ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: یک موسیقی دلنشین میتواند روح آدمی را پرواز بدهد به گذشتههای دور و در میان خاطرات تلخ و شیرین فرود بیاورد.با شنیدن یک آوای آشنا، احساسات گونهگونی به دلمان مینشیند که گاهی به دل چنگ میزند و گاهی آن را پر از شور و سرور میکند.
موسیقی زیبای تیتراژ کارتون «بچه های کوه آلپ» برای بسیاری از متولدان دهه شصت، ترکیبی از غم و شادی به ارمغان میآورد. یاد خاطرات خوش کودکی با حسرت گذشتن آن روزهای شیرین درهم میآمیزد و دل آدم را زیرورو میکند.
جالب است بدانید که این موسیقی، ربطی به اصل کارتون موردنظر ندارد و ساخته مجید انتظامی، آهنگساز برجسته کشور خودمان است.
اگر به یک موسیقی شبیه به این گوش کنیم، جرقهای میشود در ذهن و نقب میزند به گذشته. آن وقت متوجه میشویم که چگونه نواها و آواها میتوانند مانند عطرها و بوها خاطرهانگیز باشند و بر جانمان بنشینند، بهطوری که با شنیدنشان، تصاویر واضحی از آدمها و اتفاقات گذشته برایمان زنده شوند؛ تصاویری که خیال میکردیم در هزارتوی زمان، کمرنگ و بیخاصیت شده و از بین رفتهاند.
به همین ترتیب، موسیقی به عنوان یک ارزش فرهنگی میتواند به یک ملت، هویت ببخشد. وقتی با شنیدن یک ترانه ملی، همه ما آن را باهم زمزمه کنیم، صدایمان یک سالن، یک استادیوم، یک شهر و یک سرزمین را خواهد لرزاند. یک آهنگ مشترک، یک شعر حماسی و یک لالایی دلانگیز محلی، ما را به گذشته و هویتمان پیوند میدهد و همدلیمان را تقویت میکند.
ملتی که قدر گوهر هنر را بشناسد و از آن درست استفاده کند، سلاح سنگینی دارد برای مقابله با هرگونه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم. وقتی برای شرح ارزشهایمان، زبان شیرین شعر را به کار ببریم آن ارزشها را مانند نگینی بر حلقه جانمان خواهیم نشاند.
آن وقت است که در گذشت سالها و قرنها پیوند معنوی ما با فرهنگمان حفظ خواهد شد و همانطور که زبان فارسی در این مدت از گزند هجوم دشمنان جان سالم به در برده است، تمدن ایرانی هم نگین درخشان تاریخ باقی خواهد ماند.