اطلاعات نوشت: همزمان با 20 خرداد، روزملی فرش دستباف وصنایع دستی آماری ارایه شده است که جالب می نماید.
به گفته فعالان این صنعت ،درحالی که صادرات فرش دستباف ایرانی به خاطر تحریم های ناعادلانه به شدت افت کرده اما همزمان حجم تجارت جهانی فرش هم پایین آمده واین بدان معناست که با خروج ایران از بازارفرش دستباف وبرخلاف این همه تبلیغاتی که می شود، هیچ کشوری نتوانسته جای خالی ناشی از خروج ایران از تجارت جهانی فرش دستباف را پرکند.
جالب تر اینجاست میزان افت تجارت جهانی فرش دستباف با کاهش حجم صادرات ایران تقریبا برابری می کند واین یعنی همه هم دست به دست دهند نمی توانند جای خالی آن نگار خواب رفته را پرکنند؛ باشد تا روزی که آن نگار خفته چشم بگشاید وبرخیزدتا جهانی را بیدار وشیدا کند که این است هنر ایران زمین.
داستانی پرآب چشم
آنچه از زمان تحریم های ترامپ بر فرش دستباف ایرانی رفته، با تحریم های هولناک داخلی تلفیق شده تا جملگی براین هنر صنعت بی بدیل بتازند وآن را از عرش به فرشی حصیربافت،برسانند وخم به ابرو هم نیاورند.
فعالان عرصه فرش دستباف از وضعیت کنونی فرش دستباف گله ها ونکته ها دارند و هرسال 20 خرداد این گله ها تازه می شود؛ مثل زخمی که بر آن نمک بپاشند.
سفت تر شدن گره پیمان سپاری ارزی، تنزل سقوط گونه جایگاه اداری متولی فرش دستباف به معاونت دفتری کوچک وحقیر در وزارت صنعت، عمل نکردن دولت به وعده اش مبنی بر اجرای بیمه قالیبافان وایضا لغو معافیت مواد اولیه فرش از پیمان سپاری ارزی درکنار پدیده جدید قاچاق فرش های بی کیفیت افغانی و فروش آن به نام فرش ایرانی، همه وهمه باعث شده تا بافندگان ماهر فرش دستباف که از هر انگشتشان صد هنر می ریزد مجبور به اشتغال در اسنپ یا کارگری ساختمان شوند؛ بماند که زمختی وبی رحمی آجر وسیمان ومیلگرد با ظرافت دستانی که زمانی بر ابریشمی رنگارنگ گره هایی ظریف می زد، چه ها که نمی کند.
تمام اینها باعث شده که صادرات فرش ایران از 7/2میلیارد دلار به 40 میلیون دلار درسال گذشته سقوط کند.
سید مرتضی حاجیآقا میری ،رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایعدستی اتاق ایران دراین باره می گوید: فرش یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی و اجتماعی ایران است و مزیت نسبی اقتصادی زیادی دارد. اما این ظرفیت در دولت سیزدهم مورد غفلت و بیمهری قرار گرفته است.
وی با اشاره به نوع برخورد دولت سیزدهم با مرکز ملی فرش ایران، به عنوان متولی دولتی این صنعت می افزاید: مرکز ملی فرش ایران با توجه به مصوبه شورای عالی اداری، در سال 1382 بهمنظور تمرکز همه فعالیت فرش در وزارت بازرگانی وقت تأسیس شد و با از ادغام وزارت بازرگانی با وزارت صنایع و معادن، جزو یکی از معاونتهای وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفت.
حاجی آقامیری اظهار می کند: اما در سال 1400 انتقال مرکز ملی فرش از وزارت صنعت، معدن و تجارت به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در دستور کار قرار گرفت که آن زمان هم فعالان صنعت فرش عنوان کردند که این انتقال مشکلات این صنعت را نهتنها حل نمیکند بلکه بیشتر هم میکند.
تا اینکه با تغییر چارت وزارت صنعت، معدن و تجارت وضع بدتر شد وبدون توجه به قانون و خواسته بخش خصوصی مرکز ملی فرش از زیرمجموعه وزیر خارج و به چندین مرحله جایگاه پایینتر اداری تنزل پیدا کرد واکنون مرکز ملی فرش را با اداره کل صنایع خلاق اسباببازی ادغام کرده اند.
وی تصریح می کند: بدین ترتیب ، مدتهاست که مرکز ملی فرش در تعلیق است و هیچ فعالیت مفیدی انجام نمیدهد.
رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایعدستی اتاق ایران درباره آمار صادرات فرش دستباف هم می گوید: آمار صادراتی نشان از تنزل فاحش این صنعت دارد؛ بعد از وضع تحریمهای آمریکا در سال 1397 صادرات تنزل یافت و اکنون بهصورت فزاینده و با شیب تندی در حال پیشروی است.
علا نور توکلی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران هم دراین باره اظهار می کند: با از بین رفتن صنعت فرش، اشتغال از بین میرود و افرادی که در این صنعت کار و هنرآفرینی میکردند، وقتی میبینند کارآفرینی وجود ندارد که به آنها سفارش بافت فرش بدهد، سراغ کارگری و رانندگی اسنپ میروند درحالیکه هیچکس هم تراز آنها نمیتواند فرش ببافد و همه اینها ناشی از سیاستهای غلط است.
وی ادامه می دهد:نمی فهمیم چرا هر نشستی که درباره فرش دستباف برگزار میشود، انتهای آن به ناامیدی میرسد و هیچ جوابی درباره مشکلات نمیگیریم. فرش مرجوعی، پیمانسپاری ارزی و خیلی از مشکلات دیگر سالهاست که با صنعت فرش همراه است و هیچکدام به نتیجهای نمیرسد و همین باعث میشود که مسیر خستهکننده شود.
حامد چمنرخ، نایبرئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران هم درباره مهمترین چالش های فرش دستباف خاطر نشان می کند: در دولت سیزدهم فرش دستباف ایران با مشکلات زیادی مواجه شده است. در دولت دوازدهم وبا شروع تحریمهای امریکا، با تغییر قوانینی مواجه شدیم که یکی بازگشت ارز حاصل از صادرات بود. بهتبع آن وضعیت، تصمیم غلط بانک مرکزی هیچ سودی برای فرش دستباف نداشت جز پایین آمدن حجم صادرات بخش خصوصی. البته هیچکس منکر این نیست که ارز حاصل از صادرات باید به کشور بازگردد و تحت نظارت دولت باشد ولی وضعیت در حوزه کشاورزی، خدمات فنی و مهندسی و فرش که ارزشافزوده تولید میکنند، متفاوت است. درنهایت هم ، سختگیری به صادرکنندهها باعث افت صادرات در این حوزهها شد.
چمنرخ تصریح می کند: در دوران تحریم در یکسال حدود 200 میلیون دلار صادرات فرش افت کرد و بعد از آن با تصمیم بانک مرکزی برای پیمان سپاری ارزی ،بار دیگر با افت 170 میلیونی دراین باره مواجه شدیم تااکنون به رقم 40 میلیون دلار برسیم. سرانجام هم در دوره دولت سیزدهم به دلیل ناکار بلدی، این روند مشکلآفرین ادامه پیدا کرد.یعنی کار به جایی رسید که همان اقدامات مثبت محدود دولت دوازدهم در حوزه فرش نیز لغو یا متوقف شد.
او تاکید می کند: تضعیف فرش دستباف تبعات اجتماعی، اقتصادی دارد. فرش دستباف با جامعه روستایی-کارگری در ارتباط است و عدم توجه به این حوزه ،علیه اشتغال و امنیت اجتماعی است. همچنین با بیتوجهی دولت به حوزه فرش دستباف، با موج مهاجرت روستاییان به شهرها مواجه خواهیم شد.
نایبرئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران ادامه می دهد: صنایعدستی نیز همچون فرش ظرفیت مناسبی برای کشور ما است چراکه از ۴۰۰ رشته شناختهشده این صنعت در جهان، ۳۰۰ رشته در ایران فعال است و حتی بالاتر از کشوری همچون چین هستیم و در زمینه صنایعدستی رتبه اول را داریم.توجه کنید که هیچ استانی در کشور نیست که فرش و صنایعدستی در آن فعال نباشد. سراسر پهنه جغرافیایی ما در این حوزه فعالیت میکنند و این نشان میدهد که اگر از همه ظرفیتهای خود را در کشور بهکارگیریم، میزان اشتغال و ارزآوری در کشور ما افزایش مییابد.
چمن رخ می افزاید: پیمانسپاری ارزی یکی از مهمترین مشکلات حوزه صادرات فرش و صنایعدستی و یکی از عوامل اصلی کاهش شدید میزان صادرات آنها بوده است.وی درباره حضور قاچاق وغیر قانونی فرش های افغانی در بازار فرش به عنوان معضلی جدید دراین صنعت ، تصریح می کند: فرشهای افغانبافت در بازار ایران فرشهایی نیست که در ایران تولید شود بلکه این فرشها در افغانستان بافته میشوند و با تریلی بهصورت قاچاق وارد کشور شده و علنی در بازار عرضه میشوند. کار بهجایی رسیده که قاچاقچیان این فرش ها قرارداد میبندند و سفارش میگیرند و بعد فرش افغانی را تحویل فروشندگان ایرانی میدهند.