دنیای اقتصاد نوشت: در این مدت یک بار دیگر شاهد باز شدن بحث کهنه «نسل طلایی» در فوتبال ایران بودیم. اغلب هم این موضوع از سوی اعضای تیم ملی فعلی مطرح میشود؛ بدون اینکه چندان جانب تواضع و فروتنی را رعایت کنند و اهل شکستهنفسی باشند! هی نشستند و بلند شدند گفتند ما نسل طلایی هستیم. از آغاز جام ملتهای آسیا هم این ادعا دوباره داغ شد و مخصوصا بعد از پیروزی ملیپوشان برابر ژاپن، شاهد به اوج رسیدن آن بودیم؛ بحثی بیزارکننده و غیرمنطقی که همه را به ستوه آورده است.
پس از آنکه تیم ملی ایران ناباورانه به قطر باخت، انتظار داشتیم بالاخره افسانه نسل طلایی هم به پایان برسد و دوستان کوتاه بیایند، اما گویا خود غلط بود آنچه میپنداشتیم! هنوز عرق علیرضا جهانبخش خشک نشده، استاد در میکسزون ورزشگاه گفت: «این نسل کارهای زیادی انجام داده» و علیرضا بیرانوند هم پس از بازگشت به تهران جملهای به زبان آورد که آتش به خرمن اهالی فوتبال انداخت و کلی بازتاب منفی داشت: «به جرات میگویم این نسل بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران بود.»
لابد شما هم دارید به این فکر میکنید که این بچهها به پشتوانه کدام افتخار با این قاطعیت از خودشان تعریف میکنند؟ قهرمان آسیا شدهاند؟ نایبقهرمان آسیا شدهاند؟ از گروه خودشان در جامجهانی صعود کردهاند؟ یکی از قدرتهای بزرگ فوتبال جهان را در مسابقهای رسمی شکست دادهاند؟ چه کردهاند خب؟ اگر ما به آرژانتین با یک گل اختلاف باختیم که عربستان ورژن قهرمان جهان آرژانتین را شکست داد. اگر قرار است پز شکست حداقلی برابر اسپانیا را بدهیم که باید به یاد بیاوریم اسپانیا در دو دوره اخیر جامجهانی فقط دو تیم را برده؛ یکی ایران و دیگری کاستاریکا! بد نیست دوستان لابهلای تعریف و تمجید از خودشان، اگر وقت کردند به این نکته هم توجه کنند که سنگینترین شکست تاریخ ایران در جامهای جهانی و نیز جام ملتهای آسیا به نام همین تیم ثبت شده است. همینطور رکورد کمترین شوت به سمت دروازه در جامجهانی ۲۰۲۲ هم به نام یوزهای نازنین و سختکوش کشورمان به ثبت رسید! این ادعاهای درشت، از دل کدامین دستاورد باشکوه بیرون میآید؟
شاید جام و موفقیت بزرگی در کار نباشد، اما این نسل از بازیکنان فوتبال ایران دستکم با یک ویژگی مهم به یاد سپرده خواهند شد؛ پست و استوری گذاشتن و دخالت در همهچیز! بعد از بازگشت کاروان ایران، سعید الهویی به عنوان یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای کادرفنی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شد و دفاعیات غیرقابل قبولی در مورد عملکرد تیم ملی به زبان آورد که واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. پس از اوجگیری بازتابها اما سردار آزمون و چند بازیکن دیگر با انتشار تصویری از خودشان در کنار الهویی به حمایت از این دستیار امیر قلعهنویی پرداختند! آدم یاد استوریهای دوستان در مسیر جارو کردن زیر پای دراگان اسکوچیچ و بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی میافتد یا بیانیههایی که تلویحا به سود حضور دوباره مهدی تاج در فدراسیون فوتبال منتشر میکردند. الحق که در همه کاری سرک کشیدید، غیر از آنچه وظیفه اصلیتان بود. اینگونه است که دو بار جام گرفتن اکرم عفیف را میبینید و با دست خالی برای هم نوشابه باز میکنید!