به گزارش«اطلاعان آنلاین»، «محمدرضا اخضریان کاشانی» مدیرکل فرهنگی – اجتماعی دانشگاه تهران در کانال تلگرامی خود از دیدار و گفت و گوی 5 ساعته خود با حمید مولانا مشاور احمدی نژاد که سال ها است نامی از وی به میان نمی آید، خبر داد و نوشت که وی چند هفته ای است به تهران آمده و چند روز آینده خواهد رفت.
خانه یک مدیر دولتی به رگبار بسته شد
قرار بود سردار کوثری اعدام شود اما هاشمی نگذاشت!
وی نوشت: به لطف یکی از عزیزان فرصتی شد تا پس از سالها استاد ارجمند ارتباطات جناب آقای دکتر مولانا را ملاقات کنیم.
بعد از سال ۹۲ دیگر ایشان را ندیده بودم. عجب حافظه ای دارند. به محض دیدن شناختند و به یاد آوردند و در باب کارهایم در موسسه نمایه اظهار لطف کردند.
پنج ساعت گفتگو کردیم و از خاطرات و تجربیات مختلف گفتیم.
در ۸۶ سالگی هنوز از جوانان انقلابی، امیدوارتر و آرمانگراتر اما از بداخلاقی ها رنجور و دلگیر است. چه آنانکه در موردش دروغ ها ساخته و او را به دشمنان منتسب ساختند چه دوستان که حتی حاضر به نشستن و شنیدن حرف هایش نبوده اند. عزت نفسش همچنان بالاست. حاضر نیست پاسخ هیچ ادعای دروغی را بدهد تا مبادا با هم کلامی با آنان، ایشان را بزرگتر جلوه دهد.
چند هفته ای است به تهران آمده و چند روز آینده خواهد رفت و از این فرصت کوتاه که به قول خودش ممکن است سال آینده ای نداشته باشد بیشترین زمان را برای نشستن با دوستان قدیم سپری می کند.
پرسش و پاسخ و نقد و نظر خوبی طرح شد که تا نیمه شب ادامه یافت. صبح را تا ظهر از پایین تا بالای خیابان ولی عصر را پیاده آمده بود تا تغییرات را ببیند و نفسی در هوای تهران بکشد. دلش از این همه ساختمان بلند و بانک و صرافی خون بود. حسابی خسته بود اما اگر ما خسته نبودیم تا صبح می نشست و صحبت می کرد.
مولانا یک دایره المعارف زنده و یک تجربه زیسته ارتباطات در آمریکا و ایران است و کاش سازمانی متولی تدوین تاریخ شفاهی ارتباطات از زبان او بود. برخی از خاطرات و کارهایش تاریخچه ارتباطات در جهان است و به عنوان یک ایرانی می تواند نام ماندگاری در جهان باشد، بویژه برای همان ها که مدام از زشتی نخبه کشی می گویند.
در این نشست دوستانه نکات زیادی از ارتباطات و غرب شناسی و جمهوری اسلامی گفت که چند نمونه اش را برای ثبت به عنوان یادگار می نویسم:
ارتباطات در خلأ شکل نمی گیرد بلکه در یک بستر فرهنگی معنادار می شود. لذا رسانه ایران باید با رسانه هرجای دیگر متفاوت باشد.
هم در قوانین جهان هم در قانون و فقه شیعه دو حریم خصوصی و عمومی داریم. حریم خصوصی در هر دو نظام فکری از آن خود افراد و اختصاصی آنهاست اما حریم عمومی در غرب متعلق به عموم مردم است اما در اسلام، حریم عمومی متعلق به خداست و کسی مالک آن نیست. این نگاه، ارتباطات در عرصه عمومی جامعه اسلامی را با ارتباطات غربی متفاوت می کند.
فروش و عرضه آگهی های رنگارنگ در عرصه عمومی، اختصاصی سازی حریم مردم برای ثروتمندان و سرمایه داران است.
در یک جامعه اسلامی وقتی دوردست دیده می شود باید مصلی و گلدسته ها به چشم بیایند و نشانه های دینی تصویرگر جامعه باشند. در تهران برج ها جای گلدسته ها رسد کرده و نماد پایتخت جامعه اسلامی، یادمانی است که به یاد شاه ساخته شده است.
عشق ایرانی، عشق صوفیانه مولانایی است؛ یکسویه و شیداگونه اما عشق غربی هدفمند است. یک غربی همزمان با عاشقی می خواهد بداند از معشوق چه به دست می آورد و چگونه می توان او را مدیریت و کنترل کرد. بخش مهمی از فرآیند مدیریت در ایران عاشقی به سبک مولانایی است.
رسانه ملی تعبیر درستی نیست، ما رسانه های ملی داریم. تمام بیلبوردها، حتی ساختمان ها رسانه های ملی کشورند.
ذوق زدگی از استناد به آثار غربی ها آفت مدیران جمهوری اسلامی است.
نظام، بیش از ساختار و اجرا، یک تفکر است، اگر تفکر و نظریه نباشد نظام کاربردی ندارد.
ضرورت بنیادین نظام، تحول در سه عرصه دانشگاه و ارائه نظریات علمی جدید، خروج از ساختار حزب گرایی و نیز اصلاح ساختار رسانه و ارتباطات است.
آمریکا دچار سه بحران تاریخی است که همواره با آن درگیر بوده است: ترس (از بومیان، دشمنان، بیگانگان)، طمع (پول و سرمایه) و جهالت (در عین پیشتازی در دانش).
امپراتوری ها جاوید نیستند و در طول تاریخ از بین رفته اند.
آمریکا یک امپراتوری است.
سوال مهم زمان افول امریکاست نه احتمال افول آن. افول آمریکا به معنای سقوط و زوال نیست بلکه به معنای شروع فرایند افت شاخص های اقتدار جهانی با وجود برتری نسبت به دیگران است. آنانکه افول را به معنای سقوط و فروپاشی آمریکا می دانند آرزوهای بزرگ دارند.
حذف دلار خوب است اما یک آرزوست چون خود ایران جزئی از همین سیستم دلار است.
مشکل امروز امریکا، ترامپ نیست، بلکه جامعه آمریکاست که علیه انگلوساکسونیسم شوریده است.
اقتصاد امروز جهان، داشتن سرمایه نیست، بلکه داشتن فکر سرمایه محور است.
امروز، مدیریت ارتباطات جهانی، تعیین دستور روز است، کسی که دستور روز را تعیین کند مدیر جهان است. امروز آمریکا دستور روز را تعیین می کند.
بزرگی امام خمینی ره در این بود که دستور روز آمریکا را نمی پذیرفت و خودش دستور روز تعیین می کرد.