فراز نوشت: وز به روز به پایان پروژههای سدسازی ترکیه بر ارس نزدیکتر میشویم. پروژهایی که در نهایت، ۳ میلیارد و ۷۴۳ میلیون متر مکعب آب، معادل حدود ۸۳ درصد از آب رود ارس را مهار خواهد کرد. ترکیه تا سال ۲۰۰۰ میلادی تنها ۴ سد در حوزه ارس به بهرهبرداری رسانده بود اما در طول تنها دو دهه، اقدام به ساخت ۵ سد دیگر بر حوضه ارس کرد و این بار با احداث پروژههای «داپ» و «گاپ» بر دجله، فرات و ارس روبه رو هستیم. با توجه به اهمیت استراتژیکی که آب ارس برای کشاورزی شمال غرب کشور دارد، ساخت این سد میتواند شرایط را بحرانیتر کند. زیرا آب ارس یکی از مهمترین حوضههای آبخیز بوده و ما در ایران ۱۲ میلیارد متر مکعب ورودی و ۱۱ میلیارد خروجی از این آب داریم.
در ارتباط با این موضوع متن گفت و گو با «حمیدرضا خادم»، پژوهشگر حوزه و مهندس عمران آب را بخوانید:
خادم میگوید: «تغییرات اقلیمی در دنیا شرایطی را به وجود آورده است که کشورها وارد هیدروپولیتیک شدند؛ یعنی آب را بهعنوان یک نگاه امنیتی، سیاسی و اجتماعی میبینند. به همین دلیل هر آنچه که بهعنوان قطرهای از آب در کشوری جاری میشود و یا فرود میآید، تمام تلاش خود را برای حفظ آن میکنند».
او ادامه میدهد: «قوانین الزام آوری در دنیا وجود ندارد که شما بخواهید آبهای موجود در کشورتان را رها کنید و اجازه ندهید از کشورتان خارج شود؛ کشورها میتوانند این آبها را با توجه به نگاه سیاسی، امنیتی کنترل و ذخیره کنند. تنها مواردی که بهعنوان کنواسیون بینالمللی وجود دارد، فصل دوم ماده ۴ قواعد هلسینکی در سال ۱۹۹۶ است که بیان میکند هر دولت در داخل سرزمین خود میتواند سهمی معقول و منصفانه از آبهای حوضهی بینالمللی برای استفادههای مفید برداشت کند. همچنین ماده ۲ کنواسیون آب اروپا در سال ۱۹۹۲ به استفاده منصفانه از پآب تاکید میکند. حتی در کنواسیون مصوب در سال ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد اصل استفاده منصافه و معقول از آب مورد حمایت قرار میگیرد. اما هیچکدام از این کنواسیونها الزامآور نیست، مگر منجر به نسلکشی شود».
حمیدرضا خادم میگوید: «با توجه به کمبود و گران بودن آب و تغییرات اقلیمی در دنیا، هر کشوری خودش را مجاب میداند سیاستهای کلی خود را بر این مبنا تنظیم کند که آبهای سطحی خود را کنترل کند. هم در آینده درآمد اقتصادی ایجاد میکند که آن کشور میتواند آب بفروشد؛ هم میتواند امنیت اجتماعی را بهوجود بیاورد».
حمیدرضا خادم با اشاره به این که ترکیه هم بر همین اساس هر آنچه آب که در کشورش وجود دارد، اعمم از رودخانههای جاری و حتی رودخانههای فصلی خود را مثل عموم دنیا تلاش میکند که حفظ و کنترل کند، ادامه میدهد: «چون ترکیه هم میداند اگر بخواهد سراغ آبهای زیر سطحی برود مخاطراتی مانند فرونشست برایش رخ خواهد داد؛ بنابراین آبهای رو زمینی را کنترل و از آبخیزداری پرهیز میکند، سدهای بزرگ زده و آب را به صورت کلی مهار میکند».
این پژوهشگر حوزه آب میگوید: «ترکیه مسئولیت کشور خود و اتفاقات محیط زیستی که در کشورش میافتد را به عهده میگیرد و میگوید من به اینکه در کشورهای پایین دست چه اتفاقی میافتد کاری ندارم. بخشهایی از سازمان ملل هستند که نقش نظارتی دارند؛ تبعات و مخاطرات این کارها را بررسی میکنند، ولی همانطور که اشاره شد، اقدامات آنها الزام اجرایی ندارد. هر بیانیهای بدهند و یا هر قطعنامهای صادر کنند الزام اجرایی ندارد تا ترکیه را مجاب کنند. با ساخت سدها، بخشهایی از کشور عراق تبدیل به یک بیابانی میشوند که گرد و غبار آن، کشورهای شرقی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد».
خادم ادامه میدهد: «ترکیه به منابع ملی خود و مهار آب فکر میکند؛ بنابراین پاسخگو نیست. این نیازمند دیپلماسی است، اینکه مقامات ایران و عراق بتوانند با ترکیه وارد مذاکره شوند و با مهار آب، سدهایی که در ترکیه ساخته میشود به نحوی باشند که حقابهی پایین دست، ارس، دجله و فرات تامین شود. همانگونه که معاهدهای میان ایران و افغانستان برای تامین حقابهی ششصد میلیون متر مکعبی ایران را آزاد نماید».
او با اشاره به اینکه بر اساس قوانین بینالمللی امکان این وجود ندارد که ایران و یا عراق شکایتی کنند و جلوی ترکیه را در ساخت سد بگیرند، میگوید: «تنها از راه مذاکره و با دیپلماسی و همکاری موثر، کشورهای پایین دست میتوانند حقابهی خودشان را تنظیم و تامین کنند».
این پژوهشگر حوزه آب در ارتباط با تبعات محیط زیستی ادامه میدهد: «در وهله اول، آبی که در رودخانه جاری بوده است حجم آن بسیار کاهش پیدا میکند. ترکیه هر آنچه که بخواهد را میتواند تنظیم کند. برای مثال سد کمال خان در افغانستان، هر چقدر که مخزن سد جا داشته باشد را مهار میکنند که وارد ایران شود و اگر سیلی بیاید در کشورهای پایین دست رها میکنند که وارد ایران شود. یعنی در واقع دریچه تنظیم میزان آبی که میتواند وارد کشورهای پایین دست مانند ایران و عراق شود دست ترکیه است».
او در ادامه میگوید: «موضوع دوم این است که به دلیل اینکه حجم آب کاهش پیدا میکند؛ دشتهای پایین دست تبدیل به بیابان میشود. چون مواد رسوبی بر اثر سیلابها در مسیر رودخانه قرار گرفته است و مواد ریزدانهای هستند؛ موجب میشود در این بیابانها با هر بادی پدیدهی طوفان گرد و غبار در کشورهایی که رودخانه در آنها خشک شده است بهوجود بیاید».
حمیدرضا خادم با بیان اینکه ساخت این سد تبعات محیط زیستی برای کشورها به همراه دارد ادامه میدهد: «پدیدهی محیط زیستی بیشتر گرد و غبار، کاهش ورودی آب و ذخیره منابع آبی در این کشورها است. وقتی آب رو زمینی کم میشود، کشورها ناگزیر هستند به استفاده از آبهای زیر سطحی پناه بیاورند. یک بخشی مستقیم بهصورت گرد و غبار است و یک بخشی کم آبی است به معنی پناه بردن به برداشت از آبهای زیر سطحی و در کنار آن فرونشستی که میتواند مخاطرات خود را داشته باشد».
او میگوید: «مانند هر موضوع دیپلماتیک دیگری، کشور ایران باید گزارشی را تنظیم کند و بر اساس آن وارد مذاکره شود. ایران باید یک دیپلماسی فعال با کشور ترکیه راه بیندازد و موضوع را مطرح کند. اینکه بگوییم تبدیل به یک بحران میشود بستگی به نوع خواستهی ایران دارد. اما بههرحال دامنههای این اتفاق ضرر و زیان سهمگینی به ایران و کشاورزی وارد میکند. آبی که قرنها در ایران جاری بوده است، حالا به واسطه یک سازهای جلوی آن گرفته میشود».
این پژوهشگر حوزه آب با اشاره به این که رودخانههای جاری طی قرنها تمدن ایجاد میکند، ادامه میدهد: «بر اساس میزان رودخانه و میزان آبی که وارد میشود، کشاورزی و صنایع نیز گسترش پیدا میکنند. وقتی آب مهار شده و یا حجم آن کاهش پیدا کند، قاعدتا به شرایط اقتصادی، سیاسی کشور پایین دست ضربه وارد میشود. این موارد باید مطرح شود و ایران به میزان ارتباط و دوستی که با کشور ترکیه دارد هر چقدر که بتواند این شرایط را تسهیل و ارتفاع سدها و حجم مخزن را کاهش دهد، میتواند حقابهی مورد نیاز پایین دست را تامین کند».
او میگوید: «ایران نمیتواند به کشور ترکیه بگوید شما حق ساخت سد ندارید. همانطور که کردستان عراق نمیتواند به ایران بگوید شما حق ندارید روی رودخانه زاب سد بسازید. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم همانطور که گفته شد این است که با یک دیپلماسی حقابهی مورد نیاز را تامین کنیم. یا حتی اگر شرایط مهیا باشد ایران نیز مانند سد دوستی که توسط ایران و ترکمنستان احداث شد در مرز خودمان سدی مشترک با ترکیه ساخته و بهطور مشترک از آن بهرهمند شوند».
خادم ادامه میدهد: «ترکیه میداند کشورهای پایین دست نیاز به آب پیدا میکنند. اگر نقشهی کویر جهانی را ببینیم، خطی که بهشدت کویر و خشکسالی جهانی را گسترش میدهد در کشورهای پایین دست ترکیه است. ترکیه نفت ندارد و به آب یک نگاه اقتصادی میکند که آب را مهار کرده و بفروشد. ترکیه مطلقن به توسعه سرزمین خودش نگاه میکند و به هیچعنوان مسئولانه نسبت به کشورهای پایین دست خود نگاه نمیکند».
او با بیان اینکه ترکیه در کشور خودش حق انجام اینکار را دارد، میگوید: «اما به محض اینکه مطالعات انجام و رسانهای شود؛ آنموقع زمان فعال شدن دیپلماسی در ایران است. اگر ترکیه این کار را میکند خلاف قانون نبوده بلکه ضعف ما در دیپلماسی بوده است. تا بتوانیم شرایطی را بهوجود بیاوریم که با ترکیه مذاکراتی داشتهو به این صورت حقابهی کشور ما نیز تامین شود. اینکه عنوان شود تمدنی و نیازهایی در کشورهای پایین دست شکل گرفته؛ مانند کشاورزی و شرب پایین دست که در حال از بین رفتن هستند. اگر در قالب دیپلماسی اینها را ایران پیگیری کند امکان اینکه به نتیجهی مثبتی برسد وجود دارد».
حمیدرضا خادم، پژوهشگر حوزه آب در ارتباط با کمک اسرائیل در ساخت این سد به ترکیه ادامه میدهد: «اگر اسرائیل هم کمکی به ساخت این سد میکند در واقع فکر میکنم کمک او در بخش فنی است و اگر از زاویه سیاسی به آن نگاه شود میتواند در جهت تشدید تنش آبی در ایران باشد».