زهره گردان خبرنگار اطلاعات نوشت: احسان عباسپور، دبیر فیزیک است، اما به هنر صنایع دستی علاقه دارد. خودش میگوید: «از دوره دبیرستان تا دانشگاه، کیفهای چرمی درست میکردم که تولید آن، فرآیندی بسیار پیچیده دارد. علاوه بر چرمدوزی، کار معرق هم انجام میدادم، آن هم بدون آموزش دیدن و کلاس رفتن. دوست داشتم در زمینه صنایع دستی تحصیل کنم، ولی میدانستم آینده درخشانی برای هنر پیش رو ندارم، برای همین در زمان انتخاب رشته، فیزیک را برگزیدم.»
عباسپور یکی از هزاران جوانی است که به دلیل نبود بازار کارِ بقاعده برای هنر صنایع دستی، علاقه خود را رها میکند و به سمت رشتهای دیگر گام برمیدارد. این یعنی ما یک هنرمند را از دست دادیم و از دنیای هنر فاصله گرفتیم؛ یعنی افرادی میتوانند هنرمند شوند که دغدغه امرار معاش نداشته باشند.
هنر و امرار معاش
صدیقه اوجی، مدرس دانشگاه و کارمند اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس هم از دیگر هنرمندانی است که صنایع دستی را در کنار حرفه دیگری دنبال میکند. او دکترای باستانشناسی دارد و مدیر موزه پارس شیراز است، اما 25سال سابقه کار هنری در زمینههای خوشنویسی، تذهیب و مینیاتور، سازهای سنتی، معرقکاری، منبتکاری و مشبککاری، روایتگر علاقه او در مسیر دیگری است.
این هنرمند معتقد است امرار معاش از طریق هنر ممکن نیست، مگر این که هنرمند بتواند آثارش را به کشورهای دیگر صادر کند یا کارگاه بزرگی با تعدادی هنرجو داشته باشد و از این مسیر، هنرش را به فروشگاههای صنایع دستی عرضه کند و به فروش برساند.
او میگوید: «هیچ وقت به هنر به عنوان راهی برای امرار معاش نگاه نکردم و به این دلیل که کارمند و حقوقبگیر هستم، کمتر به موضوع درآمدزایی از هنر اندیشیدم.»
اوجی، کارنامه درخشانی در زمینه خلق آثار هنری و تدریس صنایع دستی دارد. تاکنون بیش از200 هنرآموز در رشتههای منبت و معرق تحت تعلیم وی بودهاند. او به همراه هنرجویان خود در نمایشگاههای استانی و کشوری زیادی شرکت و بیش از 50 لوح تقدیر و سپاسنامه از مقامات استانی و کشوری دریافت کرده است.
دو اثر هنری منبت و منبت مشبک این هنرمند، موفق به دریافت نشان ملی مرغوبیت کالا شدهاند و جزو آثار موزهای محسوب میشوند که با توجه به شناسنامهدار و منحصر به فرد بودن آنها ترجیح داده است نزد خود نگهداری کند.
این هنرمند باسابقه معتقد است ایران با این که از ظرفیتهای بالایی در صنایع دستی برخوردار است، اما برای بازاریابی و اشتغالزایی در این زمینه با مشکلات فراوانی مواجه است. شاید به همین دلیل، خیلی از علاقهمندان به صنایع دستی، قید آن را میزنند یا هنرشان را نصفه و نیمه رها میکنند و به دنبال حرفهای دیگر میروند.
راهی برای معرفی فرهنگ
چگونه هنر صنایع دستی میتواند راه خود را به دنیای اقتصاد باز کند؟ اگر این مسیر باز شود، قطعا دنیای هنر شکوفا میشود.
ارزش صنایع دستی صرفا در هنر خلاصه نمیشود، محصولات صنایع دستی راهی برای معرفی خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی یک مملکت محسوب میشود.
بهزاد احمدی فارسانی، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس در پاسخ به این پرسش که چگونه می توان از ظرفیت های صنایع دستی برای کارآفرینی و اشتغالزایی بهره برد، می گوید: «ایران ۱۶ شهر جهانی صنایع دستی دارد که یونسکو آنها را ثبت کرده است؛ شهرهایی مثل شیراز و اصفهان با هنرهای گسترده و متفاوتی نظیر میناکاری، فیروزهکوبی، زریبافی، مخملبافی، سماورسازی، قلمکاری، سفالگری و منبتکاری. در این شهرها تنوع محصولات صنایع دستی فراوان است.
74 شهر و روستای ملی صنایع دستی هم در کشورمان وجود دارد؛ شهرهایی که صرفا یک محصول شاخص صنایع دستی دارند. مثلا تبریز شهر جهانی فرش، آباده شهر جهانی منبت، مشهد شهر جهانی گوهرسنگ و لالجین شهر جهانی سفال محسوب میشوند. اگر بازار داخلی این شهرها فعال شود، رغبت به تولید و صادرات هم افزایش خواهد یافت.»
وی درباره این که ایران از نظر صنایع دستی در چه جایگاهی قرار دارد، می گوید: «کشور ما از نظر تنوع تولیدات محصولات صنایع دستی، رتبه اول دنیا را دارد، اما در حوزه صادرات، دو کشور چین و هند به ترتیب رتبه اول و دوم را از آنِ خود کردهاند.
298 محصول صنایع دستی ایرانی، ظرفیت بالایی است که با استفاده از آن میتوان به راحتی به درآمدزایی رسید، از طرفی ایجاد اشتغال در این حوزه به سرمایه زیادی احتیاج ندارد. اگر برای ایجاد هر شغل به حدود یک و نیم میلیارد تومان سرمایه نیاز باشد، ایجاد شغل در حوزه صنایع دستی با 50 تا ۱۰۰ میلیون تومان امکانپذیر است.
مشکلی که از سالها پیش گریبانگیر ما شده، تحریم های ظالمانه آمریکا در حوزه فرش و دستبافتههای ایرانی بوده که راههای صادراتی را مسدود کرده است. اگر بتوانیم با خواهرخوانده های شهرهای جهانیمان ارتباط بگیریم و رویداد و نمایشگاههای مشترک برگزار کنیم، می توانیم از ظرفیتهای بزرگ صنایع دستی بهره ببریم.»
این کارشناس ارشد برنامه ریزی توسعه ایرانگردی و جهانگردی با ۲۰ سال تجربه کاری، معتقد است دولت سیزدهم در خصوص ارزآوری صنایع دستی کارهای بسیار زیربنایی انجام داده است. او میگوید: «این که ارز حاصل از صادرات فعالان صنایع دستی در اختیار خودشان قرار میگیرد، اتفاق بزرگی است و باید بدانیم با صدور هر یک از محصولات صنایع دستی، در واقع فرهنگ خود را صادر می کنیم، چون هر محصول صنایع دستی، معرف بخشی از مشخصههای فرهنگی و قومیتی ماست.»
چین، میهمان ناخوانده
درهای باز ایران به روی محصولات صنایع دستی کشورهای خارجی مثل هند و پاکستان و به خصوص چین در سالهای اخیر، بازار محصولات صنایع دستی ایرانی را کساد و قیمتهای پایین محصولات صنایع دستی چینی و هندی، بازارهای سوغات اکثر شهرهای ایران را تسخیر کرده است.
احمدی، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی استان فارس میگوید: «چین، بزرگترین تولیدکننده ظروف چینی و سرامیکی است و در حوزه منبت و صنایع چوب هم سابقه هزار ساله دارد و کل بازار را اشغال کرده است.
مقابله با پدیده واردات محصولات چینی به چند دلیل بسیار دشوار خواهد بود، اول آن که تولید صنایع دستی در چین در کارگاههای بزرگ و به صورت انبوه انجام می شود که حاصل آن، ارزانی کالاست. فراوانی و ارزانی محصولات چینی، کار را برای ما و هنرمندانمان دشوار می کند؛ البته کیفیت ظروف چینی در کل دنیا از تمام کشورها بالاتر است و مثل فرش ایرانی که برند آن در خون هر ایرانی است، ظروف چینی هم اعتبار مخصوص به خود را دارد.
من معتقدم به ازای واردات هر کالای چینی، یک شغل در حوزه هنر و صنایع دستی را از دست می دهیم. حل این مشکل، نیازمند همبستگی و برنامه ریزی کلان از سوی چند وزارتخانه و ارگان دولتی مرتبط است، همچنین باید جلوی واردات اینگونه کالاها با تصویب مصوباتی در هیأت دولت گرفته شود تا امید به تولید را به هنرمندان برگرداند. احیای سازمان صنایع دستی هم میتواند راهگشا باشد. اگرچه هدف، کوچکسازی دولت است، اما هنر و هویت ملی باید بزرگ شود.
فعالیت در خصوص ورود به حوزه نمایشگاه های خارجی مثل اکسپوی امارات، آلمان و سایر کشورهای بزرگ اروپایی میتواند ما را به ارزآوری خوبی برساند و بازار جهانی خوبی برای هنرمندان این حوزه فراهم کند، چون محصولاتمان را به ریال تولید می کنیم، ولی به دلار میفروشیم. همچنین در چنین رویدادهای جهانی، قدر و منزلت محصولات صنایع دستی ایرانی به شدت دانسته میشود.»
***
صنعتگران سرزمین پارس از سفال و سرامیک، قلمزنی، خاتمکاری، منبت و معرق و میناکاری تا چاقوسازی و قالیبافی، سوزنکاری و حصیربافی، میسازند و میبافند و خلق میکنند و منتظر آن خورشیدی هستند که روزی طلوع کند و فروغ هنر صنعتگر ایرانی در پرتو آن دیده شود و از رکود درآید، از سرزمین ایران سفر کند و صادر شود و ارزآوری بهینه داشته باشد و به ارزش افزودهای که شایان آن است برسد.