محمد خوش چهره ، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با «اطلاعات آنلاین» با اشاره به مغفول ماندن یک هدف مهمِ اقتصادی در سال های اخیر اظهار داشت: یکی از اهداف مهم دولتهای توسعه یافته، ایجاد ثبات در فضای مهم و تاًثیرگذار اقتصادی است تا از این طریق هم برنامههای پیش بینی شده به نتیجه برسند و هم پیشرفت اقتصادی میسر شود.
به گفته وی، ثبات اقتصادی به رشد مستمر اقتصادی و نهایتاً افزایش رفاه جامعه کمک میکند. اما برای رسیدن به ثبات در اقتصاد نمیتوانیم به شعار بسنده کنیم و برای رسیدن به این مهم به تصمیمهای کارشناسی، بخردانه و علمی داریم تا بتوانیم مشکلهای اقتصادی را رفع کنیم.
این استاد اقتصاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: یکی از مهمترین عوامل بی ثباتی در اقتصادِ امروز ایران چیزی جز نرخ فزاینده تورم نیست. برای اینکه تورم را از بین ببریم، بگیر و ببند چاره ساز نیست و راه کار علمی میطلبد. یعنی باید سعی خود را برای کنترل حجم نقدینگی به کار بگیریم.
وی افزود: مهمترین عامل تورم، نقدینگی است. پس باید سیاستهایی که موجب نقدینگی میشوند کنترل شوند تا بتوانیم تورم را مهار کنیم. همچنین به این تشخیص برسیم که اقتصاد برای رسیدن به رشد به تعامل با دنیا نیازی مبرم دارد. یعنی اگر دور کشور را دیوار بکشیم، ثبات اقتصادی رویای محال خواهد شد.
خوش چهره یادآور شد: در شرایط فعلی، دولت باید تلاش خود را به کار بگیرد تا با مشکلات اقتصادی برخورد علمی و کارشناسی داشته باشد و از افرادی برای رفع مشکلها بهره بگیرد که خبره و صاحب نظر باشند. اما اگر سراغ انتخابهای قبیلهای و گروهی بروند و آدمهای فاقد دانش را مسئول و تصمیم گیر کنند، حتماً آنها بی ثباتی اقتصادی را رقم خواهند زد.
وی گفت: یکی دیگر از مواردی که موجب بروز مشکل در حوزه اقتصاد میشود، بی انظباطی پولی و مالی است که این هم مقدمات را برای رشد نقدینگی فراهم میکند. همین که سیاست پولی در ایران در خدمت رشد و توسعه قرار نمیگیرد، وقتی وامهای بدون حساب و کتاب به جای رشد تولید ملی صرف فعالیتهای دلالی و ... میشود، خودِ اینها باعث رشد نقدینگی میشوند. همین داستان در بودجه دولت هم جاری و ساری است. یعنی وقتی منابع درآمدی دولت با مخارج تراز نیست و به عبارتی مخارج دولت بیش از درآمدش است، کسری بودجه و در نتیجه رشد نقدینگی به وجود میآورد؛ بنابراین اگر با پدیدهها برخورد علمی و کارشناسی شود، مشکلات به راحتی رفع میشوند.
این چهره اقتصادی با اشاره به مشکلات فعلی صندوقهای بازنشستگی گفت: مدیرانی که برای مدیریت بنگاههای اقتصادی برگزیده شده اند، بر اساس لیاقت و کارآمدی انتخاب نشده اند. مثلاً وقتی کسی دانش و تجربه ندارد، رییس یک هلدینگ میشود، این شخص منافع کشور را «پِرت» خواهد داد و به فروپاشی اقتصاد کمک میکند. این در حالی است که اگر همین پول صندوقها به سیستم بانکی تزریق شود، سود بیشتری خواهند داشت.
خوش چهره ریشه همهِ هزینه سازی را در نوع تصمیم گیری در سطح کلان دانست و گفت: یک نظام کارشناسی بر اساس مبانی علمی کارِ کارشناسی میکند. همچنین یک نظام تصمیم گیری در سطح کلان وجود دارد.بنابراین اگر بر اساس بایدها و نبایدهای کارشناسی تصمیم گیری شود، وضعیت کشور تغییر می کند. اما متاًسفانه مدیران بی اطلاع و کارنابلد انتخاب میشوند و به همین دلیل تصمیمهای نظام تصمیم گیری فاقد نظرات کارشناسی است.