سید محمد کاظم سجادپور: اخیراً کتاب جدید باب وودوارد خبرنگار تحقیقاتی آمریکایی با عنوان «جنگ» در بیش از چهارصد صفحه به بازار آمده و سروصدای قابل توجهی بپا کرده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین و نامزد کنونی حزب جمهوریخواه درباره مطالب منتشر شده در این کتاب درباره خودش نویسنده را مورد حمله قرار داده و علیه او به دادگاه اعلام جرم و تقاضای خسارت کرده است. نویسنده کیست؟ کتاب «جنگ» چه میگوید؟ و چه نکته و تحلیلی از خوانش باب و و دوارد از شرایط سیاسی کنونی می توان به دست آورد؟ باب وودوارد، بی تردید از سرآمدترین خبرنگاران تحقیقاتی
آمریکا و جهان است.
منظور از خبرنگار ،تحقیقاتی آن دسته از خبرنگارانی هستند که سعی می کنند ماورا سرخطهای خبری روی موضوع شخص پدیده و یا بحرانی تمرکز کنند؛ درباره آنها به پژوهش پردازند و از همه مهمتر تا آنجا که امکان دارد به واقعیتهای پشت پرده را افشا کنند در نیم قرن گذشته باب وودوارد با انتشار بیش از بیست کتاب که عمدتاً بر چگونگی تصمیم گیری نخبگان سیاسی و مخصوصاً رؤسای جمهور متمرکز میباشد جایگاه ویژه ای در دنیای روزنامه نگاری تحقیقاتی بیابد.
او تقریباً ادعاهای تمام رؤسای جمهور گذشته آمریکا در ۵۰ سال گذشته را به نقد و چالش کشیده است.اما شهرت اصلی و اولیه باب وودوارد به نقش او در کشف و افشای اقدامات غیرقانونی ریچارد نیکسون برمی گردد که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در اوایل دهه ۷۰ میلادی برخلاف مقررات دستگاههای شنود در ستاد انتخاباتی رقیب یعنی مک گاورن از حزب دمکرات کار گذاشته و گروه اندکی از خبرنگاران واشنگتن پست و منجمله وودوارد آنرا برملا کردند که به جریان موسوم به واترگیت موسوم است و اترگیت نام ساختمانی بود که ستاد حزب دمکرات در آنجا قرار داشت افشای اقدامات غیرقانونی نیکسون و حزب جمهوریخواه در روزی بسیار پرپیچ و خم به استیضاح و برکناری او که یکی از قدرتمندترین رؤسای جمهور آمریکا بود منجر شد و در واقع قدرت خبرنگاری و نظارت بر صاحبهای قدرت چربید و از آن به بعد واژه گیت به عنوان پسوندی برای هر اقدام غیرقانونی توسط نخبگان سیاسی نه فقط در آمریکا، بلکه در جهان شد.
کتاب باب وودوارد با عنوان تمام مردان رئیس به توصیف و تحلیل آن رخداد مهم که بی تردید نقطه عطفی درمناسبات داخلی قدرت بود می پردازد. در پنجاه سالی که از واترگیت میگذرد باب وودوارد تقریبا در فاصله دو یا سه سال کتاب جدیدی منتشر کرده و پشت پرده سیاست را نشان داده و البته از این رهگذر به شهرت و ثروت قابل ملاحظه ای دست یافته است.
کتاب جدید او با عنوان جنگ که در نیمه اکتبر (۱۴۰۳/۷/۲۴) منتشر شد به تجزیه و تحلیل سه جنگ متفاوت دوران معاصر می پردازد جنگ اوکراین و جنگ غزه که هر دو ماهیت درگیریهای خارجی و بین المللی دارند و جنگ برای تصاحب قدرت در کاخ سفید که از طبیعت و ماهیتی جداگانه برخوردار است در بحث جنگ اوکراین او با مقامات و تصمیم گیران متعددی مصاحبه کرده و جزئیات مربوط به روز شکل گیری و تحول جنگ را روشن میکند.
در میان مطالبی که در خصوص جنگ اوکراین مطرح می کند. مسأله امکان استفاده از سلاح هسته ای توسط روسیه در زمانی که احساس کند دچار ضعف بنیادین شده میباشد در لحظه ای این نگرانی باعث محاوره تلفنی و رفت و آمد پیام بین وزرای دفاع آمریکا و روسیه می شود جنگ اوکراین جنگی سخت برای نخبگان سیاسی با آینده ای نامشخص است.
جنگ دوم جنگ غزه و کشمکش خونین در خاورمیانه است. آنچه باب وودوارد در این زمینه روشن میکند تنش شخصیتی سنگین بین بایدن و نتانیاهوست. در کنار وحدت در سیاستهای مربوط به حفظ و امنیت رژیم صهیونیستی رابطه بین آن دو و نوع واژگانی که بایدن علیه نتانیاهو در محاورات داخلی بکار میبرد غلیظ و سنگین می.باشد شاید مجموعه بررسیهای وودوارد در مورد رابطه این دو در یک کلمه خلاصه شود که نتانیاهو به بایدن گوش نمی دهد و وقعی به او نمی گذارد.
اما سومین جنگ از جهاتی حساس تر است چرا چون نتیجه آن بر دو جنگ دیگر اثر عمیق خواهد داشت و آن نبرد برای ریاست جمهوری بین ترامپ و است جزئیاتی از روابط ترامپ و پوتین در این کتاب منتشر شده که قابل توجه می باشد.
از آن جمله این مطلب که در زمان کووید ترامپ برای پوتین دستگاه های مربوط به شناسایی این بیماری واگیردار و مراقبت از آن را فرستاده است و جالب تر آنکه وودوارد بیان میدارد که از زمان ترک کاخ سفید تاکنون هفت بار ترامپ با پوتین تلفنی صحبت کرده است واضحاً انتشار این مطلب در سه هفته قبل از انتخابات اقدامی به نفع دمکرات ها و علیه جمهوریخواهان است و باعث خشم ترامپ و هواداران او گشته است لذاست که ترامپ علیه باب و و دوارد شکایت نموده است.
اما در تحلیل سه جنگی که باب وودوارد به آنها می پردازد و فراتر در بیش از بیست کتابی که منتشر کرده است یک واقعیت برجسته است و آن اینکه نخبگان سیاسی در دهه های اخیر افرادی میانه و بعضاً دون مایه از نظر اخلاقی و هنجاری اند و قادر به تصمیم گیری درست و به موقع برای جلوگیری از بحرانها و تبدیل نشدن بحرانها به فجایع انسانی نیستند رهبرانی که باب و و دوارد به آنها در مجموعه تحقیقاتی خود پرداخته ، یعنی رؤسای جمهور آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم و یک ربع قرن بیست و یکم تماماً انسانهای میانه و متوسطی هستند که فقط به یک موضوع میاندیشند و آن حفظ و بقای خود در قدرت است و جالب و البته درد ناک آنکه نوع درگیر جنگ و منازعات نظامی بی فایده ای میشوند که با تخریب جوامع دیگر، مخصوصاً خاورمیانه ، به زعم و گمان آنها باعث در قدرت ماندن در مارپیچ سخت سیاست می.شود. فقدان چشم انداز کلان برای جلوگیری از مصائب عمیق انسانی مخرج مشترک همه آنهاست. ادعاهای بزرگ و مردان و زنان کوچک در ورای نوشتارهای باب وودوارد رونمائی میشود.
رسیدن این استنباط از کتاب جنگ باب وودوارد طبیعی است که این نخبگان نه فقط قادر به حل و مدیریت مشکلات نیستند بلکه خود بخشی از مشکلات و ایجاد کننده بحران ها هستند.