ورزش سه نوشت: دیوید تیلور در دوازده سال گذشته بخش اعظم زندگیاش را در حال آماده شدن برای حضور در المپیک بوده است. او این همه تلاش و سختی را برای یک رویا به جان میخرید: به گردن آویختن مدال طلای المپیک. رویایی که بالاخره در المپیک 2020 توکیو به واقعیت تبدیل شد و تیلور آن طلای زیبا را روی سینه خود آویزان دید.
درحالیکه المپیک 2024 نزدیک و نزدیکتر میشد تیلور مثل دفعههای گذشته یکی از مدعیان اصلی حضور در المپیک به عنوان نماینده آمریکا در کشتی آزاد بود. دیوید داشت آماده میشد که یک افتخار تاریخی کسب کند: بردن دو مدال طلای پیاپی در المپیک. اما ناگهان اتفاقی شگفت افتاد و در ماه آوریل و در جریان مسابقات انتخابی المپیک کشتی آمریکا او دو بار پیاپی به آرون بروکس باخت تا این رویا نقش بر آب شود.
حالا همه نگاهها به جدال حسن یزدانی و آرون بروکس است. بر خلاف حسن که بخت اول مدال طلا به حساب میآید بروکس در المپیک کاملا ناشناخته است. در حالی که یزدانی در رقابتهای جهانی 2023 در حال شکست دادن همه بزرگان این وزن بود تیلور در رقابتهای دانشگاهی روی تشک میرفت. با اینحال بروکس گفته بود از هیچکس نمیترسد و میخواهد ثابت کند که بهترین دنیا است.
تیلور هم در مصاحبه اخیرش در مقابل حریف قدیمیاش حسن یزدانی به حمایت از بروکس پرداخت و گفت:" این فرصتی عالی برای بروکس است که برود و مدال طلای المپیک را بگیرد. من آرون را خیلی مشتاق میبینم. امیدوارم که عالی کشتی بگیرد و این عطش زیادش را به موفقیت تبدیل کند".
قبل از مسابقات انتخابی المپیک آمریکا، تیلور به شوخی گفته بود که زمانی که از کشتی بازنشسته شود شاید به دنبال حضور در رقابتهای امامای برود و به یکی از ستارههای یو اف سی تبدیل شود. ولی تیلور مبارز یو اف سی نشد و کشتی را هم کلا بوسید و کنار گذاشت تا در عوض به عنوان مربی کشتی به تیم دانشگاه اوکلاهوما بپیوندد. تیلور جانشین جان اسمیت شد که بعد از 33 سال مربیگری در تیم اوکلاهوما بازنشسته شده بود.
در این هیچ شکی نیست که تیلور قصد داشت یک مدال طلای دیگر به کارنامهاش اضافه کرده و بعد از کشتی فاصله بگیرد. او به احتمال زیاد قصد داشت مبارزه را در ورزشی دیگر به جز کشتی، به احتمال زیاد امامای دنبال کند اما بعد از شکست غیرمنتظره در انتخابی المپیک آمریکا به این نتیجه رسید که وقت آن رسیده که تلاش کردن به عنوان ورزشکار را کنار بگذارد.
تیلور در یکی از معدود مصاحبههای اخیرش به امامای فایتینگ گفت:" همیشه گفته بودم که تا زمانی که آن آتش همیشگی را درونم احساس کنم به رقابت کردن ادامه میدهم. ولی امسال آن آتش کمکم شروع به خاموش شدن کرد. من در دوران ورزشیام به هر آنچه که میخواستم رسیدهام. آدم وقتی تازه در این ورزش شروع میکند دلش میخواهد کشتیگیر خوبی بشود و بعد که خودش را قبول میکند برای خودش هدفگذاری میکند. برای یک کشتیگیر بزرگترین هدف بردن مدال طلای المپیک است. قهرمان کشور شدن، قهرمان جهان شدن و مدال طلای المپیک بردن. ولی دوباره خلق کردن آن آتش درونی هر سال پشت سر هم سخت است. 33 سالم شده بود و به هر آنچه میخواستم رسیده بودم. فرزندان من کم سن و سال هستند. با وجود آنها که حتما دوست دارم کنارشان باشم واقعا سخت بود که هر سال آن آتش درونی را دوباره روشن کنم و روشن نگه دارم".
زمانی که دیوید تیلور به رقابتهای انتخابی المپیک آمریکا رسید واقعیت مثل پتک بر سرش فرود آمد. آنچه قبول واقعیت را برای دیوید سختتر میکرد این بود که مسابقات انتخابی در کالج ایالتی پن برگزار میشد، جایی که حکم حیاط خلوت تیلور را داشت و او همین کالج دو بار قهرمان دانشگاههای آمریکا شده بود.
تیلور چون قهرمان المپیک 2020 بود فقط باید در فینال انتخابی شرکت میکرد. اما زمانی که او برای کشتی گرفتن با بروکس پا روی تشک گذاشت برای اولین بار احساس کرد که حس متفاوتی دارد.
او در این باره اینطور توضیح داد:" در رقابتهای انتخابی المپیک آن شور و حرارت همیشگی را نداشتم. به خاطر باختم خشمگین و غمگین بودم چون این چیزی نیست که به آن عادت داشته باشم. ولی در عین حال فهمیدم که شاید این پایان راه باشد، پایان راه فعالیت به عنوان کشتیگیر جدی".
یکی دو هفته بعد از پایان انتخابی المپیک آمریکا، مدیران دانشگاه ایالتی اوکلاهوما با تیلور تماس گرفته و گفتند میخواهند او به عنوان سرمربی به برنامه کشتیشان ملحق شود. تیلور میدانست که مربیگری در کشتی، به خصوص در دانشگاه مشهوری مثل اوکلاهوما، نیاز به تعهد و صرف وقت زیادی دارد. پس او باید تصمیم میگرفت که یا به عنوان کشتیگیر ادامه دهد یا برای همیشه حضور روی تشک با دوبنده را ببوسد و کنار بگذارد.
تیلور در این باره گفت: در زندگی خیلی چیزها زمان خاص خودشان را دارند. من در دوراهی بودم و باید تصمیم میگرفتم که چکار میخواهم بکنم. بگذارید تصحیح کنم. منظورم این نیست که نمیدانستم چه میخواهم بکنم چون من همیشه برای زندگیام برنامه داشتم و به عنوان کشتیگیر همه چیز برایم مشخص بود. بیرون از تشک کشتی هم برای تامین خانوادههایم کارهایی میکردم. منظورم این است که به دوراهی رسیده بودم و باید درباره ادامه دادن به کشتی یا بازنشسته شدن به عنوان کشتیگیر تصمیم بگیرم. وقتی این فرصت شغلی پیش آمد دیدم فرصتی عالی است که به جای چند فعالیت مختلف برای تامین درآمد خانواده فقط یک کار انجام بدهم. این کار سخت و زمانبری است ولی احساس میکنم رسالتم این است که مربیگری کنم و دیگران را آموزش بدم. اینکه از دوران کشتیام برای الگو دادن به جوانها استفاده کنم. این بود که تصمیم خودم را گرفتم. ولی هنوز هم وقتی فکر میکنم که دیگر قرار نیست روی تشک بروم برایم حس عجیبی است. اما حالا وقتی وارد سالن میشوم هیجان و انرژیای پیدا میکنم که چند ماه پیش که هنوز کشتیگیر بودم دیگر در خودم سراغ نداشتم".