جوان نوشت: تابعیت یک رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی است. تأکید بر رابطه معنوی اهمیت زیادی دارد و ایجاد علقه و جامعهپذیری میکند. در ایران با پدیده مهاجرت اهالی افغانستان مواجه هستیم که چالشهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در پی دارد. در حال حاضر اگر نگوییم بیشتر حداقل ۵۰ درصد جنایات عمدی توسط این مهاجران صورت میگیرد که بیشتر آنها مجنی علیه بزه خود اتباع افغانستان هستند که منشأ و انگیزه قتل هم در افغانستان است و بیشتر مسائل ناموسی و انتقام در این خصوص مطرح است.
گرچه در برخی موارد اتباع ایران هم قربانی جرائم اتباع افغانستان میشوند، در هر صورت در خصوص این مهاجران خط مشی مشخصی نداریم. اینکه آنها را بپذیریم و به آنها تابعیت بدهیم یا طرد کنیم. روش طرد هم به درستی انجام نمیشود.
در حال حاضر جامعه افغان ساکن در ایران عمدتاً به معنی مهاجران دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است؛ موجی که از سال ۱۴۰۰ وارد کشور شدهاند، سابقه مهاجرت یا همزیستی با ایرانیها را نداشتهاند و در داخل خود جامعه مهاجر متقدم افغان هم این نگرانی وجود دارد که ممکن است این موج جدید سابقه تعامل و همزیستی جامعه مهاجر متقدم با ایرانیها را به شکل منفی تحت تأثیر قرار دهد. راهکارهایی که پیش روی ایران به ویژه برای مدیریت این موج قرار دارد به شرح ذیل است.
بستن ۹۵۰ کیلومتر مرز زمینی به روی انسانی که حتی به قیمت جانش قصد مهاجرت دارد، بیشتر به شوخی شباهت دارد.
باید تلاش کرد این موج مهاجر، با برنامه بر اساس سیاستهای فرهنگی ما جامعه پذیر شود و با محیط جدید خود انطباق پیدا کند. نباید به شکلی رفتار کرد که این مهاجران از جامعه طرد شده و در جایی کلونی شوند. در این حالت تبعات اجتماعی و امنیتی چندین برابر خواهد بود.
باید نظارتهای امنیتی به درستی تعریف شود و از سوی نهادهای امنیتی اعمال شود.
اینکه در مواجهه با این موج مهاجر روی امنیت بیش از حد و از سوی عوام تأکید شود، خودش ایجاد احساس ناامنی خواهد کرد، در غیر اینصورت آنها جذب پولشویی و راهکارهای غیرقانونی جابهجایی پول خواهند شد و تبعات منفی این موضوع چندین برابر است.
پذیرش بخشی از آنان به عنوان تبعه ایران تا رابطه معنوی، حقوقی و سیاسی با کشورمان ایجاد شود.