به گزارش اطلاعاتآنلاین، «یه ایران دوستش داره!» این شعار محوری کمپینی است که به همت شهرداری تهران، چند صباحی است بیلبوردهای شهری پایتخت را به تسخیر خود درآورده است. شعاری که در چند هفته ابتدایی به شدت کنجکاویبرانگیز مینمود و بعدتر با شعار تکمیلی «تهران دوستداشتنی» از آن رمزگشایی شد. نگاه ملی و هویتی به کلانشهرها، معطوف به ایران نیست و کشورهای بسیاری هستند که از معبر رویدادهای فرهنگی، توانستهاند برای شهرهای بزرگ خود اعتبار بیافرینند و اینگونه است که از کن و ونیز گرفته تا برلین و لوکارنو، این شهرها هستند که نامشان با هویت رویدادهای مهم سینمایی گره خورده است. از همین منظر جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه «تهران» هم امروز چنان دامنه گستردهای در اعتبار بینالمللی بهدست آورده است که میتوان فراتر از یک ایران، به اعتبار فراملی نام «تهران» نیز اندیشید. گزارش حاضر بازخوانی متفاوتی از متن و حاشیه چهلویکمین دوره از برگزاری این رویداد بینالمللی در تقویم سینمای ملی ایران است.
ویترینی از استعدادها و اعتبارها
هر چند کارکرد اصلی جشنوارههایی از جنس فیلمکوتاه تهران تمرکز روی استعدادهای نو و تلاش برای فراهم آوردن فرصت دیدهشدن چهرههای نوظهور است اما همزمان حضور و همراهی چهرههای معتبر و باسابقه را هم نمیتوان در اعتبارافزایی این رویداد نادیده گرفت. تصویر ثبت شده از ترکیب داوران حاضر روی سن اختتامیه این رویداد بهوضوح حکایت از همراهی چند نسل از سینماگران خوشسابقه ایرانی با این جشنواره داشت. از فرزاد موتمن و کمال تبریزی گرفته تا شهاب حسینی؛ از درناز حاجیها و آرمان فیاض گرفته تا محمدرضا شفاه و میثم مولایی. این ترکیب صرفا داوری بخش داستانی جشنواره چهلویکم را برعهده داشتند و در میان داوران بخشهای دیگر هم شاهد حضور چهرههایی شناختهشده بودیم. مانند احمدرضا معتمدی از باسابقهترین کارگردانان و مدرسان سینمای ایران که در بخش بینالمللی بهعنوان داور حضور داشت و اتفاقا وقتی روی سن رفت، تأکید کرد که سه نفر از زنان فیلمسازی که پیشتر هنرجوی او بودهاند، در همین جشنواره حضور داشته و جایزه کسب کردهاند. این جریان انتقال تجربه از فیلمسازان نسل گذشته به استعدادهای تازهنفس در ترکیب جوایز اهدایی هم مشهود بود. جشنواره «تهران» در ایام برگزاری هم در ذیل بخش ویژه «استعدادهای نو» میزبان اکران آثاری بود که اولین تجربه کارگردانانشان محسوب میشد.
سایه شیرین حاشیهها
اشاره کردیم که فیلماولیها حضور پررنگ در جشنواره چهلویکم داشتند و یکی از آثار این گروه از فیلمسازان «شیفت» بود که موردتحسین منتقدان هم قرار گرفت. یکی از حواشی آیین اختتامیه هم زمانی رقم خورد که احمدرضا معتمدی در مقام یکی از اعضای هیأت داوری بخش بینالملل از کارگردان جوان فیلم «شیفت» دعوت کرد تا روی سن حاضر شود و ضمن تقدیر ویژه از این فیلم، تأکید کرد که حاضر است تمام دستاوردهای خود در طول ۴ دهه فعالیت سینمایی را به کارگردان جوان این فیلم تقدیم کند. این تقدیر هرچند به دلیل خارج از قاعده بودن، مورد انتقاداتی هم قرار گرفت اما از منظر توجه ویژه یک فیلمساز نسل گذشته به استعدادی نوظهور، از حواشی شیرین اختتامیه بود. فرآیند داوری اساسا در هیچ جشنوارهای مصون از اعتراض و حاشیه نیست و از منظر رسانهای، زمانی که فیلمسازان نسبت به جایگاه فیلم خود در ترکیب داوری معترض میشوند، به معنای اهمیت و اعتبار جایزهای است که احساس میکنند از آن محروم ماندهاند. جشنواره «تهران» نیز بیشک معتبرترین رویداد مرتبط با سینمای کوتاه در میان کشورهای منطقه محسوب میشود و طبیعی است که فیلمسازان راهیافته به میدان رقابت در آن، نسبت به خروجی داوریاش بیتفاوت نباشند.
در خدمت و خیانت ارگانها
از دیگر حواشی آیین اختتامیه چهلویکمین جشنواره فیلمکوتاه تهران، موضعگیری صریح شهاب حسینی درباره «تقدیرهای خارج از روال داوری» روی سن بود. حسینی از داوران بخش مسابقه سینمای ملی جشنواره در پایان اهدای جوایز این بخش، بیان کرد: «در این مراسم خارج از روال داوری شاهد این بودم که از برخی فیلمها در این مراسم تقدیر شد البته اگر فیلمهای خوبی بودند، ما در هیات داوران به آنها توجه میکردیم اما فیلمهای خوبی نبودند و با این تقدیرها نمیشود، فیلمساز خوب معرفی کرد.» برداشتها نسبت به این اظهارنظر حسینی در ۲۴ ساعت بعد از اختتامیه یکسان نبود اما او با انتشار متنی در فضای مجازی، جهتگیری انتقاد خود را شفافتر کرد و صراحتا «جوایز ارگانی» را مورد انتقاد قرار داد. در بخشی از آیین اختتامیه که مختص جوایز نهادها و ارگانها بود، مرکز هنری رسانهای نهضت جایزهای را به علیرضا رضایی برای فیلم «سر» اهدا کرد.
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز جوایزی به «شازده کوچولو» ساخته عمار خطی و «سیزده سالگی» ساخته محمد اسفندیاری اهدا کرد و جایزه موسسه بهشت امام رضا(ع) نیز به «بدرود پاریس» به کارگردانی محمد ابراهیم شهبازی رسید. هرچند از ترکیب این چهار جایزه، دو فیلم در ترکیب آثار تقدیرشده از سوی داوران هم قرار داشت اما اظهارنظر شهاب حسینی، فتحبابی شد تا فرآیند سهم داشتن نهادها و ارگانها در اهدای جوایز جشنوارههای مختلف در معرض آسیبشناسی مجدد قرار بگیرد. سوال جدی هم این است که این نهادها و ارگانها، براساس کدام پشتوانه فنی و تخصصی، میتوانند اقدام به «داوری سینمایی» کرده و فیلمهایی را بهعنوان «برگزیده» معرفی کنند؟
یک شبنشینی واقعا سینمایی
فارغ از نکات محتوایی مرتبط با فرآیند برگزاری چهلویکمین جشنواره فیلمکوتاه تهران و ترکیب فیلمهای راه یافته و برگزیده در این رویداد، آنچه پایان این دوره از جشنواره را رنگوبویی متمایز بخشید، روح سینمایی حاکم بر آیین اختتامیه بود. اختتامیه جشنواره تهران مانند بسیاری از رویدادهای سینمایی در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد اما در کارگردانی این مراسم ضمن استفاده درست از ظرفیت ویدئووال برای فضاسازی بصری متناسب برای هر بخش، شاهد اجرای ایدههایی متمایز و تازه بودیم. آغاز مراسم و بعد از قرآن و سرود، در فضایی تاریک، داستانوارهای از احسان عبدیپور با صدای نویسنده پخش شد که قهرمانش یک سینمادار شهید بود. این ایده از همان ابتدا حال و هوایی سینمایی به فضای سالن بخشید و در ادامه هم آیتمهایی مانند «پلان آخر» که به خاطرهبازی با پلانهای پایانی ۵۵ فیلم حاضر در بخش داستانی این دوره از جشنواره اختصاص داشت، این حس و حال را ضریب بخشید. روزبه بمانی خوانند مدعو به آیین اختتامیه هم در یک خوشسلیقگی هماهنگشده با برگزارکنندگان تمرکز اصلی اجرای خود را روی قطعاتی گذاشت که پیشتر بر روی فیلمهای سینمایی خوانده بود و اینگونه یک فرصت دیگری برای خاطرهبازی سینمایی در آیین اختتامیه جشنواره تهران فراهم آمد. ایده متفاوت معرفی فیلم برگزیده تماشاگران از طریق ایجاد تعلیق و گرافیک جذاب روی ویدئووال، پایانی پرهیجان برای این مراسم رقم زد.