خبرآنلاین نوشت: تاکنون تکلیف ۱۳ استانداری از ۳۱ استانداری مشخص شده و وزیر کشور هم گفته طی یکی دو هفته آینده تکلیف بقیه مشخص خواهد شد. اما همین تعدادی هم که تا امروز توسط دولت چهاردهم منصوب شده اند از گزند انتقادات دور نمانده اند و گاهاً توسط حامیان دولت مورد نقد قرار میگیرند. چنانچه انتصاب استاندار اصفهان مورد انتقاد اصلاحطلبان قرار گرفت.
اما ناصر ایمانی که مشی اصولگرایی بر نظرات او غلبه دارد، بر این باور است که این انتقادها از جانب حامیان دولت درباره انتصاب استانداران درست نیست چراکه یک جریان سیاسی وقتی از فردی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت میکند، باید در مورد آن فرد و عملکردش مطمئن باشد.
از نظر این چهره اصولگرا اقدامات دولت چهاردهم در انتصاب استانداران قابل دفاع است و از اینرو اصولگرایان نه تنها دولت را همراهی میکنند بلکه در مورد استعفای ظریف از دولت هم هیچ ادعایی ندارند و فقط یک یا دو نفر آن هم از طیفی که در جریان اصولگرایی در اقلیت قرار دارند، چنین ادعایی را دارند، بنابراین نباید این قضیه را به کل جریان اصولگرایی منتسب کرد.
در ادامه گفتگویی با ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا را میخوانید:
***
*آقای ایمانی! ارزیابی شما از عملکرد دولت چهاردهم در انتخاب استانداران به چه صورت است؟
ابتدا به این نکته اشاره میکنم که برخلاف برخی از آقایان جریان اصلاحطلب که به شدت پزشکیان را بابت انتخاب آقای اسکندر مومنی تحت فشار قرار داده بودند و نگران بودند که با حضور او انتصابات جناحی در وزارت کشور اتفاق بیافتد، اصلا این اتفاق نیفتاد. این نکته بسیار مهمی است چراکه بسیاری در مورد مومنی، پزشکیان را تحت فشار قرار دادند اما این اتفاق صورت نگرفت و وزیر کشور افراد جناحی را برای استانداران به هیئت دولت معرفی نکرد.
استانداران منصوب شده جناحی نیستند
همه آقایانی که به عنوان استاندار معرفی شدند، تقریباً یا سبقه سیاسی و جناحی ندارند و یا اگر دارند به اندازهای کمرنگ است که تحت الشعاع خصوصیات دیگر آنها نظیر تحصیلات و سابقه آنها قرار گرفته است. یعنی از میان استاندارانی که مشخص شدند، در میان آنها افراد مشهور سیاسی پیدا نمیشود که این نشان میدهد اولاً وزیر کشور آن اقدامی که اصلاحطلبان نگران بودند را انجام نداد، ثانیاً پزشکیان و هیئت دولت هم تلاش کرد که استانها تحت تاثیر سیاسی بودن استانداران قرار نگیرند.
لذا تلاش کردند افرادی را به عنوان استانداران انتخاب کنند، که افراد توانا برای این مسئولیت باشند. به نظر بنده از بُعد سیاسی انتخاب استانداران خارج از چارچوبهای مطرح سیاسی بوده، به این ترتیب که هر دولتی با هر گرایشی میآمده، استاندار را هم از آن تیپ انتخاب میکرده است. در مورد انتخاب استانداران توسط دولت چهاردهم این نکته خیلی پررنگ نیست.
لذا هم آن اتهامها به وزیر کشور اشتباه بود هم اینکه اگر الان کسانی بخواهند انتقاد کنند که هیئت دولت به صورت جناحی استانداران را انتخاب میکند و از وفاق به دور است، به نظر من این اتفاق الان نیفتاده، به این معنی که نه از این جناح خیلی استاندار گذاشتند و نه از آن جناح که در نهایت بگوییم وفاق رعایت نشده است. بنابراین استانداران منتخب دولت چهاردهم خیلی سبقه سیاسی که منظور همان جناحی بودن است، ندارند.
هیچکدام از استانداران اصولگرا یا اصلاح طلب معروف نیستند
*البته برخی بر این باور هستند که استانداران منتخب فعلی بیشتر کام اصولگرایان را شیرین کرده است.
نکته این است که کدام یکی از استاندارانی که تا الان انتخاب شدند را نمیتوانید بگویید از نظر سیاسی اصولگرا محسوب میشوند و یا اصلاحطلب. نمیخواهم بگویم هیچ کدام از این استانداران گرایشهای اصولگرایان یا اصلاحطلبی ندارند بلکه منظور این است که در میان آنها چهره معروف اصولگرایی و یا اصلاحطلبی نیست. در واقع خصوصیات دیگر بر مسئله جناحی بسیار غلبه دارد.
*استفاده از چهره های غیرهمسو با دولت آن هم در جایگاه استاندار، که بالاترین رده مدیریتی یک استان است و ریاست شورای تامین را برعهده دارد، میتواند به پاشنه آشیلی برای دولت تبدیل شود؟
اساساً مدیرانی که انتخاب میشوند، مخصوصاً مدیر یک استان باید هماهنگ با هیئت دولت، وزیر کشور و سیاستهای کلی رئیس جمهور باشد، اگر نباشد سنگ رو سنگ بند نخواهد شد، لذا حتما باید هماهنگ باشد. منتها این هماهنگی را از بُعد جناحی داریم نگاه میکنیم، مشکل همه ما این است، استاندار باید در امور اجرایی هماهنگ باشد چراکه یک مقام اجرایی است و خیلی سیاسی نیست که این بُعد را پر رنگ کنیم.
استانداران باید سیاست های کلی دولت را قبول داشته و با رئیس جمهور هماهنگ باشند
این سمت عمدتاً مقام اجرایی است و به لحاظ اجرایی باید با وزیر کشور، هیئت دولت، رئیس جمهور و سیاستهای رئیس جمهور کاملاً هماهنگ باشد اگر به این ترتیب نباشد، باید آن فرد را به عنوان استاندار انتخاب نکنند چراکه این مورد به هماهنگی و یکپارچگی دولت آسیب خواهد زد.
دولت فقط در تهران نیست بلکه استانداران و فرمانداران شاخههای آن هستند، لذا همگی باید هماهنگ و یکدست باشند، آن استاندار و یا آن فرماندار باید سیاستهای کلی رئیس جمهور، هیئت دولت و وزیر کشور را قبول داشته باشد و با آن هماهنگ باشد، مه صرفاً به لحاظ سیاسی و جناحی.
استاندارانی که تا الان انتخاب شدند زاویه سیاسی با دولت ندارند
*اما هماهنگی سیاسی هم یکی از هماهنگیهای مورد نیاز است.
بله، منتها به همین دلیل میگویم انتخابهایی که تا الان صورت گرفته، انتخابهایی نبوده که این افراد به لحاظ سیاسی با دولت زاویه داشته باشند و از طرف دیگر هیچ کدام چهرههای شاخص جناحی که علت انتخاب آنها جناحی باشد، تا الان وجود نداشته است و این اقدام کاملاً درست و منطقی است.
پزشکیان تحت فشار است اما سکوت کرده است
*برخی بر این باور هستند که پزشکیان را برای انتخاب استانداران تحت فشار قرار دادند، عدهای نیز به سهمدهی پزشکیان به جریان رقیب با هدف کاهش چالشها اشاره میکنند، به نظر شما در انتصاب استانداران رویکرد سهم دهی محور بوده و یا تحت فشار قرار گرفتن پزشکیان؟
اگر این ادعا را داشته باشیم که رئیس جمهور از ابتدایی که رئیس جمهور شد و میخواست کابینه و مدیران دولت را انتخاب کند، تحت فشار نبوده، این حرف غلط است و میدانیم تحت فشار بوده است. منتها پزشکیان نخواسته این موارد را برملا کند، به خاطر اینکه به نظریه وفاق ملی که مطرح میکند، آسیب وارد میشود. لذا پزشکیان در این موارد سکوت کرده است.
اما واقعاً تحت فشار بوده، در حقیقت پزشکیان توسط اطرافیانش تحت فشار بود و همچنین از طرف جریان و جناحی که او را حمایت کرد تحت فشار بود، یک شاهد این قضیه که عیان شد این بود روزی که هیئت دولت را به مجلس معرفی کرد، ظریف استعفا داد و از سوی جریان اصلاحطلب به سرعت مورد انتقاد قرار گرفت، اما پزشکیان سکوت کرد و بعد هم جریان اصلاحطلبی برای اینکه راه خودشان را از پزشکیان جدا کنند، سکوت کردند.
پزشکیان در انتخاب هیئت دولت تحت فشار بود
بنابراین پزشکیان در انتخاب هیئت دولت طبییعتاً تحت فشار بوده و به همین تناسب در مرحله پایینتر برای انتخاب استانداران هم پزشکیان و هم وزیر کشور تحت فشارهایی بودند. در مجموع انتخابهایی که تا الان به عنوان استاندار کردند، صرف نظر از مسئله کارآمدی آنها که نمیدانیم تا چه اندازه کارآمد هستند و آینده مشخص خواهد کرد اما تلاش دولت ظاهراً بر این بوده که اجازه ندهند افرادی که برای استانداری انتخاب میشوند، به لحاظ سیاسی افراد پررنگی باشند که بعد تعبیر شود که یا تحت فشار قرار گرفته و یا برخی از جریانها و شخصیتهای سیاسی کشور سهم خواهی کردند که استاندار این کشور را آن کسی که ما معرفی میکنیم، بگذار.
ظاهراً نشانهای برای چنین قضاوتی نداریم، این قضاوت که یا پزشکیان تحت فشار بوده و یا به خاطر سهمخواهیها برخی از استانداران برای سهمیه فلان جریان و یا فلان افراد گذاشته است. لذا در انتخاب استانداران چنین نشانههایی را مشاهده نمیکنیم.
رئیسی هم بخاطر انتصاباتش در درون جریان اصولگرا مورد انتقاد قرار می گرفت
*انتقاد جریان حامی پزشکیان از عملکرد او شاید به این دلیل انجام میشود که سرنوشت آنها با سرنوشت دولت چهاردهم گره خورده و حالا نگران هستند.
آن جریان سیاسی که در هر انتخاباتی از فردی حمایت میکند باید از قبل نسبت به آن فرد شناخت داشته باشند که اگر آن فرد رئیس جمهور شد، چه خط و مشی را پیگیری خواهد کرد و تا چه اندازه میخواهد به حامیان خود بها بدهد، همان زمان باید مسیر خودشان را انتخاب کنند.
به عبارت دیگر این درست نیست که یک جریان سیاسی از فردی حمایت کند و بعد هم انتظار داشته باشند که همه اقداماتی که آن فرد باید انجام دهد را به او دیکته کنند و فرد اجرا کند. این خیلی صحیح نیست. البته در زمان مرحوم رئیسی هم همین اتفاق افتاد، یعنی جریان اصولگرا که از او حمایت کرد، انتظاراتی که در مورد انتصابات از رئیسی داشتند، جدای از اینکه انتصابات درست بود یا خیر، اما او برخی از آن انتظارات را برآورده کرد و برخی را هم برآورده نکرد و در درون اصولگرایان مورد انتقاد قرار میگرفت که چرا چنین انتخابی انجام داده است.
منظور این است که این قبیل موارد همیشه مطرح بوده و مطلب جدیدی نیست که یک وقتی یک جریان از فردی حمایت میکند از او انتظار باشد که مهره آنها شود و هر آنچه آنها دیکته میکنند را انجام دهند، این غلط است.
اصولگرایان شاخص به دنبال استعفای ظریف نیستند
*نکته دیگر این است که حتی اگر بگوییم ظریف در ابتدای شروع به کار دولت در نتیجه فشار اصلاحطلبان استعفا داد اما الان اصولگرایان حاضر در مجلس خواستار اخراج او از دولت هستند.
من این حرف را قبول ندارم، نگویید اصولگرایان. یک جریان خاصی از اصولگرایان که تعداد آنها محدود هستند، آن هم یکی دو نفر از این طیف، چنین ادعایی میکنند. اصولگرایان مجلس که اکثریت مجلس را تشکیل میدهند و همینطور اصولگرایان شاخصی که در مجلس نیستند و خارج از مجلس هستند، هیچ کدام از آنها اصلا چنین ادعایی ندارند که ظریف استعفا بدهد، نه تنها چنین ادعایی ندارند بلکه تا به الان همکاری خوبی با دولت پزشکیان داشتند و با مشی که پزشکیان دارد فکر میکنم این همکاری ادامه پیدا خواهد کرد.
به غیر از یکی دو چهره اصولگرا، بقیه نمایندگان دولت پزشکیان را همراهی میکنند.در نتیجه وقتی یک نفر از نمایندگان آن هم در یکی از طیفهای کوچک اصولگرایان است و چنین موردی را میگوید، نباید به اصولگرایان تعمیم داد.