محمد علی فیاض بخش: رئیس یکی از کمیسیون های مجلس در اظهاری بدین مضمون آوردهاند که چهارپنجم مشکلات فرهنگی کشور با اِعمال قانون «حجاب و عفاف» برطرف میشود.
ابتدائاً بدین نکته متذکر شویم که مترادف نشاندن «حجاب» و «عفاف»، اگر یک عادت سهوی نباشد، یک مغالطهی عمدی است، چرا که معنی عفاف فراتر و محکمتر از معنی حجاب است و کسانی که بیحجاب و کمحجاب را متهم به بیعفافی میکنند- اگر پیامدی قانونی بر کاربری کلمات در حقوق مدنی ما وجود داشته باشد- مستوجب استیضاح و پاسخگویی هستند.
…و اما بحث شیرین «چهارپنجم!»
بچههای ما در کلاس سوم و چهارم دبستان، با مفهوم کسر و اعشار آشنا میشوند. در این مبحث درمییابند که «چهارپنجم»، یعنی چهار مورد از یک کلّ پنجتایی.
اکنون میپرسم:
۱- نه از میان چهل مورد از مشکلات فرهنگی جاری، بلکه فقط چهار مورد از پنج مورد ذیل: اختلال هویت در نوجوانان و جوانان، سبک زندگی، گرایش به مهاجرت، دینگریزی، تعارضات بیننسلی؛ چگونه با اِعمال قانون حجاب و جریمههای پیامد آن سامان و اصلاح میپذیرد؟
۲- نحوهی محاسبهی «چهارپنجم»، دقیقاً از کدام عملیات ریاضی استنتاج شده است؟ چرا یکدوم نه؟ چرا دوسوم نه؟ چرا چندچندمِ دیگر نه؟ صورتحساب محاسبهای که به عدد «چهارپنجم» رسیده کجاست!؟
۳- محاسبهگرِ عملیات چهارپنجمی فوق، به لحاظ کسوت روحانی خود، قطعاً به این اصلِ اصولی و منطقی واقفاند که: «اَدلّ دلیل بر امکانِ شیء، وقوع شیِء است»؛ فارسیاش میشود: آزموده را آزمودن خطاست و آفتاب آمد دلیل آفتاب. تا کجا باید با رودررویی با بخش قابل توجهی از مردم، درست نقض غرض کرد؟
۴- اگر امروز کسی مدّعی شود که علت «چهارپنجمِ» مصرٌان بر بیحجابی یا کمحجابی، قانونیکردن اجبار آن است، آقایان آیا صورتحساب محاسبه را طلب نمیکنند؟ آیا به صِرفِ پراندن یک عدد از یک گوینده تسلیم میشوند؟
چرا باید ما در برابر محاسبههای هوایی و خارج از دقایق آماری و ریاضی تسلیم شویم و یا زبان در کام فروکشیم؟ چون صندلیمان سبز نیست!؟