شکست سیاسی از جمهوریخواهان دنبال پاسخ هستند.
کامالا هریس در تابستانی که گذشت، پس از اجرای مناظره وحشتناک جو بایدن، ورود کرده و به حزب دموکرات انرژی داد.
کمپین او علیه ترامپ در ابتدا پیام شادی، خوشبینی و امید را به مردم منتقل کرد.
او بار دیگر مشارکت در سیاست دموکراتها را کلید زد و منجر به افزایش جذب سرمایه در سطح مردم شد.
اما این امر به سادگی کافی نبود. موقع حسابرسی عمیق رسید و این سوال عمیق مطرح شد که چگونه حزب دموکرات جذابیت گسترده خود را از دست داد.
علی رغم کارکتر خوبی که ترامپ ندارد، مردم به او رای دادند، به وعدههایش برای اصلاح اقتصاد، تقویت مرزها، مبارزه با انزواگرایی بیشتر آمریکا رای دادند. مردم به یک تاجر مرتجع، و نه یک سیاستمدار زیرک رای دادند.
خانم هریس که مکرراً بهخاطر به اصطلاح «سالادهای کلمه»(کلمات نامفهوم تصادفی) توسط راستها مورد انتقاد قرار میگرفت، تلاش کرد تا موضع خود را در مورد مسائل اصلی جامعه بیان کند. تلنگر در مورد اینکه آیا او در مورد سیاست مهاجرت سخت یا دلسوز بود یا خیر، و برعکس عمل کردن در بسیاری از مواضع جناح چپ مانند ممنوعیت فرک کردن(سوخت فسیلی و محیط زیست)و کم کردن بودجه پلیس، باعث دلسردی رای دهندگان دموکرات شد.
این بلاتکلیفی در مواضع، در تلاش برای یافتن راه میانه، باعث شد تا خنثی عمل کند. و به همین خاطر دموکراتها حق انتخاب را بر ایدئولوژی هنگام رای دهی ترجیح دادند.
پس از نامزدی آقای بایدن در سال ۲۰۲۰، واضح بود که سران حزب، حق انتخاب را بر ایدئولوژی ترجیح داده است. آنها طرحهای مترقیتر خانم هریس و همچنین سیاستمداران چپگرا مانند برنی سندرز را رد کردند. اکنون کشمکش داخلی بر سر این است که آیا در مواجهه با پیروزی دوم آقای ترامپ، حزب را بیشتر به سمت راست بکشیم یا خیر.
سوالی که اکثرا در حزب دموکرات نمیخواهند به آن پاسخ دهند این است: آیا آقای بایدن بهتر از خانم هریس عمل میکرد؟ درعوض، آنها سرزنش میکنند که خانم هریس چقدر خود را در مسیر کوتاه کمپین به بایدن پیدا کرد.
جنگهای خارجی در این زمان بیداد میکرد. تورم، در حالی که یک مشکل جهانی بود، در زمان کاندیداتوری هریس افزایش یافت. مشکل گذرگاههای مرزی به اوج خود رسید. اینها همه مشکلات بزرگی برای خانم هریس بود، زیرا او سعی داشت پیام خود را برای رای دهندگان توضیح دهد.
آیا آقای بایدن برای مدت طولانی در رقابت باقی ماندو دیرهنگام کنار رفت؟ چرا سوالات در مورد هوشیاری ذهنی او پنهان شد؟ و آیا تصمیم او برای انتخاب دوره دوم مانع از صعود نامزدهای توانمندتر شد؟
جستجوی برای اوبامای بعدی
استعدادهای سیاسی کاریزماتیک مانند باراک اوباما و بیل کلینتون قبلاً حزب دموکرات را نجات داده است.
این حزبی است که اکنون فلج شده و در هالهای از ابهام قرار دارد و قادر به درک دومین دوره ترامپ نیست و به دنبال اوباما بعدی است.
رقبای سال ۲۰۲۸ همان کسانی هستند که در تابستان در حال دست و پا زدن بود.
آنها شامل فرماندار کالیفرنیا، گاوین نیوسام، فرماندار میشیگان، گرچن ویتمر و فرماندار پنسیلوانیا، جاش شاپیرو هستند - که همگی باید به حزب نشان دهند که برای فارغ التحصیلی از سطح ایالتی به مقامات عالی، استعدادهای سیاسی دارند.
پیت بوتیگیگ، وزیر حمل و نقل آقای بایدن، یکی از موثرترین افراد این حزب است. او در سراسر شبکهها، از فاکس نیوز گرفته تا برنامههای شبانه، رفت تا برای هریس کمپین کند.
اما اگر آمریکا برای یک زن آماده نیست، آیا برای یک مرد همجنسگرا آماده است؟
تکیه به هویت جنسیتی نه تنها در آمریکا بلکه در سرتاسر جهان با واکنش شدید مواجه شده است. به همین دلیل بود که دیدیم خانم هریس به راحتی به نامزدی تاریخی خود به عنوان اولین رئیس جمهور زا آنریکا تکیه میکند.
اما در حالی که مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون به عنوان اولین رئیس جمهور زن مطرح بود، خانم هریس به سختی به آن اشاره کرد.
دموکرات ها نیز با عصبانیت آن را تحلیل خواهند کرد. آیا این یک اشتباه بود؟ آیا برای رایدهندگان بیتفاوت بیشتری در ایالتهای نوسانی حیاتی انرژی میداد که خانم هریس پرشور را ببینند که از شکستن سقف شیشهای جنسیت گرایی ناامید است؟
یا اینکه این تبعیض جنسیتی ریشه در فرهنگ آمریکایی دارد که مانع از دستیابی یک زن دیگر به کاخ سفید شده است؟