سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۲
نظرات: ۰
۰
-
این کمبودها و بی قانونی‌ها از دشمن خطرناک تر است

نکته مهم این که نباید مسایل دشوار و معضلات بزرگ در داخل را از یاد برد. آنچه ما را آسیب پذیر می‌سازد، دشمن‌ خارجی نیست، مصایب و کمبودها و ناترازی‌ها و بی‌قانونی‌های داخلی است.

سید مسعود رضوی : یکی از عجیب‌ترین رویدادها در جوامع بشری، حل و فصل امور با جنگ و منازعه و خشونت است. شاید امروز که تاریخ بشر را می‌خوانیم، بیش از توجه به اختراعات و تلاش‌ها و اندیشه‌ها، صدای چکاچاک شمشیرها و شیهه اسب‌ها و شلیک تیر و توپ و انفجار بمب‌ها و صف اسیران و آسیب‌دیدگان به چشم آمده و توصیف شده باشد. رژیم صهیونیستی همانند تمام رژیم‌های ضدمردمی و غیرمردمی، جنگی را تحمیل کرده و تداوم می‌بخشد که پایانش بی‌گمان در اختیار او نیست؛ در اختیار هیچ‌کس نیست  و مصیبت و خساراتش را مردمان خاورمیانه، بلکه جهان خواهند پرداخت. 

با این همه، منطق بشری نشان می‌دهد که باید دفع شر کرد و اگر جنگ و منازعه‌ای تحمیل شد، در مقام مدافعه برآمد و پیش از آن، هماره آماده بود و شرایطی فراهم ساخت که هیچ دشمنی، جرأت تجاوز نداشته باشد. این مسایل، بدیهیات عقلی است، اما برای نکات و حقایقی که باید بیان شود، ضروری و الزامی محسوب می‌شود.

در ایران امروز، که هدف نهایی بسیاری از توطئه‌ها و هجمه‌ها و حملات و رقابت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای است، متأسفانه صدای دیپلماسی چندان رسا نیست و حتی رجزخوانی و طرح مدعیات عجیب و غیرواقعی، برای جماعتی از غوغاگران کاسب و هواداران تحریم و تنش، هر روز دارد بلندتر می‌شود. گویی صدای عقل و مصلحت را باید خاموش کنند و همچنان بر مدار هیاهو و شعارزدگی و کوته‌نگری، جامعه را متوقف و ایران را معطل و بلکه متحیر سازند.

این گروه در شرایط کنونی، تیغ تیز حملات را به سوی مصلحان سیاسی و دیپلمات‌های خیبر کشورمان، نظیر وزیر خارجه آقای عراقچی و معاون رئیس‌جمهور محمد جواد ظریف گردانده و انگار نه انگار که در برابر دشمن ددمنش، وحدتی لازم است و در میدان پیچیده خاورمیانه و جهان در حال گذار، دیپلماسی و سخن سنجیده، اگر کاراتر از تسلیحات نباشد، کم از آن نیست. یکی از این مدعیان، دیپلمات‌ها را ترسو و سخن گفتن از صلح و آشتی و آتش‌بس را به کوتاه آمدن در برابر دشمن تفسیر کرده بود و دیگری از به آتش کشیدن خاورمیانه و جنگ‌ آخر زمان در آستانه ظهور حضرت حجت عج بیاناتی فرموده بود. 

اما بزدلان کسانی‌اند که نان مردم را آجر کرده و خشونت را جایگزین مدیریت وکارآمدی می‌سازند. رونق سیاست‌ورزی بر اساس حکمت و  مصلحت و عزت، نان جنگ افروزان را  آجر خواهد کرد. در جایی که می‌توان با بینش و دانش و تجربه به موفقیت‌های بزرگ یا نسبی دست یافت، چرا باید به تنش و جنگی که درخواست مداوم نتانیاهو و رژیم صهیونیستی است پاسخ مساعد داد؟

جنگ طلبان و رجزخوانان داخلی، بدانند که ما تجربه هشت سال جنگ خانمان سوز را هنوز در خرابه‌های آبادان و خرمشهر، هویزه و مهران و سوسنگرد می‌بینیم و نیاز نیست عافیت جویان، شعار خوانان و هیاهوگران برای ملتی که از چنان امتحانی سرافراز بر آمده، تعیین تکلیف کنند. جسارت آنان به نیروهای اصلاح گرا و صلح طلب، خسارت به مملکت ایران است و نظام جمهوری اسلامی ایران. 

در بحبوحه جنگ جهانی اول، نیروهای رایش آلمانی، به دولتمردان عاقبت اندیش می‌گفتند: یک مشت عافیت اندیش، به آنها کنایه می‌زدند  و دیپلماسی لوس و ترس خورده را مسخره می‌کردند. می‌گفتند ما ظرف چند هفته، دشمنان را به خاک سیاه می‌نشانیم و نابود می‌کنیم، اما چند سال بعد، برای جلوگیری از خسارات بیشتر در اروپا و جهان، دست به دامان همان دیپلماسی عافیت طلب و ترس خورده شدند تا راهی برای پایان دادن به ویرانی بیابند. 

راهی که نتانیاهو می‌رود جنگ افروزی است، همدستان منطقه‌ای و حتی وطنی او هم همین طریقت را دنبال می‌کنند. اگر آتش بس و صلح برقرار شود، نتانیاهو باید به دادگاه برود و بابت فسادهایش راهی زندان شود و در ایران نیز خالصه پردازان و رجزخوانان باید پاسخگوی فسادها، سوء  مدیریت و مناسبات نامناسبی که داشته‌اند باشند و بسیاری از آنها برکنار یا محاکمه شوند. 

زمانی که مسعود پزشکیان، سکان دولت را در دست گرفت، شهاب باران بحران و جنگ بر سر منطقه و ایران، شروع به باریدن کرد، از شهادت هنیه تا شهادت سید حسن در لبنان، راهی دراز پیموده شد و ایران در مصاف با دولت و رژیم تبهکار اسرائیل، اولویت‌های نوینی را در دستور کار قرار داد. اما عهد رئیس جمهور و دولت در بهبود زندگی مردم و ارتقای آزادیها و استقلال دانشگاه‌ها و ارائه اینترنت آزاد و عدم مزاحمت برای جوانان و مردمان، قانونمندی و چاره‌سازی ناترازی‌ها و... همچنان پابرجاست. مردم مطالبات حقیقی دارند و شرایط را درک می‌کنند. آنقدر تجربه اندوخته‌ایم که دیگر رندان نتوانند خود را انقلابیون سینه چاک جا بزنند و چای دبش بنوشند. 

سخن آخر این که نباید به بهانه دستاویزهای منطقه‌ای و مشکلات فرامرزی، مسایل دشوار و معضلات بزرگ در داخل را از یاد برد. آنچه ما را آسیب پذیر می‌سازد، دشمن‌ خارجی نیست، مصایب و کمبودها و ناترازی‌ها و بی‌قانونی‌های داخلی است.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب