تابناک نوشت: از آخرین باری که میلیونها هوادار عاشق فوتبال در کشورمان به خاطر موفقیتی بزرگ و چشمگیر سر به آسمان ساییده، سالها و بلکه دههها میگذرد.
حال و روز فعلی فوتبالمان تعریفی ندارد. مدتهاست که اوضاع همینطور است و هیچ گام مثبت و روبه جلویی شاهد نیستیم. البته رویافروشی از سوی مسئولان فوتبال وجود داشته و دارد، اما آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، کیلومترها با شعارها و وعدهها فاصله دارد.
این مطالب را هم بخوانید:
- تساوی پرسپولیس با گلهای پرپر؛ کلکسیون بدشانسی شاگردان گاریدو در آسیا
- ۸ بازی با ۷ باخت آمار سیاهی که از استقلال به جا ماند
وضعیتی که سالها پیش کلید خورده و حالا به مرور ثمره و آثار منفی آن آشکار میشود، عوامل مهم و غیرقابل کتمانی دارد. مطمئناً حیف و میل منابع مالی، به انزوا کشاندن نیروهای انسانی کاربلد (چه بُعد فنی، چه مدیریتی)، بیاعتنایی و نادیده گرفتن استعدادها که در شهرها و استانهای مختلف میسوزند و از بین میروند، عایدی خوبی نداشته و نخواهد داشت. مسئولان و مدیرانی که از رأس فدراسیون فوتبال گرفته تا باشگاهها و هیئتهای استانی، هم و غمشان هر چیزی بوده جز توسعه و پیشرفت فوتبال در کشور.
ریشهیابی اوضاع فعلی فوتبال که متأسفانه نمیتوان دورنمای روشن و خوبی هم برای آن متصور بود، کار چندان سخت و پیچیدهای نیست. عرصهای که هم پول دارد و هم توجه رسانه و افکارعمومی، به خاستگاه فعالیت افرادی سودجو تبدیل شده که بعضاً با پشتوانههای غیرفوتبالی، با طیب خاطر برای اهداف و مقاصد شخصی فعالیت میکنند بدون آنکه به مراجع نظارتی و مردم پاسخگو باشند.
از آخرین قهرمانی یک تیم باشگاهی ایرانی در آسیا ۳۲ سال میگذرد، ۴۸ سال از آخرین قهرمانی تیم ملی در جام ملتها سپری شده، ۲۰ سال از آخرین باری که یک فوتبالیست ایرانی عنوان بهترین بازیکن سال را از آن خود کرد گذشته، نیم قرن است که تیم فوتبال امیدمان راهی المپیک نشده، بهرغم تمام شعارها هیچگاه فوتبالمان به سمت خصوصیسازی واقعی حرکت نکرد، با وجود وعدهها و اظهار نظرهای افراد مختلف موضوع حق پخش تلویزیونی که یکی از مهمترین منابع درآمد باشگاههاست محقق نشد، استادیوم جدیدی در پایتخت ساخته نشده و اوضاع ورزشگاههای آزادی و تختی هم که نیازی به توضیح ندارد.
برشمردن تمام ضعفها و حسرتهای فوتبال ایران که به سیستم معیوب مدیریتی در سالها و بلکه دهههای اخیر ارتباط مستیم دارد، از حوصله این مطلب خارج است و برای پی بردن به عمق فاجعه میتوان به همین موارد اکتفا کرد.
اگر محمدرضا احمدی در تمام سالهای اجرای برنامههای مختص به فوتبال تنها یک جمله درست و بی نقص گفته باشد، دیشب بین دو نیمه بازی استقلال و الهلال در لیگ نخبگان آسیا بود. این مجری و گزارشگر فوتبال گفت: «لطفاً برای ارتقای فوتبال کشور تلاش کنید، فوتبال آسیا روزبهروز سختتر میشود و ما توانایی رقابت با آنها را نداریم. به جای دلالی پول را در جای درست خرج کنید.»
شکست پشت شکست و ناکامی پشت ناکامی؛ این حقیقت فوتبال ایران و خلاصه تمام مباحث در این زمینه است. از مسائل سخت افزاری و بنیادین که عبور کنیم، نتایج درون مستطیل سبز آینه تمام نمای وضعیت فوتبال مان است. گرچه مسئولان فوتبال و در رأس آن فدراسیون، دست از رویافروشی و ظاهرسازی برنمیدارند، اما هیچکس نمیگوید به واسطه قرارداد ننگین با ویلموتس و غرامت سنگین ۷-۶ میلیون یورویی، میشد سرمربی مناسب و ایدهآل برای تیم ملی استخدام کرد که در پروسه چند ساله، مسائل قابل توجهی به فوتبالمان اضافه کند و از آن بهره ببریم.
هیچ کس نمیپرسد و پیگیر نمیشود که پشت پرده تعداد معنادار بازیکنان خارجی بیکیفیتی که در سالهای گذشته به فوتبال باشگاهیمان تزریق شدند و صدها هزار دلار بدون آوردهای از دست رفت، چیست و چه مافیایی از آن سود میبرد؟ تنها پرسشگر تعدادی از رسانهها هستند که هیچ نهاد و مسئول ذیربطی پاسخی به این پرسشها و اتفاقات پرابهام نمیدهد. چه بسا همین یک موضوع آفتی اساسی است، چون نه تنها منابع مالی از بین میرود بلکه عرصه برای جوانان بااستعداد که ممکن است در صورت دیده شدن و حضور در میدان تبدیل به بازیکنی بزرگ شوند هم محدود میشود.