پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۴
نظرات: ۰
۰
-
آفتاب آمد دلیل آفتاب

در جامعه‌ای که همه در لوای یک پرچم دینی و ملّی رو به سوی یک قبله‌ی عبادی و سرسپرده‌ی یک آیین و کیش هستند چه جایی برای شدّت و شقاق و جدال؟ اگر مؤمنان برادر یکدیگر خوانده شده‌اند، این برادری فطری و دینی -که به اخوّت ملّی نیز پیوند خورده است- تحت چه شرایطی به قهر و شدّت تبدیل می‌شود؟

محمدعلی فیاض‌بخش: چه نیکو و پسندیده، سالروز میلاد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را روز اخلاق و مهرورزی نام کرده‌اند. از کودکی بر ما می‌گفتند که پبامبر ما:

* پیش‌قدم در سلام بر بزرگ و کوچک بود؛

* هماره متبسّم می‌نمود؛

* اهل گذشت و مدارا بود و با خودی و غیرخودی به مسالمت می‌زیست و جز در جنگ‌هایی که در برابرش لشکر می‌آراستند، ستیزی نداشت؛

* با مردم در حلقه می‌نشست و به آنان جلوه نمی‌فروخت؛

* در سفرها به اندازه‌ی سهم خود هم‌پای یاران کار می‌کرد و بر ایشان تکلف نداشت؛

* بر رهوارِ برهنه می‌نشست و زین مرصّع بر مرکب نمی‌آراست و در قفای خویش نیز چه بسا کسی را می‌نشاند؛

* بر زمین سفره می‌گسترد و سربه‌زیر همچون بردگان، دست به غذا می‌برد؛

* و...
این‌ها بخشی از توصیفاتی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام از پیامبر رحمت آورده است. (۱)

شیر را بچه همی مانَد بدو
تو به پیغمبر چه می‌مانی؟ بگو!

قرآن در بیانی منّت‌آمیز خطاب به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید:
به سبب رحمت و نظرِ مکرمت الهی بر تو، دلت -ای پیامبر!- بر مردمان نرم شد که اگر درشت‌خو و سخت‌دل می‌بودی، از پیرامون تو به فرار می‌گریختند. (۲)
پیامبر در قرآن به رحمت عالم‌ها (رحمة للعالمین) یاد شده است. (۳)

این عوالم کجاست؟ که پیامبر یک‌تنه بر همه‌ی آن‌ها رحمت است؟ اگر نفس انسانی را در زمره‌ی بزرگترین عوالم بدانیم، پیامبر، پیش از همه بر نفس و وجود مبارک خویش رحمت آورده است و گر جز این می‌بود، قرآن او را اسوه و نمونه‌ی اقتباس معرفی نمی‌کرد.

بیاییم بر نفوس انسانی خویش رحم کنیم و بر آن رحمت آوریم تا مدلول این آیه قرار گیریم که:
بر شما ای پیروان! رسول خدا الگویی پسندیده و نیکوست. (۴)

کلمه‌ی رحمت، جزء رحیمانه‌ترین واژه‌هایی است که در قرآن و حدیث مورد استفاده قرار گرفته است. در معنی رحمت بهتر است بگوییم:
آفتاب آمد دلیل آفتاب!

تو گویی مهربانانه‌تر و رأفت‌آمیزتر و لطیف‌تر از خود واژه‌ی رحمت برای رحمت، معادلی نیست. از این کلمه چه احساسی به ما دست می‌دهد؟ رحمت چه مناسبتی با شدّت دارد؟ چون که یکی آید دیگری لاجرم می‌رود. زین‌روی، آیه‌ی شریفه، شدّت را مناسب رفتار با کفّار می‌داند و مؤمنان را مطلقاً به رحمت فرا می‌خوانَد.

در جامعه‌ای که همه در لوای یک پرچم دینی و ملّی رو به سوی یک قبله‌ی عبادی و سرسپرده‌ی یک آیین و کیش هستند چه جایی برای شدّت و شقاق و جدال؟ اگر مؤمنان برادر یکدیگر خوانده شده‌اند، این برادری فطری و دینی -که به اخوّت ملّی نیز پیوند خورده است- تحت چه شرایطی به قهر و شدّت تبدیل می‌شود؟ آیا ما مجازیم که به اندک اختلاف آرا و سلیقه‌ها و سبک‌ها و مشی‌ها و تفاوت در خُلق‌وخوها، خط افتراق در حدّ کفر و ایمان و شدّت و رحمت میان یکدیگر بکشیم و سرخود، انواع توجیهات را ببافیم و بر سلیقه‌های خود، اصطلاحات و واژه‌ها را از متن دین وام کنیم و چه بسا در معانی آن واژه‌ها و کاربری آنها نه مفهوم‌شناسی کنیم و نه زمان‌شناسی؟

نام‌گذاری روز هفدهم ربیع، سالروز میلاد پیامبر رحمت به نام روز مهرورزی و اخلاق، آیا یک تفنّن تقویمی است یا یک تذکّر تفهیمی؟ پای‌بندی به این مهر و عطوفت میان آحاد ملّت و کاهش از ریتم اشتقاق و آهنگ شقاق به عهده‌ی چه کسانی است؟ آیا می‌توان در مقام وعظ و خطابه، سخنرانی و همایش، قلم‌زنی  و رسانه، مهربانانه‌تر، آشتی‌جویانه‌تر، وحدت‌طلبانه‌تر، جاذبانه‌تر سخن گفت و نصیحت کرد و قلم زد و برنامه ساخت؟ یا مهرورزی و اخلاق، تنها زیور یک روز در تقویم است و غیظ‌ورزی و شلّاق، رویّه‌ی  جاری برخی عادت‌زدگان به درشت‌گویی و سخت‌رفتاری؟ این سخن زیبا و حکیمانه، جذب حداکثری و دفع حداقلی، آیا تنها باید در زمره‌ی کلمات قصار بنشیند و قداست آرمانی یابد یا باید در حیطه‌ی عمل به کار آید و وثاقتِ افعالی بیند؟

سالی یک روز، یادکرد میلاد پیامبر اکرم را داریم. آیا امسال این مناسبت عظیم، می‌تواند تحولی عظیم را در اراده‌ی جمعیِ جامعه ایجاد کند؟ اراده به همدلی و مهربانی.
پی‌نویس:
(۱) نهج‌البلاغه: خطبه  ۱۵۹/ (۲) آل عمران: ۱۵۹/ (۳) انبیاء: ۱۰۷/ (۴) احزاب: ۲۱

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب