سید مسعود رضوی: از قدیم گفتهاند که انسان جسم است و روح، پس علوم را هم به جسمانیات و روحانیات یا علم الابدان و علم الادیان تقسیم میکردند. در واقع دوگانه دنیا و آخرت، ناظر به همین معرفت بود. امام علی (ع) در گزین گویه ای زیبا گفتند: همانطور که جسم گرسنه می شود و طعام میطلبد، روح انسانها هم گرسنه میشود و غذای ارواح، اشعار زیبا و سخنان نغز و دلکش است. این چند عبارت را مقدمه کردم تا بدون حاشیه رفتن در باره برخی مشکلات بهداشت و سلامت از یک سو و شرایط فرهنگ و ادب از سوی دیگر نقدی بیان کنم.
اگر در گذشته و در دوران نیاکان گرامی، معیار سلامت جسمی، عمدتاً با مقدار تغذیه و کم و کیف آن سنجیده می شد؛ در این روزگار، پیشگیری و بهداشت فردی و ورزش و ایمنی نیز شاخص تندرستی است. دسترسی به پزشک و دارو، واکسیناسیون بموقع، آگاهی از علائم و دوری از مخاطرات و امراض و بهره وری از امکانات بهداشتی هم از شروط صحت افراد و از شاخصهای پیشرفت یا عقب ماندگی در یک جامعه است. اطمینان از سلامت نوزادان و رشد فرزندان و والدین باید متکی به حداقل معیارهای سلامت و بهداشت باشد تا بتوان از مدیریت و نظام بهداشتی در آن جامعه دفاع کرد. هر خللی در این مسیر، فرد را دچار صدمه و خانواده ای را اسیر عوارض و مصایب خواهد کرد.
نگارنده اخیراً به دستور پزشک معالج و تأکید ایشان، دنبال واکسن آنفلوآنزا بودم و با اعتماد به اظهارات مسئولان بهداشت و مدیران توزیع داروی کشور، از داروخانه های نزدیک و دور سراغ گرفتم و نتوانستم بیابم. آخر سر با واسطه، به قیمت گزاف یافتم و این شاخص ساده نشان می دهد که مردم عادی برای تهیه داروهای مربوط به بیماریهای خاص چه موانع و مشکلاتی پیش رو دارند.
سلامت جسمی ایرانیان امروز نباید با هدفگذاری حداقلی در دایره تأمین نان و چند قلم کالای کوپنی باقی بماند! تکثر و کیفیت باید در اختیار اکثریت باشد. افزایش بها در سبد خوراک مردم به ویژه کودکان و نوجوانان، به تدریج جسم مردم را نحیف، قامتشان را خمیده و احوالشان را خموده خواهد کرد. ملتی که روحیات شاد و بزمی دارد در سرزمینی چهارفصل و سرشار از منابع گونه گون، نباید درگیر ابتدایی ترین لوازم زندگی و بهداشت باشد. به نظرم، دولت در هر حوزه از نیازهای مردم که بودجه و بازار درخور دارد، توأمان با فیلتر کنندگان و فیلترفروشان روبروست؛ مافیایی که احتکار میکند و سپس با بهایی دوسه برابر می فروشد و بدتر از همه خود را ناجی دولت و ملت جا می زنند و طلب مدال خدمت هم میکند!
موضوع دوم فرهنگ است. بی آنکه گریزی بزنم به شرایط کتاب و آموزش و پرورش و دانشگاه در آستانه دولت مسعود پزشکیان، باید هشدار بدهم که تنگ نظری و تعصب، متأسفانه صدمات جبران ناپذیر به فرهنگ و رسانه زده است. روحانیات و عقلانیات و ادبیات و هنرها و سنن را باید غذای روح قلمداد کرد و امروز عموم مردم ایران، به ویژه جوانان، با سه امر مهم در این زمینه روبرو هستند: اول بنیادها؛ شامل آموزش و پرورش و پژوهش، دوم ارتباطات؛ شامل اخبار و رسانه و گزارش و سوم محصولات؛ کتاب و تابلو و فیلم و اجرای تئاتر و موسیقی و غیره.
در هر سه حوزه با مشکلات عدیده روبه رو هستیم. در گذشته صدها کتاب مهم را لغو مجوز کرده اند. اغلب مدارس و دانشگاهها با ستاندن شهریه های زیاد از دانش آموز و دانشجو، در سطوح نازل بهره وری علمی و تخصصی قرار دارند. ساختمان مدارس مناسب نیست. فقر و غنا همچنان درد بی درمان است. صاحبان ثروت، فرزندان را به بهترین مدارس می فرستند و همزمان در ده کلاس و آموزشگاه دیگر ثبت نام می کنند و آقازاده ها هم در دانشگاههای فرنگی از بورسیه بهره می برند تا کالای فرهنگی به مردم مظلوم وطن بفروشند.
حرف آخر اینکه دولت پزشکیان صدیق است. مردمی است. قصد خدمت دارد. مشکلات و موانع بسیار دارد. با تحریم و کمبود منابع روبه روست، اما هیچیک از اینها ربطی به وعده های قابل اجرا ندارد. باید با شجاعت، جسم و روح مردم را از دست مافیای فیلترینگ و تعصب برهاند. مردم حریم عزت و فرهنگ و حیثیت و عرفهای طبیعی و آیینی را پاس می دارند تا آنگاه که دست نادان یا مدعی دراز شود و در توازن زندگی اجتماعی خلل وارد نماید. خلاصه و به استعاره باید به اینها گفت: کمال سِرّ محبت ببین نه نقص گناه/ که هرکه بی هنر افتد نظر به عیب کند.